نقش
خلخال در نهضت جنگل
تایماز نظمی
شد
باقبال شهنشه ختم کار جنگلی
جنگل
از خلخال و طارم امن شد تا انزلی
دولت
دزدان جنگل سخت مستعجل فتاد
دولت
دزدی بلی باشد بدین مستعجلی[1]
مقدمه
" میرزا کوچک خان جهت تامین نیرو به
سمت خلخال عازم بود که درمیان راه گرفتار برف و بوران شد و از پا در آمد." این
تنها جمله مشترک اکثر نوشته های تاریخی وتحلیلی درمورد نقش خلخال در نهضت جنگل می
باشد.
چرا میرزا از میان شهرها و مناطق مختلف تحت سیطره خویش خلخال را انتخاب کرد؟ نقش
خلخالیها در نهضت هفت ساله جنگل چه بود که میرزای خسته و ناامید را به امید کورسوی
همکاری رهسپار خلخال کرد؟ چنین سوالاتی نگارنده را به مطالعه در زمینه نقش خلخال
در نهضت جنگل واداشت. بعد از اندکی مطالعه و کندوکاو در می یابیم خلخال نقش بسزائی
در نهضت جنگل داشته است که متاسفانه تاکنون از قلم تاریخ نویسان افتاده است.
هرچند مقالات متعددی، سمینار و همایش های
گوناگون دولتی و خصوصی در سالیان گذشته انجام شده است ولی محدود کردن نهضت جنگل به
گیلان و عدم تبیین نقش مناطقی چون آذربایجان (خلخال، خمسه، اردبیل و... ) و مازندران
از ناگفته های جنبش جنگل می باشد.
در این مقاله گوشه هایی از نقش خلخال و
خلخالیها در شکل گیری و تدوام نهضت جنگل و هیئت اتحاد اسلام بیان شده است.
1-
رهبر نهضت جنگل
تحت تاثیر اندیشه استاد شیخ عبدالرحیم
خلخالی
میرزا کوچک خان
سالهاي نخست عمر خود را در مدرسه حاجي حسن واقع در صالحآباد رشت و مدرسه جامع آن
شهر به آموختن مقدمات علوم سپري كرد. در مدرسه حاجی حسن، با استادی پرشور و
پراحساس و آشنا به مسائل روز به نام شیخ عبدالرحیم خلخالی آشنا شد. شیخ یونس شدیدا تحت تأثیر استاد و سخنان
دلنشین او قرار گرفت.
مرحوم سیدعبدالرحیم خلخالی، مردی وارسته و
نیک محضر بود. کلامش تأثیر عجیبی در مخاطبان مینهاد. در کلاس، تنها به درس
قناعت نمیکرد. او در هر فرصتی سخن از مدینه فاضله به میان میآورد. از جامعه
عاری از ظلم و جور و فقر و فساد، و از انسان کامل و کمالات و فضایل او صحبت میکرد.
سخنان این استاد چنان اثری در یونس نهاد که او را در فکری عمیق فرو برد و از آن
موقع به دنبال راهی برای بنا کردن مدینه فاضله و پاک کردن جامعه از زشتیها و
پلیدیها بود.
سخنان معلم روشن بین و آزاده، شعله در جان
میرزا کوچک خان افکند و او را در اندیشه های عمیقی فرو برد: چگونه می توان مدینه
فاضله را بنیاد گذارد؟ از چه راه باید جامعه را از آلودگیها و زشتیها پاک ساخت و
چگونه می توان عفریت فقر و بدبختی را بیرون راند؟ آیا جز مبارزه وسیله دیگری وجود
دارد؟
2-
مساعدت خلخالیها
در آغاز قیام میراز کوچک خان
میرزا کوچک خان ابتدا از ناحیه فومن گیلان
به فعالیت تشکیلاتی پرداخت .شاید اگر تلاش و اتحاد ملیون و خوانین خلخال نبود نهضت
فقط به فومنات محدود شده و اجازه گسترش و توسعه پیدا نمی کرد. چرا که با موانعی
چون نیروهای سردار مقتدر تالش، اشجع الدوله اسالمی، خوانین بلوکات خمسه،
سپهسالار تنکابنی و فرزندانش، امیر عشایر خلخالی و از همه مهمتر تشکیلات مخفی
سردار محی و... مواجه بود.
