پیشینه ی قنادی در اردبیل

باق

پیشینه ی قنادی در اردبیل


صالح پور زارع در سال ۱۳۱۸ در هفت تن اردبیل به دنیا آمد قنادی را از عمویش فرا گرفت و سال ها در میدان شریعتی به قنادی طراوت شناخته می شد . علاقه ، پایداری و تلاش او در حرفه ی خویش ستودنی بود حاج صالح در چهارم اسفند سال ۱۳۸۸ به درود حیات گفت . تاریخچه ی قنادی در اردبیل از لا به لای دفتر خاطرات آن مرحوم تنظیم شده است.

قنادی در اردبیل

تا قبل از سال ۱۳۰۰ خورشیدی نشانه ای ازشیرینی پزی و قنادی به شیوه ی معمول امروز در دست نیست. خرما ، کشمش، توت خشک ، حلوا ، مربا و شربت شیرینی هایی بودند که اهالی اردبیل در سور و سوگ از آنها استفاده می کردند. مهاجرانی که از آن سوی ارس به اردبیل آمدند – چرون ها – نوعی از شیرینی را به نام «بچنیک» در اردبیل متداول کردند. مردم ابتدا به این نان شیرین «شکرچورگی» می گفتند.چرون ها این کسب و کار را در اردبیل توسعه دادند . در فاصله ی سال های ۱۳۰۰ تا ۱۳۲۰ چند کارگاه قنادی و مغازه شیرینی فروشی در راسته بازار اردبیل و نقاط مرکزی شهر دایر شد. شیرینی ها در آغاز ابتدایی و ساده بودند ؛ باقلبا ، کشمشی ، بچنیک و نان برنجی اولین گروه از شیرینی هایی بودند که قنادان اردبیل آن ها را عرضه می کردند. هر چه زمان می گذشت محصولات قنادی تنوع بیشتری می یافت در دهه های سی به بعد قرابیه که شیرینی اشرافی و گران قیمتی بود پا به عرصه وجود گذاشت و هنوز هم همان اعتبار و اهمیت خود را به عنوان شیرینی محافل رسمی حفظ کرده است .

شیرینی های گروه دوم زبان، پاپیون ، قطاب ، شیرینی بادامی، ناپلئون ، مندال ، چخماق و غیره است که به مرور زمان در اردبیل تولید شدند . در ایجاد تنوع شیرینی جات تعدادی از قنادان موثر بودند آنها عاشقانه رنج سفر و حضر و شاگردی قنادان بنام شهر های مختلف را به جان می خریدند و برای آموختن تهیه ی برخی از شیرینی ها به شهر های مختلف کشور مثل تهران، یزد و اصفهان و حتی به کشور های خارجی سفر کرده مدت ها اقامت می کردند و نمونه هایی از شیرینی ها را یاد می گرفتند و در اردبیل تولید می کردند و به دیگران نیز می آموختند. نا گفته نماند شیرینی پزان اردبیل به دسته ی اجاق کاران و شیرینی پزان تقسیم می شدند. اجاق کاران افرادی بودند که نبات ، شکر پنیر ، شکلات و شاخه نبات تولید می کردند.

پور زارع

از شیرینی پزان قدیم اردبیل یکی مرحوم حاج جبار قنادی بود که در نبش کوچه ی مسجد میرزا علی اکبر مغازه داشت. او بچنیک . نوعی از شیرینی را که اهالی سوخاری می گفتند عرضه می کرد. حاج جبار مهاجر و به تعبیری دیگر چرون بود او قنادی را در آن سوی ارس آموخته بود و در کار خود وسواس خاصی داشت.

مرحوم مشهدی محسن رضامند در توسعه ی حرفه ی قنادی بسیار موثر بود استاد کاران و استاد کاران زیادی را تربیت کرده بود و پیوسته از آنها پشتیبانی می کرد از او با نام آموزگار حرفه ی قنادی نام می برند چرا که با حوصله تمام آموزه های خود را در اختیار اهالی این کسب قرار می داد .

باقلبای رشته ی شام با نام مرحوم حاج ابوالفضل رجب زاده گره خورده است او استاد توانمندی بود و به حرفه ی خویش عشق می ورزید حاج ابوالفضل برای تکمیل آموخته های خود بارها به کشورهای خارج مسافرت کرد و هرآنچه را که آموخته بود در اختیار همکاران خود قرار می داد .

دیگر از قنادان با ذوق اردبیل مرحوم حاج حیسن زینالی بود او در مرکز شهر کارگا و فروشگاهی را دایر کرده بود که به قنادی میهن شناخته می شد شیرینی «سه گوش» از ابداعات آن مرد خوش ذوق و با سلیقه بود .

