خانه هاي تاريخي اردبيل

کلیه اسناد . پلان و عکس خانه های تاریخی اردبیل در موسسه موجود می باشد

خانه یکی از مباحث مهم در معماری ما می باشد. نیاز به خانه در این زمان خیلی احساس می شود ولی بایست با شناخت معماری گذشته و تطبیق آن با معماری معاصر این نیاز را برطرف کرد. واژه خانه که امروزه مصطلع است در گذشته به اتاق اطلاق می شده است اتاق خصوصی را (وستاخ) یا وثاق می نامیده اند، از واژه سرابجای کلمة خانه در اصطلاح امروز آن، استفاده می شده است.

موضوع مهم در خانه های گذشته طرح درونگرائی آنها بوده است. اندرون خانه یا جائی که زن یا به زندگی می کردند می بایست تنوع زیادی داشته باشد تا خستگی احساس نشود. البته در حال حاضر عیبهائی برآن خانه ها وارد می کنند بطور مثال مطرح می کنند که محل متراج دور بوده یا آشپزخانه در زمستان مسأله ایجاد می رده است.

این سنتی بوده که که متراج را بیرون از نشیمن می ساختند و یا آشپزخانه جائی بوده که زن خانه بتواند به راحتی در آن کار کند و کسی او را نبیند. اما در آپارتمان های امروزه مهمان از وسط اطاق می گذرد، خانم خانه برای رفتن به آشپزخانه از وسط مهمانها گذر می کند. متراج جائی است که بسیاری از مسائل را ایجاد می کند. [1]

اگرچه میزان سرما و دوام آن در مناطق سرد متفاوت است ولی به طور کلی اصولی که برای جلوگیری از اتلاف حرارت ساختمان در قسمت های مختلف این مناطق رعایت شده، کیسان و به طور عمده شبیه به اصولی است که در معماری مناطق گرم و خشک مورد توجه بوده است. با این تفاوت که در مناطق سرد، منبع ایجاد حرارت در داخل ساختمان است. همچنین در این مناطق تا حد ممکن تلاش شده به شکل طبیعی ساختمان گرم شود. اصول کلی و عمده ای کهدر معماری بومی این مناطق رعایت شده است عبارتند از:

1ـ استفاده از پلان متراکم و فشرده

2ـ به حداقل رساندن سطح خارجی در برابر حجم مورد پوشش

3ـ استفاده از مصالحی با ظرفیت و عایق حرارتی خوب

4ـ به حداقل رساندن میزان تعویض هوای داخلی و تهویه طبیعی و در نتیجه، جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج از اسختمان.

5ـ انتخاب بام های مسطح و نگهداری برف بر روی بام ها به عنوان عایق حرارتی.

تنها تفاوت بین این مناطق و مناطق گرم و خشک، تمایل و ضرورت استفاده از حرارت ناشی از تابش آفتاب در داخل ساختمان در فصل زمستان است. در هر صورت برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش افتاب، پوشش سطوح خارجی به رنگ تیره انتخاب شده و ابعاد پنجره ها نیز نسبت به مناطق گرم و خشک افزایش یافته است.[2]

به دلیل سرمای شدید هوای این مناطق در فصل زمستان، فرم ها یا باز فرمهائی که ضلع های شمالی ـ جنوبی آنها بلندتر از ضلع های شرقی ـ غربی آنهاست مناسب نیست و بهتر است فرم ساختمان فشرده و پلان آن مربع باشد. ساختمانهای دو طبقه ای که فرم آنها شبیه به مکعب است، بهترین نوع ساختمان از نظر کنترل گرمای هوای داخلی است. [3]

مناسبترین جهت ساختمان در اقلیم سرد اردبیل بنا به نتیجه محاسبات دوازده درجه جنوب شرقی مناسب است.[4]

با بررسی بناهای مسکونی گذشته و حال تفاوت هائی در ویژگی فضاهای مسکونی مشاهده می شود. اندام های خانه ها در گذشته عبارت بودند از 1ـ سردر 2ـ هشتی 3ـ راهرو 4ـ حیاط یا میانسرا 5ـ اتاق.

1ـ سردر: اغلب خانه ها بخصوص خانه های مجلل دارای سردر یا درگاه بوده اند. معمولاً دیوارهای بیرونی کاهگل بوده فقط سردر مجلل ساخته می شد. نسبت عرض به تو رفتگی سردر معمولاً 1 به 2 بوده است. سکوهای کناری سردر را پاخورده و تو رفتگی را کنه می گفتند. در اصلی «درسر» و در جاهائی نیز دروازده گفته می شده است.