زمانی که نهضت جنگل قصد گسترش به غرب گیلان
و ناحیه طالش داشت. سردار مقتدر بعد از اطلاع از نیت میرزا کوچک خان به حکم مجاورت
و همکاری، از رشید الممالک بردار امیر عشایر خلخالی استمداد کرد. هرچند ابتدا رشید
الممالک اظهار علاقه نشان داد ولی فعالیت ملیون خلخال از جمله مرحوم ناصر دفتر
روائی باعث گردید نه تنها این همکاری و اتحاد خوانین ادامه پیدا نکرد بلکه باعث
الحاق رشید الممالک و سردار مقتدر به میرزا کوچک خان و هیئت اتحاد اسلام گردید.
در
کتاب سردار جنگل در این مورد چنین آمده است:"جنگلی ها پیش از آنکه سازمان اداری و
جنگلیشان را آغاز کنند مصادف با عملیات خصمانه امیر مقتدر شدند و جنگی در بین شان
در میگیرد که در راس قوا امیر مقتدر بود و از طرف دیگر میرزا کوچک خان و دکتر حشمت
، رشید الممالک شقاقی معروف به ابیش خان که بردار عظمت خانم فولادلو و امیر عشایر
خلخالی بود به میانجی گری برخاست زیرا هم از هواداران جنگل و هم همسایه دیوار به
دیوار امیر مقتدر (ضرغام السلطنه) بود و به کمک فکری سلطان الواعظین خلخالی که
مردی پاک سرشت و شاعر پیشه بود و مرات السلطان رئیس دارایی خلخال، ناصر دفتر روائی
و شجیع الدوله و انوشیروان کرگانرودی موجبات ترک مخاصمه و اصلاح طرفین را فراهم
آوردبعد ها همین افراد همراه عده ای از شاهسون و از جمله آنها عظمت خانم فولادلو
به فومن آمده سوگند وفاداری یادکردند و بگرمی پذیرائی شدند."
و
محمد صادق مزینانی این واقعه را اینچنین بیان می کند: " به سال 1335ه ق، پس
از شكست امير مقتدر (ضرغام السلطنه) و هم پيمانان شاهسون او از دلير مردان و
برقرارى پيمان همبستگى بين خانهاى شاهسون خلخالى با هيأت اتحاد اسلام، زمينه براى كار و تلاش هيأت در خلخال فراهم شد و
خلخال را به يکي از قدرتمندترين کانونهاي هيئت تبديل کرد. "
لذا
در راستای فعالیت خلخالی ها شعاع فعالیت نهضت جنگل درزمستان 1296 " .... در
شرق تا استرآباد، در غرب تا زنجان در شمال تا آستارا و اردبیل و در جنوب تا طارم سفلی گسترش یافت."
3-
اوضاع سیاسی
اجتماعی خلخال در دوران حکومت اتحاد اسلام
3-1 : میرزا کوچک خان در خلخال
بعد از واقعه پیوستن سردار مقتدر به نهضت جنگل که با همکاری و
همفکری ملیون خلخال انجام شد. میرزا کوچک خان به نقش سازنده خلخال پی بردند. و جهت
مذاکره در خصوص استفاده بهینه از پتانسیل خلخال جهت پیشبرد اهداف نهضت جنگل به
خلخال آمدند. ایشان در دهه سوم مرداد 1335هـ ق (1296 ه شمسی) به همراه همراهان خود
از جمله خالو قربان ، حاج احمد كسائی،كربلا حسین و بعضی از سران نهضت به خلخال
آمده مورد استقبال بی سابقه مردم قرار گرفتند.
بعد از ورود میرزا به خلخال امیر عشایر منزل حکومتی
خود را برای نشیمن او ترتیب داد و برای مجاهدین و همراهان دیگر نیز منازل جداگانه
معین کرد. بازار و دکانین سه شب متوالی آذین بسته و از طرف ملیون به اندازه ایی که
وسایلش فراهم بود جشن عمومی گرفته شد. هیئت اتحاد اسلام بعد از اقامت یک هفته ایی
در منزل حکومتی امیر عشایر، سپس منزل مخصوصی برای آنها تعیین شد و به آنجا نقل و
مکان کردند.