CIMG3783.jpgلطیفه یا شیرینی خامه ای با مرحوم حاج میر صالح سید ایمانی شناخته می شود مغازه و کارگاه او در پیر عبد الملک بود او از مردان بسیار مومن و خیر اندیش این شهر به حساب می آمد حاج میر صالح از مواد اولیه طبیعی استفاده می کرد.

از دیگر قنادانی که در این حرفه تحول ایجاد کردند مرحوم باقر حاج عرب بود او رسته پزی ماهر و توانا بود و انواع شکلات رسته در اردبیل حاصل ذوق این مرد شریف است.

گاه در بین قنادان اردبیل اشخاص محترمی بودند که به عللی غیر از حرفه ی قنادی شهره بودند از جمله آنها مرحوم حاج مختار نخستین بود حاج مختار شاعر دربار حسین ابن علی علیه السلام بود و در روبه روی مسجد محمدیه مغازه قنادی داشت یکی دیگر از این افراد مرحوم بابا بدلی بود که در نبش کوچه ی اقلیم شاه به قنادی مشغول بود مرحوم بابا مثل حاضر جوابی و بذله گویی است او شیرینی نقل را با شیرینی کلام در می آمیخت و در این کار بسیار ماهر بود.

 قنادی شاخه های دیگری هم داشت که در اردبیل به اجاق کاران معروف بودند مرحوم شیخ تقی شایان و فرزندانش از جمله ی اولین اجاق کارانی بودند که به نبات پزی می پرداختند . حاج حسن دیده ور از جمله اجاق کارانی بود که نبات پزی را در آن سوی ارس آموخته بود و در چهار سوق بازار نبات و شاخه نبات و شکر پنیر تولید می کرد.

859296

از قنادان بنام دیگر مرحوم حاج علی اکبر مختاری ،حاج بهلول، علی شایگان ، حاج خلیل (قنادی خورشید)،حاج حاجی آقا ،حاج محمود عراقی ، رجب علیزاده ، حاج رزاق رضازاده ، عطایی، آقا دایی ( قنادی اطمینان)، حاج زکی الله نوری ، معطری ، حاج محمود بلادی (قنادی ممتاز)، ابوالفضل کنعان ، مرحوم توکلی ، حاج مختار روغنی (قنادی طوس)،منعم ، طوقی ، کنتراتچی، رزیتا ، لسان گویا ، میرزا آقا وقاری ، قنادی امید به خدا ، مرحوم غفور عطاری، ابراهیم زاده ،حاج علی النقی نیک شاد و استاد محمد داسگر را می توان نام برد.(علی مکارمی)


مرحوم استادرضا سیدحسینی

مرحوم استادرضا سیدحسینی در بیست و دوم مهرماه سال ۱۳۰۵در اردبیل متولد شد . مرحوم استادرضا سیدحسینی از مشهورترین نویسندگان و مترجمان ایرانی است.