2ـ هشتی: بعد از سردر وارد هشت یا هشتی یا کریاس می شدند، هر چند بیشتر مواقع شکل آن به صورت هشتی است اما به مفهوم هشت (8) نیست بلکه هشتی هائی به شکل مربع و دیگر شکل ها داریم. این فضا و راهروهای پیچ در پیچ منتهی به حیاط های درونی و بیرونی مانع دید افراد غریبه به داخل حریم مقدس خانواده می شده است. ایجاد مکث، تقسیم فضایی و فضایی جهت انتظار از عملکردهای جالب این عنصر می باشد.

3ـ راهرو: برای وارد شدن به فضاهای مختلف از جمله فضای مهمانی و اندرونی می بایست از راهروهای پرپیچ و خم عبور کنند. راهروهای پیچ در پیچ خانه را دالان می گفتند. دو طرف سه دری ها نیز راهرو قرار می گرفته است. اگر در دو طرف تالار، راهروها کمی پهن تر باشد آنرا تخت گاه می گویند.

4ـ حیاط یا میانسرا

در خانه های شهرهای مختلف حیاط آنها به صورت باغی کوچک عمل می کرده است. میانسرا با تناسب طائی ایرانی و جهت گیری دستوری خود در تمام سال محیط بهداشتی مطبوعی فراهم و از گردش آفتاب و نور خورشید بهترین استفاده را می بردند.

جهت یابی میانسراها به قرار فوق حاصل ترسیم هندسی مستطیل های محاط در شش ضلعی منتظم است. قسمت شمالی میانسرا زمستان نشین قسمت جنوبی میانسرا تابستان نشین و قسمت شرق که از غرب نور می گیرد بیشتر انبار و از نورگیری سقفی استفاده می شود. در داخل حیاط باغچه و حوض نیز استفاده می شده است.

5ـ اتاق: در خانه های ایرانی اتاق ها به صورت سه دری، پنج دری، تالار و ... ساخته شده و هر کدام ویژگی خود را داشته اند. نورگیری اتاقها بسته به نوع آن متفاوت بوده است. بعضی از اتاقها که مطلقاً آفتاب به آنجا نمی تابید و نور کم داشت روشندانی در بالای آن می گذاشتند. اندامهائی چون تابستان خانه چون در میان دیگر اتاقها محدود بوده به این صورت نورگیری می شده است.

سه دری: اتاق سه دری اتاق خواب خانه بوده است. برای طراحی آن از نصف تناسب طائی استفاده می کردند (4 در 40/3) طبیعی است که با این عمق نور را به خوبی جذب می کرده است. در پشت اتاق پستوهای عمیق دردار وجود دارد.

پنج دری: به عنوان اتاق مهمانی بوده و عملکرد اتاق نشیمن را داشته است. در پنج دریها که از طرف طول نور گرفته اند از تناسب کل طائی به کار گرفته شده است. دو طرف پنج دری راهرو قرار داشته در وسط این اتاق تو رفتگی و کمی بالاتر از سطح زمین قرار دارد که به آن شاه نشین می گفتند.

تالار: کربال یا تلوار یعنی ساختمان بزرگ و ریشه واژه تالار است. این فضا برای استفاده در فصل گرما بوده و به هوای باز راه داشته است. در کنار تالار راهروهای بزرگی بنام تختگاه بوده که در انتهای راه پله قرار می گرفته است.

آشپزخانه: این فضا در محلی قرار می گرفته که به اتاق مهمان نزدیک باشد و نقشه آن بنا بر نقشه کلی خانه قابل تغییر بوده است.[5]

در معماری خانه های مسکونی دوره معاصر درونگرائی مفهوم خود را از دست داده و بیشتر خانه ها به صورت آپارتمانی با یک حیاط و راه پله ای از طریق پیلوت به هم راه دارند. یک در ساده نفررو و یا ماشین رو ورودی را تعریف می کنند و ایجاد حیاط برای کلیه واحدها مقدور نیست.

فضاهای خانه های مسکونی حال به دو قسمت عمومی و خصوصی تقسیم می شود که به طور عمده عمومی شامل فضاهای نشیمن و پذیرائی که بیشتر در جنوب قرار گرفته و از ضلع جنوبی نور می گیرند و فضاهای خصوصی شامل اتاق خواب ها می باشند و فضاهای آشپزخانه و سرویس ها بین دو فضاهای عمومی و خصوصی قرار می گیرند، اتاق خواب ها از ضلع شمالی نور می گیرند و در صورت بسته بودن نور اتاق خوابها از طریق پاسیو تأمین می شود.