میرزا کوچک
به مدت دو ماه در خلخال اقامت داشت. در این مدت پس از ملاقات با مردم و مذاکره با
روسای ایلات و ملیون در هرود آباد خلخال ، نظر مساعد آنها را برای همراهی با جنگلی ها و اجرای
نیات هیات اتحاد اسلام جلب کرد.
3-2 :
اوضاع سیاسی اجتماعی خلخال در زمان نهضت جنگل
میرزا در مدت اقامت دو ماهه خود در خلخال
هیئت اتحاد اسلام را تشكیل و سخنرانی و مجالس متعددی منعقد می نماید ودر آنزمان كه
خلخال در قحطی بسرمی برد كمك های زیادی به اهالی شهر وحومه ، همچنین به تجدید
مدرسه ناصری – كه قبلاً توسط ناصر دفتر روائی تأسیس شده
بود – کردند.این
مدرسه در این ایام به مدرسه اتحاد اسلام تغییر نام داده و مجدا بازگشایی گردید.
با مساعدت سید برهان خلخالی که در تبریز بود میرزا
مهدی خان به عنوان معلم به خلخال اعزام گردید و مدرسه رسما در ماه صفر 1335 ه قمری
افتتاح شد و مادامی که تشکیلات جنگلیها در خلخال دوام داشت مخارج آن را از طرف
مالیه ، هیئت اتحاد اسلام جزو مصارف سایر ادارات خلخال پرداخت می شد.
همچنین در مدت اقامت هیئت اتحاد اسلام در خلخال،
محکمه عدلیه تشکیل شد و یک نفر رئیس اجرا و عده ای از سواران خوانین را برای
قراسوارانی حفظ انتظامات حوالی تعیین و قارالسلطنه رشتی را که یکی از اعضای هیئت
اتحاد اسلام بود به نمایندگی خودشان که فی الواقع سمت حکومتی و ریاست بر ادارات
دیگر داشت معین کردند.
و حقوق همه
آنها و افراد قراسواران را ماه به ماه مرتبا از کسما که مرکز جنگلیها بود آورده و
می دادند.
در همین ایام در اثر نیامدن باران قحط و غلا شدیدا
حکمفرما و علوفه دواب بکلی نایاب بود در این ایام میرزا کوچک خان متعهد گردید در
حدود پانصد خروار برنج از گیلان به خلخال فروخته و علاوه بر آن برای خرده خرید و
حمل روستائیان موانع را مرتفع سازد.
همچنین در سال 1336 قمری مصطفی خان نامی را به نمایندگی
اتحاد اسلام از خلخال به اردبیل فرستادند و در صدد بسط فعالیت آن فرقه در اردبیل
آذربایجان برآمد. مصطفی خان در منزل حاج سید باقر سیدین منزل کرد و روز بروز به
توسعه دامنه نفوذ آنها پرداخت.
باری پس از اینکه میرزا کوچک خان دست از ترتیب
تشکیلات خلخال فارغ گردید و قارالسلطنه را به سمت نمایندگی خلخال و ریاست ادارات
در خلخال گذاشته و خود به اتفاق مصطفی خان قزوینی و غیره که همراه داشت عازم کسماء
گردید. تشکیلات جنگلی تا زمان خروج خوانین خلخال
از نهضت جنگل ادامه داشت.
زمانیکه خوانین در رشت برای بازگشت به محلهای خودشان
در حال مذاکره بودند جنگلیها کسان و نماینده خودشان را از خلخال احضار کردند و
تشکیلات آنجا را بر هم زدند و مدرسه قصبه خلخال نیز بالطبع منحل شد و مدیر آنان به
تبریز عودت کرد (اول بهار 1336 هجری قمری)
4-
نقش بی بدیل خلخال در توسعه و گسترش نهضت جنگل
4-1 : الحاق خوانین خلخال به نهضت جنگل
در سال 1336 امیر عشایر به اتفاق پسران خود شهاب
السلطنه و احمد پاشاخان و عده ای سوار از خلخال و از مسیر ماسوله با موافقت ملیون خلخال
به طرف کسما رهسپار شد. بین راه دو شب در خمیس و شال مانده و روز سوم به ماسوله
وارد شدند و در آنجا خوانین دسته رشیدالممالک هم به نیروهای امیر عشایر اضافه
گردید. سپس با تمامی همراهان و سواران خود که تقریبا 70 نفر بودند با طنطنه و
استقبال شایانی وارد قصبه فومن شدند. بدین طریق خوانین خلخال به هیئت اتحاد اسلام
پیوستند . عظمت خانم و برادرش همه قوای خود را در اختیار میرزا کوچک قرار دادند.