مرحوم استادرضا سیدحسینی در بیست و دوم مهرماه سال ۱۳۰۵در اردبیل متولد شد . مرحوم استادرضا سیدحسینی از مشهورترین نویسندگان و مترجمان ایرانی است. مرحوم استادرضا سیدحسینی همچنین سرپرست و عضو اصلی تألیف و ترجمهٔ مجموعهٔ شش جلدی «فرهنگ آثار» بوده است. او کار ترجمه را از سن ۱۶ سالگی با ترجمه از ترکی قفقازی و ترکی استانبولی شروع کرد.وی پس از آن نزد کسانی چون دکتر پرویز ناتل خانلری و عبدالله توکل زبان فرانسه را یاد گرفت و اولین ترجمه‌اش از این زبان در سال ۱۳۲۶ منتشر شد. بعد از گذراندن تحصیلات مقدماتی به مدرسه پست و تلگراف تهران رفته ومشغول تحصیل در رشته ارتباطات دور شد. سپس برای تکمیل مطالعات خود به پاریس رفت. مدتی نیز در دانشگاه U.S.C آمریکا به تحصیل فیلم سازی پرداخت. بعد به ایران بازگشته و به فراگیری عمیق تر زبان فرانسه و فارسی نزد اساتیدی همچون عبدالله توکل، پژمان بختیاری، دکتر ناتل خانلری پرداخت. در ضمن مبانی نقد فلسفه هنر و ادبیات نیز در آموزشکدهٔ تئاتر تدریس می‌کرد. طی دوره‌های متمادی سردبیری مجله سخن را به عهده داشته‌است. همچنین در اداره مخابرات و رادیو و تلویزیون هم کار می‌کرد. از همان دوران بود که به صورت جدی به کار ترجمه پرداخت. در دوران جوانی کتابی در زمینه روان‌شناسی ترجمه کرده با عنوان پیروزی فکر که بسیار مورد توجه قرار گرفت به طوری که حدود بیست یا سی بار تجدید چاپ شد و هنوز هم می‌شود. در حالی که دیگر ترجمه‌هایش مثل ترجمه «شاهکارهای دنیا» یا«طاعون» آلبر کامو این قدر علاقه‌مند نداشت. این کتاب (پبروزی فکر) که مربوط به روان‌شناسی قبل از فروید است شامل پندهایی است که انسان را به تعمق و تفکر وا می‌دارد. از مرحوم استادرضا سیدحسینی تاکنون ۳۴ جلد کتاب منتشر شده است که می‌توان به ترجمه‌هایی از آندره مالرو، مارگریت دوراس، یاشار کمال، ناظم حکمت، ژان پل سارتر، آندره ژید، آلبر کامو، توماس مان، ماکسیم گورکی، بالزاک، جک لندن، چارلی چاپلین و… اشاره کرد.مرحوم استادرضا سیدحسینی مترجم پیشکسوت در سال ۸۱ عنوان چهره ماندگار را به خود اختصاص داد. سرانجام مرحوم استادرضا سیدحسینی ، مترجم و پژوهشگر ادبی پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری، دریازدهم اردیبهشت سال و در۱۳۸۸ سن ۸۳ سالگی و در بیمارستان ایران‌مهر تهران درگذشت. عفونت ریه علت مرگ این مترجم اعلام شده است.

استادرضا سیدحسینی


دبیرستان صفوی اردبیل ماندگار شد

دبیرستان صفوی اردبیل ماندگار شد 

صفوی اردبیل مدرسه ماندگار استان اردبیل

 

دبیرستان صفوی اردبیل با معماری منحصربفرد در یک روز تابستانی(عکس حامد فرشاد )

 

 

«ثبت مدرسه صفوی اردبیل در فهرست مدارس ماندگار کشور بهانه ای شد تا درادامه این پست به معرفی این مدرسه تاریخی و آموزگاران سابق آن بپردازیم؛ مدرسه ای که می توان به جهت معماری زیبا و منحصربفردش و نیز به لحاظ ارزش بالای فرهنگی، از آن به عنوان یکی از نمادهای شهر اردبیل نام برد» 

  

لازم به ذکر است مدرسه شاهد(صفوی) اردبیل یا همان دبیرستان پسرانه ی صفوی در محل قبرستان متروکه ی «تابار قاپوسی» و در فاصله ی سال های ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷تاسیس شده بود و با مدیریت مرحوم ناصر غفارزادگان اداره می‌شد.

دبیرستان صفوی اردبیل در خیابان امام خمینی(ره) در عمارتی دو طبقه با آجر و سیمان به سعی و اهتمام خاصی ساخته و پرداخته شده است و مساحت محوطه ۱۱۸۷۶ مترمربع و مساحت زیربنا ۷۰۷۶ متر مربع است.

کار ساخت این ساختمان در سال ۱۳۱۴ شروع و در سال ۱۳۱۷ خاتمه یافته؛ قطعه ماده تاریخ آن اثر طبع استاد مرحوم بهار ملک الشعراء با خط نستعلیق بر روی کاشی در راهرو طبقه دوم کتیبه شده است.

بنای دبیرستان صفوی اردبیل در دوران پهلوی اول و توسط معماران آلمانی طراحی و ساخته شده است که از بناهای مشابه آن می توان از ساختمان قدیم فرمانداری اردبیل نام برد.

 

دبیرستان صفوی اردبیل در یک روز برفی(عکس حامد فرشاد)

، این بنا دارای ازاره سنگی به ارتفاع حدود ۱٫۲۰ متر بوده، بدنه آن را آجر تشکیل میدهد، همچنین دارای قالب بندی آجری در دور پنجره ها و درب ها بوده و خط آسمان به صورت هره چینی کار شده است.

پنجره های آن از نوع چوبی ساده دو لنگه می باشد و درب های ارتباطی آن نیز از نوع چوبی بوده که در سال های اخیر توسط هیئت امناء مدرسه رنگ آمیزی شده است، راه پله ارتباطی طبقه فوقانی سنگی بنا در مقابل مدخل ورودی قرار داشته و به صورت دو بازو ساخته شده است.