انسانهای اولیه ابتدا در غارها زندگی می کردند و بعد از آنکه از غارنشینی خارج شده و در فضای باز مستقر شدند شروع به ساختن خانه کردن تا علاوه بر حفظ خود در برابر آسیب های محیط، مکانی را برای آرامش و اسایش خود ایجاد کردند. در ایران نیز از قرون قبل از میلاد فرهنگ خانه سازی در میان مردم عمومیت داشته است. اولین خانه ها از خشت بنا شدند و سپس پس از دوره هائی خانه سازی وارد مراحل پیشرفته خود شد.

خانه فضائی است که انسانها در آن به آرامش می رسند بنابراین تمام توان خود را در ساخت آن به کار می برند تا تمام عوامل آسایش خود را در آن ایجاد کنند، خانه های قرون گذشته در بیشتر موارد حالت درونگرائی داشت و پنجره ها به داخل حیاط باز می شد ولی در دوره معاصر با شروع شدن اپارتمان سازی خانه با حیات مرکزی مفهوم خود را از دست داده است.

یکی از عوامل تأثیرگذار درساخت خانه ها فاکتور نور و استفاده موثر از آن بخصوص در اقلیم سرد اردبیل بوده است. بنابراین در خانه های اردبیل بیشتر فضاهای اصلی را در جبهه جنوب قرار می دادند تا در هوای سرد بیشترین نور را در طول روز دریافت کند.

 

 

 

خانه سيد هاشم ابراهيمي

در بافت قديم، وچه شهيد گاه يكي از يادگاري هاي اواخر قرن 13 ه.ق در شهر اردبيل به شمار مي رود. اين بنا در حال حاضر تحت مالكيت اداره ميراث فرهنگي استان اردبيل است. بناي مذكور با يك هشتي كوچك از معبر كوچه وارد حياط مستطيلي مي شود. عمارت اصلي شامل دو طبقه همكف و زيرزمين است و تالار نسبتاً بزرگ و زيبايي دارد.

اين تالار كه بخش مهمي از بنا را تشكيل داده شامل دو رواق و يك شان نشين است كه با پنجره هاي مشبك ريز با شيشه هاي الوان بصورت اُرسی تزيين يافته است. تزئينات به كار رفته در تالار شامل مقدسنها، گچ بريها، نقاشيها و كتيبه هاي با ارزش است.

خانه رضازاده

خانه مرحوم رضازاده در محله اوچ دكان (يكي از محلات ششگانه) در اردبيل واقع شده كه قدمت آن به اواخر دورة قاجاريه مي رسد. سر در ورودي خانه منتهي اليه جنوب شرقي بنا در مقابل ميدانچه قرار گرفته كه از طريق هشتي به محوطه حياط وارد مي شود. بخش اعياني ساختمان در دو طبقه به مساحت 640 متر مربع و پلان فعلي شكل ساخته شده كه طبقه اول داراي دو اتاق گوشواره با يك راهروي ميانه و نيز راهروي ديگر عمود بر آن است ه با دو دسته پله به هم مرتبط مي شود و طبقه دوم نيز داراي دو اتاق گوشواره با يك تالار يا شاه نشين در وسط است.

 

خانه ارشادي

اين بنا كه در بدو احداث داراي كاربري مسكوني بود يكي از بناهاي تاريخي شهر اردبيل است كه در اواخر دورة قاجار ساخته شده اند. در دوران پهلوي دوم آن را براي استقرار يك مدرسه به آموزش و پرورش واگذار كردند.

ساختار بنا با مصالح بنايي(آجر 20 در 20) اجرا شده و داراي پي هاي سنگي است كه با ملاط ماسه، آهك پر شده است. ديواره هاي بيروني آجري و دروني خشتي است. از راه جداره هاي بيروني بنا با چهار رديف سنگ بازالت سياه تيشه اي باتراش دستي اجرا شده است.

پوشش سقف طاقهاي آجري و پوشش قسمت تخت آن تيرهاي چوبي است كه با مقرنسها گچي تزيين يافته اند.

 

بخاريهاي ديواري در شاه نشين قرار دارند درو پنجره هاي چوبي شيشه هاي رنگي به صورت طرحهاي اسليمي و همچنين طاق نماهاي گچي- آجري حياط به علاوه مقرنس ها، از تزئينات بنا به شمار مي رود. در حال حاضر خانه ارشادي تحت نظر ميراث فرهنگي مي باشد.