پس از الحاق خوانین ، میرزا کوچک خان به ناصر دفتر
می گوید که از طرف هیئت تصمیم اتخاذ شده که امیر عشایر به سمت ایالت گیلان منصوب
شود و از ناصر دفتر می خواهد که ایشان را به قبول این مسئولیت سنگین راضی کند.
شرط جنگلیها
برای امیر عشایر این بود که ناصر دفتر به عنوان معاونت وی و یک نفر هم از هیئت
منصوب شوند.
تا این موقع نفوذ جنگلیها در فومن و اخیرا به نواحی
طالش منحصر بود و هیچگونه مداخله ایی در رشت و بندر انزلی نداشتند.
ناصر دفتر
در این مورد می نویسد:" بعد از مذاکرات که حکومت امیر عشایر محقق گردید از
فومن به کسما رفتیم و جنگلیها مشغول بودند در رشت زمینه را برای ورود امیر عشایر
درست کنند.و این کار تقریبا یکماه طول کشید.تا جنگلیها نظمیه و سایر ادارات دولتی
تحت نفوذ خودشان را در آورده و ششصد نفر قزاق ایرانی را که در رشت بودند با خود
متفق ساختند و در این بین اعانه گزافی هم از تجار رشت گرفتند.
با مسافرت امیر عشایر و همراهان به کسما نفوذ جنگلیها را در همه
گیلان بسط و گسترش داده و تا تنکابن و مازندران پیشرفت کردند. چنانچه امیر
اسعد پسر سپهدار اعظم تنکابنی در اثر
تهدید جنگلیها و آوازه سوق مجاهد و سواره امیر عشایر از مقاومت عاجز شده و بی
اختیار به رشت آمده و تسلیم شد و اعانه گزافی داده داخل حوزه اتحاد جنگلیها شد."
4-2 تعیین امیر عشایر خلخالی به حکمرانی
گیلان
بالجمله بعد
از اینکه در رشت زمینه را صاف و موانع را مرتفع ساختند امیر عشایر با همراهان خود
در سال 1336 با استقبال و طنطنه بسیار مجللی به شهر وارد شده و در عمارت حکومتی که
از طرف جنگلیها آماده شده بود وارد و در بساط حکومتی مستقر گردید و برای سایر
خوانین نیز منزل دیگر معین کردند.
امیر عشایر
برادر عظمت خانم از طرف میرزا به عنوان حکمران گیلان تعیین شد. و پسر عظمت خانم
یعنی امیر نصرت نایب والی گیلان شد.
5-
خروج خلخالیها
از نهضت جنگل و شکست هیئت اتحاد اسلام
در حالی که
چند ماهی از اتحاد و همکاری خوانین با نهضت جنگل نگذشته بود عواملی چون حضور قوای
روس در اردبیل، تحریک مخالفان جنگل و اعتماد بنفس بیش از حدسران نهضت جنگل و...
باعث شد این اتحاد دوامی چندانی نیاورد و باعث خروج خوانین خلخال از نهضت جنگل
گردد.
در همين هنگام به امير عشاير خبر مي رسد قواي
روسيه در اردبيل به قتل و غارت دست زده اند. امير عشاير و عظمت خانم در واقع حاكم
اصلي اين منطقه بوده اند و بايد براي دفاع از اردبيل به آن منطقه قشون مي
فرستادند. ميرزا اعلام كرد در چنين بحراني قادر نيست براي كمك به اردبيل نيروهاي
جنگل را تضعيف كند و امير عشاير مجبور مي شود با قواي خود به سوي اردبيل حركت كند.