در ابتدای ورودی طبقه دوم اشعاری به صورت کاشی هفت رنگ در طرفین آن در روی بدنه دیوار نصب شده است و همچنین کاشی کاری معرق به صورت کتیبه در بالای سر درب ورودی به سر درب سالن آمفی تئاتر(تالار سخنرانی) به چشم می خورد.

 

اسامی دبیران دبیرستان صفوی اردبیل(احتمالا در سال های ۱۳۲۴ الی ۱۳۲۸):

 

ردیف بالا از راست

مرحوم مهندس صدر دبیر هندسه – نفر دوم مرحوم اسد مهاجری اول دبیر علوم طبیعی – نفر سوم مرحوم میرپرویز حبیبی دبیر تاریخ – نفر چهارم مرحوم ناصر غفارزاده مدیر دبیرستان – نفر پنجم مرحوم بهجت خامیار دبیر ادبیات.

ردیف دوم از راست

مرحوم رضاقلی خلفی دبیر فیزیک – مرحوم عیسی علومی دبیر ادبیات – مرحوم احمد پوستی دبیر ریاضی – مرحوم احمد معصومیان دبیر زیست شناسی – مرحوم صفوی زاده دبیر شیمی.

ردیف سوم از راست

مرحوم بابا برهانی دبیر ورزش – آقای نظری دبیر ورزش – مرحوم آقای کاظم پناه آبادی دبیر زبان فرانسه – آقای یوسف زرگری اصل دبیر زبان فرانسه – مرحوم آقای صالح فرهمند دبیر هنر.

 

تصاویر بیشتر از نمای بیرونی و محوطه درونی مدرسه صفوی:

 

مدرسه صفوی اردبیل – نمایی از داخل سالن مدرسه

 

کتیبه ای در داخل سالن مدرسه صفوی اردبیل شعر از ملک الشعرا بهار که به در خواست علی اصغر حکمت سروده شده

 

درب حیاط اصلی مدرسه صفوی

 

پنجره های مدرسه صفوی اردبیل از نمایی نزدیک تر

 

خروجی مدرسه صفوی اردبیل به خیابان اصلی امام

 

درب ورودی تالار سخنرانی (آمفی تئاتر) مدرسه صفوی اردبیل

 

آجرفرش قدیمی حیاط مدرسه صفوی اردبیل

 

سنگ ازاره در ساختمان مدرسه صفوی اردبیل نمادی از معماری بومی منطقه

 

پله های سنگی مدرسه صفوی اردبیل

 

باتشکر از فرزاد تقی  زادهخبر نگار زبردست اردبیلی 

روستای  کورعباسلو «کوراباز»

کد خبر: ۳۷۶۱۷۶
تاریخ انتشار:۱۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۳:۱۲-04 February 2014
مهاجرت از روستاها به شهر به دلایل مختلف از جمله محرومیت، بیکاری، نبود امکانات و عقب ماندگی یکی از دغدغه های مدیریتی کشور است، اما امروز می توان یکی از روستاهای اردبیل را در سایه توسعه عمران روستایی به عنوان رکورددار مهاجرت معکوس در کشور دانست.

به گزارش مهر از اردبیل، جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرها و ایجاد تعادل بین زندگی شهری و روستایی از جمله نکاتی است که بسیاری از دستگاه های و اعتبارات درگیر آن هستند.

به طوری که افزایش سکونتگاه های غیر رسمی از جمله مهمترین ثمرات مهاجرت بی رویه روستاییان به شهرها و در ادامه ایجاد نابهنجاری در برنامه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی است.

دولت با سرمایه‌گذاری هنگفت و توسعه عمران روستایی تلاش می کند که از مهاجرت روستائیان جلوگیری و کاهش دهد و تحقق این مهم هزینه های سنگینی برای دولت دارد.
«کورعباسلو» رکورددار مهاجرت معکوس در کشور
روستای «کورعباسلو» پیش از محرومیت زدایی

با این وجود از هزار و 725 روستای اردبیل امروز یکی از روستاهای استان شاهد عمران و آبادانی است که در سایه همت جهادگونه محقق شده است. روستایی که به دلیل فریاد گوش خراش محرومیت زمانی خالی از سکنه شد و تاجایی پیش رفت که تنها 24 خانوار در روستا باقی ماندند.

در 12 کیلومتری شهرستان نیر روستایی در کنار تپه باستانی «بوینی یوغون» آرمیده که حیات امروز خود را مدیون همت و تلاش جهادگونه مردم و دولت برای رفع محرومیت است. «کورعباسلو» یا «کوراباز» از آن دست روستاهایی است که سال ها حیات خود را بدون برخورداری از راه ارتباطی به شهر گذرانده است.