خانه وكيل الرعايا

خانه وكيل الرعايا در بافت قديمي شهر محله طوي واقع شده و آثار دوران قاجار است. بخش با ارزش بنا يعني تالار در قسمت غربي ساختمان قرار دارد و ابعاد آن 10 در 5 متر است ظلع شرقي تالار داراي پنجره ارسي با با شيشه هاي رنگين است كه در سمت ايواني كه با چهار ستون چوبي شكل مي گيرد قرار گرفته اند. آيينه كاري و مقرنس كاريهاي با نقاشيهاي پيراموني، از ويژگيهاي درون تالار هستند. و اين ساختمان هم اكنون مقر بنياد ايرانشناسي مي باشد.

خانه مروج

اين ساختمان در سال 1311 ه.ق بنا شده است، از نظر معماري جزو بناهاي درونگرا محسوب مي شود كه بخش اندروني آن از بين رفته است.

 

هشتي ورودي ضمن آنكه يك فضاي ارتباطي است مانع ديد مستقيم از بيرون به فضاي درون مي شود. داشتن شكل فعلي و خط تقارن مركز از ويژگيهاي پلان بناست كه در مركز آن يك تالار با ارسي هفت دري قرار دارد.

بخش قديمي بنا دارد پي سنگي با ملاط شفته آهگي بوده كه به صورت از راه سنگي اجرا شده است.

مصالح به كار رفته در بدنه ها آجرهاي 20 در 20 و سارة سقف نيز از نوع تير چوبي است. اين بنا از سال 1380 به محل فعاليت مركز پژوهشي آيت الله مروج تبديل شده است.

خانه خادم باشي

خانه خادم باشي از بناهاي دورة قاجاريه در محله سرتيپ آباد اوچ دكان قرار دارد.

اين بنا داراي هشتي ورودي و حياط اندروني و بيروني است ديوارهاي بيروني بنا از كاهگل ساخته شده و تنها طاق نماهاي دروني سردرب آجري هستند، قسمت بيروني بنا داراي تزيينات نقاشي و ارسي زيبا بوده كه در اثر حريق از بين رفته است.

خانه ميرفتاحي

 

اين بنا كه در سال 1250 ه.ق احداث شده در دوران پهلوي اول كاربري آموزشي داشت(اولين دبيرستان دخترانه) و سپس در سالهاي 1330- 1327 ه.ق به دبيرستان نظامي اجاره داده شد، خانه ميرفتاحي جزو بناهاي درون گرا محسوب مي شود كه در آن هشتي فضا ارتباط دهنده بيرون با ميان سر است. بناي موجود باقي ماندة بناي بزرگ تري با دو بخش اندروني و بيروني است، ساختمان داراي شبستهانهاي تابستاني و زمستاني است كه ارتباطشان از طريق پله هايي در سر گوشه ميان سرا، ميسر مي شود.

شاه نشين بخش مركزي با دو اتاق گوشواره كناري و اين اتاقها نيز با راهروهاي كناري مرتبط هستند، ورود به زيرزمين از ميان سرا و از طريق سر ورودي تعبيد شده، صورت مي گيرد، تزيينات آجري در نما به صورت راسته با نقش و نگار آجركاري در پيشاني و سردرهاست و آجركاري در قرنيز دندان موشي است. همچنين پنجره هاي ارس با طرح اسليمي با شيشه هاي رنگي از مشخصات بناست.

خانه صادقي

در سال 1283 ه.ق ساخته شده است و يكي از يادگارهاي دوران قاجار به شمار مي رود، اين بنا يكي از مجموعه بناهاي سه گانه(خانه مبشری، خانه خادم باشي، خانه صادقي) است كه در بافت قديم، محله اوچ دكان قرار گرفته و داراي سه بخش ساختماني به سه حياط است. ساختمان مركزي بيروني و ساختمان غربي كار بر اندروني داشته و هسته اصلي بنا را تشكيل مي داد. ساختمان بيروني شامل يك شاه نشين در قسمت مركزي بوده است كه مقدنس كاري، نقاشي ديواري(تا ارتفاع دو متر) پنجره هاي ارسي بزرگ هفت دري و سه دري با طرح اسليمي و نيز تذهيب و كتيبه آيه الكرسي با خط نستعليق در دور تا دور بنا، تزيينات آنرا تشكيل مي دهند.