ميرفخرايي
در كتاب سردار جنگل مي نويسد: .... مي دانستند كه اگر حمايت امير عشاير و خواهرش
عظمت خانم را از ميرزا كوچك قطع نكنند نمي تواند كاري از پيش ببرند. بي شك دول
خارجي مخالف ميرزا نيز به اين امر واقف بودند اما متاسفانه دسيسه هاي روسيه سرخ با
ايجاد تفرقه توانست نيروهاي صديق را از ميرزا كوچك دور كند و رهبريت را با يك
كودتا از وي بگيرد.
ناصر دفتر می نویسد:" نظر به اثراتی
که بدگوئیهای تدین از جنگلیها در مزاج امیر عشایر بخشیده بود و از طرفی نیز حقا
اوضاع اردبیل بسیار وخیم شده و کار به جائی رسیده بود یا می بایست قوه کافی از طرف
جنگلیها به اردبیل برسانند و در مقابل اقدامات دولت مقاومت کنند و یا ناچار امیر
عشایر و خوانین دیگر که از جمله نوروزخانفولادلو بودبه محل خودشان برگشته و این
غایله را بخوابانند و جزاین چاره دیگر نبود.
به همین خاطر امیر عشایر و رشید الممالک متفقا
پیشنهاد شدید الحنی به هیئت اتحاد اسلام داده و پس از شرح مساعدتهای خود درباره
آنها و تحمل هرگونه محدودیت و اینکه هیچگونه قدردانی از طرف جنگل به عمل نیامده
است بالاخره جدا تقاضا کردند که یا بقدر امکان قوه و مهمات به اردبیل برسانند و یا
باید خودشان رفته به هر نوعی که ممکن باشد در اطفاء نایره این فساد بکوشند
از آنجا که
جنگلیها فکر می کردند به آنچه می خواستند تا آن موقع از وجود آنان استفاده و بسط
کرده و تا اندازه ای هم قواء خودشان را تکمیل نموده بودند و دیگر چندان احتیاجی به
وجود آنها نداشتند از طرفی هم نمی خواستند در اردبیل خودشان را با دولت طرف کنند
فورا رفتن خوانین را بالتمام تصویب کردند.
آقاي
ميرفخرايي در كتاب خود مي نويسد: امير عشاير در جنگ منجيل قواي خود را برداشته و
از جنگل خارج شد.
بدین ترتیب شهریور 1336 از طرف بعضی از هیئت اتحاد اسلام و
نمایندگان جنگل خوانین را تا بندر انزلی محترمانه بدرقه کردند و بوسیله کشتی با خط
آستارا عازم اردبیل و فولادلو شدند.خروج نیروهای امیر عشایر خلخالی باعث تضعیف
نهضت جنگل گردید.
6- خلخالی های فعال در نهضت جنگل
همانگونه که ذکر شد خلخال نقش بسیار پررنگ و بی
بدیلی در نهضت جنگل داشت. علاوه بر نقش خلخال می توان به برخی خلخالی های خارج از
منطقه را نام برد که در پیشبرد اهداف جنگل نقش تاثیر گذاری داشتند. از جمله این
افراد می توان به شیخ عبدالرحیم خلخالی ، سید جعفر پیشه وری ، ناصر دفتر روائی،
شجاع لشگر خلخالی، سلطان الواعظین و... اشاره کرد.
7- خواب ابدی میرزا در خلخال
بعد از نااميدي مردم از پيروزي نهضت جنگل و
به بيراهه كشيده شدن نهضت، مردم با نيروهاي رضاخان همكاري مي كنند قواي دولت همه
جا در كمين ميرزا بود و راهها را زير نظر داشت و از آنجا كه مذاكرات صلح با جنگليها
به نتيجه نرسيد نيروهاي دولتي به تعقيب جنگليها پرداختند. برخي از نيروها متفرق، تسليم و تعدادي نيز كشته شدند
و طومار
جنگل درهم مي پيچد. اينجاست كه ميرزا در ميان هزاران مرد جوانمرد مملکت به شيرزن خلخالی
پناه مي برد میرزاکوچک خان متوجه شهر خلخال گردید و اين انتخاب خود به تنهايي از
اقتدار و جايگاه مهم اين بزرگ زن خبر مي دهد.