 

خانه مناف زاده

خانه مناف زاده در سال 1353 ه.ق ساخته شده كه به لحاظ قرار گرفتن در بخش مركزي حياط- باغ(داراي حوض است) حالت كوشك مانند دارد. اختلاف سطح بين سمت شمالي و جنوبي معادل گامهاي نه پله،موجب شده كه نماي جنوبي يك طبقه و شمالي دو طبقه به نظر برسد. اين خانه (كوشك) كه پلان مستطيلي دارد با هرة چيني آجري (دوال بندي و طرح و نقوش هندسي) در نما، تزيين شده است.

در حال حاضر اين بنا ساختمان اداري حوزه هنري اردبيل است.

خانه مبشري

 

خانه مبشري يكي از آثار دوران قاجاريه است كه در بافت قديم محله اوچ دكان قرار گرفته است. اين بنا داراي هشتي ورودي و حياط اندروني و بيروني است. مصالح ديوارهاي بيروني از كاهگل است و تنها سر درب نماي داخلي بنا(مشرف به حياط) آجركاري شده است.

دبيرستان صفوي

دبيرستان صفوي در زمرة بناهايي همچون ساختمان سابق فرمانداري اردبيل قرار دارد كه در دوران پهلوي اول معماران آلماني طراحي و اجرا كرده اند .

مصالح به كار رفته عبارت از اره سنگي به ارتفاع حدود 20/1 متر و آجر در بدنه ها است.

اين ساختمان مثل اكثر بناهاي هم عصر و هر طرح خود دو بازو است كه در دو طبقه اجرا شده اند. ارتباط طبقه فوقاني از طريق پله هايي است كه بلافاصله بعد از ورود(به طبقه همكف) قرار دارند. قاب بندي آجري دور در و پنجره، هره چيني خط آسمان (دوربام) كاشي كاري معرق كتيبه بالاي سر در اصلي و سر در تالار سخنراني از مشخصات تزييني بنا محسوب مي شود.

تالار حكمت

 

تالار حكمت با قيمانده تالار خانه قديمي اربابي واقع در كوچه اربابي است كه سالها پيش به اداره آموزش و پرورش اردبيل واگذار شده و اكنون بناي يك مدرسه است. اين بنا داراي دو ورودي در ضلع شرقي و غربي بوده كه به اتاقها و جواجه نشين ها منتهي مي شده است تالار حكت داراي پنجره هاي مشبك و شيشه هاي رنگي با كتيبه هاي نفيس روي آنها است.

پنجره ها به صورت ارسي با طرح خورشيدي هستند. سردرهاي ورودي مقرنسهاي گچي زيبايي دارند كه با آيينه بندي پركار تزيين شده است. سقف دو پوش بنتا داراي كچ بري با طرح هاي ترنج و گل و بوته هاي ترمه اي وشاه عباس همراه با آيينه ماري است.

ضلع جنوبي تالار داراي رفهاي مستحكمي است كه در فواصل آنها روي پايه هاي نقاشيهايي از حيوانات و مناظر طبيعي با رنگ و روغن كار شده است.

ساختمان فرمانداري

تاريخ ساخت اين بنا 1310 ه.ق  پنچ سال قبل از دبيرستان صفوي است به بناي معروف شهر يعني شير و خورشيد(بيمارستان فاطمي) مدرسه صفوي و ساختمان فرمانداري سابق با مشاورة معماران آلماني ساخته شده ند. ساختمان فرمانداري به صورت نئوكلاسيك(ايراني) اجرا شده و داراي فرم پلاني V شكل است و در واقع اصول معماري ايراني در كالبد بنا با مصالح جديد و به كارگيري تكنيك ساخت اروپاييان پياده شده است.

 

در زيرزمين بناي اصلي اين ساختمان طاقهاي آهنگ به كار رفته است. قسمت شاه نشين(مقابل ايوان) به صورت مرتفع و دو بازوي كناري در دو طبقه اجرا گشته است. پيش بيني سيستمهاي تاسيساتي – الكتريكي و بهداشتي از مشخصه هاي ساختمان در مقايسه با وضعيت كالبدي و اجتماعي شهر در زمان احداث بنا به شمار مي رود.

 

 



[1] پیرنیا ـ 1374 ـ ص 153

 

[2] کسمائی ـ 1384 ـ ص 92

[3] کسمائی ـ 1384 ـ ص 120

[4] کسمائی-1384-ص127

[5] پیرنیا ـ 1374 ـ ص 159