عظمت خانم
به محض اطلاع از حركت ميرزا به سوي او، به رغم همه خطراتی که پیش بینی می کرد حاضر
شد چند صد تن سوار به سرکردگی «قلیچ خان شاهسون» به پیشوازش بفرستد تا آن مبارز
فرزانه را به سلامت و عزت تمام به مقصد برسانند.سواران مورد اعتمادش را به استقبال
مي فرستد و فرمان مي دهد كه ميرزا را به هر نحو از دست دشمناني كه در تعقيب او
بودند خلاص كنند و با جاه و جلال شايسته به سوي او بياورند. ولی دیگر دیر شده بود
وميهمان بزرگ عظمت خانم خلخالی اسير سرما و بوران شد و در راه اهدافش جان باخت.
قبر میرزا
کوچک خان به مدت 44 سال در قبرستان پایین روستای گیلوان بود و طبق درخواست نوه
میرزا در سال 1344 نبش قبر صورت گرفت. و به سلیمان داراب انتقال داده شد.
8- سخن
پایانی
آنچه ذکر شد
برگ هایی از کتابی به همین نام می باشد.که در آینده نزدیک چاپ خواهدشد. در این
مقاله با گوشه هایی از نقش خلخال در نهضت جنگل آشنا شدیم. که می تواند منبعی برای
سرآغاز تحققیات بعدی خلخال پژوهان و محققان نهضت جنگل باشد.
همانگونه که
اشاره شد خلخال در نهضت جنگل نقش بی بدیلی داشته است ولی با وجود نگارش هزاران
کتاب و مقالات دراین زمینه هیچ اثر ی هر
چند مختصر در مورد نقش خلخال در این نهضت کبیر وجود ندارد.که هم اکنون وظیفه
فعالین و دلسوزان منطقه است که به تحقیق و کندوکاو در این مهم پرداخته با برگزاری
سمینار، همایش، تدوین مقاله و کتاب و روشهای دیگری به شناساندن این واقعه مهم به
نسل امروزی بکوشند.
حال به نظر
نگارنده اکنون جهت زنده کردن رشادت های خلخالیها در نهضت جنگل می توان "یادبود" همکاری خلخال در نهضت جنگل را در امامزاده
گیلوان تاسیس کرد که هم، نشانی از رشادتهای بی نشان خلخالی ها در نهضت جنگل باشد و
هم باعث توسعه گردشگری منطقه گردد.
امید است با
همکاری نماینده محترم مجلس، فرمانداری خلخال و دیگر مسئولان ذیربط شاهد به
بارنشستن این پیشنهاد باشیم.
منابع
و مراجع:
1- مجله
گلبرگ آبان 1381، شماره 35/
2- کریمی
بهنام/ آسیب شناسی نهضت جنگل، انتشارات عقیده سرا تهران چاپ اول 1382
3- ناصر
دفتر روائی/خاطرات و اسناد ناصر دفتر روائی
4- ابراهیم
فخرائی / نهضت جنگل
5- محمد
صادق مزینانی/ شبکه شاره – مقاله " هيأت اتحاد اسلام گيلان"
6- موسسه
مطالعات و تدوین تاریخ اردبیل (tarikheardbil.blogfa.com)
7- مصاحبه
های خانم امیر احمدی نوه عظمت خانم
8- سید
عبدالرحیم خلخالی- زعفر احد زاده
9- سایت
خلخالیم(www.khalkhalim.com)
10-اردبیل
در گذرگاه تاریخ / بابا صفری
11-تاریخ
معاصر اردبیل/
12-اردبیل
در عصر قاجار / صیاد نوری
13-گنجينه
اسناد، فصلنامه تحقيقات تاريخى، شماره 35/43، سند شماره 6.
14-روزنامه
ايران. شماره203 رجب 1336 هـ.ق.2
15-مجموعه
مقالات" کنگره ملی بزرگداشت میرزا کوچک خان جنگلی"
16-دیوان
بهار تالیف محمد ملک زاده چاپ 1336
17-«عظمت
خانم شيرزني در نهضت جنگل» در شماره 988 روزنامه « شرق»
18-سردار
جنگل، میراث ماندگار، ج اول، ص149؛ زندگینامه رجال و مشاهیر ایران، حسن مرسلوند
[1]
دیوان ملک الشعراء بهار