به طوری که به گفته یکی از ساکنان روستا نبود راه ارتباطی از یک سو و نبود برق، آب بهداشتی، خط تلفن و گاز موجب شد بسیاری از ساکنان به خصوص جوان ترها روستا را به قصد شهر ترک کنند.

نادر قدرت پناه به یاد دارد که در این ایام تعداد خانوار روستا به شدت کاهش یافته بود و تنها افراد پیر و مسن در روستا باقی مانده بودند.

عزم عمومی برای عمران روستای کورعباسلو


زمانی که ساکنان روستای کورعباسلو کمر همت برای رفع محرومیت این روستا بستند نه از طرح هادی روستایی خبری بود و نه سازندگی روستاها در جدول برنامه ها جایی داشت.

قدرت پناه تصریح کرد: قبل از انقلاب محرومیت در روستاها بیداد می کرد و زندگی روستایی با مشقت وصف ناشدنی همراه بود.

وی افزود: اما ساکنان روستا تصمیم به عمران و آبادانی روستا کردند و درخواست های مکرر خود را برای دریافت تسهیلات و کمک های دولتی در قالب نامه های رسمی و غیر رسمی به گوش مسئولان رساندند.

همت مردمی مقدمه ای می شود تا پس از پیروزی انقلاب و همزمان با جنگ تحمیلی مقدمات عمران روستایی این منطقه محروم فراهم شود؛ تا اگر در گوشه ای دشمن سوگند ویرانی این مرز و بوم را خورده است، در نقطه ای دیگر عزم مردمی زمینه ساز دمیدن حیات در رگ های یک روستا شود.

بطوریکه حتی در اجرای برخی طرح ها اهالی روستا با قبول بخشی از هزینه ها زمینه اجرای پروژه های عمرانی را تسهیل کردند.

شکل گیری بزرگترین مهاجرت معکوس کشور با نوای توسعه


یکی ار ساکنان روستای کورعباسلو که در راه عمران این روستا گام های قابل توجهی بر می دارد، یادآور می شود که پس از تکرار درخواست ها و اصرار روستائیان کودعباسلو جهاد سازندگی دست به کار ساخت راه و اتصال آن به شهر نیر می شود.

فرهاد ابراهیمی که با خبرنگار مهر گفتگو می کرد، افزود: برای این مهم مالیاتی به مبلغ 140 میلیون ریال جمع آوری و پس از واریز به حساب دارایی  مجوز استفاده از آن در راهسازی کوراباز اخذ شد.

وی به یاد دارد که به دلیل تاخیر در اجرای این طرح و فرارسیدن فصل سرما عملا این مبلغ که توسط ساکنان خیر جمع آوری شده بود هزینه نشد و تنها 25 میلیون ریال برای راهسازی این روستا تخصیص یافت.
«کورعباسلو» رکورددار مهاجرت معکوس در کشور
با وجود تمامی این مشکلات و بی مهر های صورت گرفته ساکنان روستا عزم به آبادانی روستا را ترک نگفته و مستحکم به مانند قلعه باستانی بوینی یوغون سدهای محرومیت را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارند.

پس از راه سازی، برق، خط تلفن، گاز و آب بهداشتی نیز یکی پس از دیگری به روستا می رسد تا جایی که مهاجران سال های گذشته تعریف و تمجید وضعیت آبادانی روستا و افزایش رفاه عمومی را می شنوند و کوله بار خود را می بندند، تا یکی از بزرگترین مهاجرت های معکوس کشور شکل بگیرد.

توسعه روستایی یعنی مهاجرت معکوس


به گفته ابراهیمی مهاجرت معکوس روستانشنیان موجب شد آبادی روستا تسریع شده و تاجایی اوج بگیرد که حتی در عمران و آبادانی تمامی روستاهای منطقه "یورتچی" سهم داشته باشد.

در حال حاضر 400 خانوار در روستای کورعباسلو که تنها 24 خانوار آن باقی مانده بود، ساکن است. روستایی که حتی در برنامه های فرهنگی و اجتماعی نیز سهم داشته و جزو معدود روستاهایی است که وب سایت فرهنگی و اجتماعی برای ارائه برنامه های فرهنگی خود دارد.
«کورعباسلو» رکورددار مهاجرت معکوس در کشور
ابراهیمی معتقد است تلاش 40 ساله برای عمران روستا بی نتیجه نماند و امروز کور عباسلو در گروه روستاهای توسعه کشور یافته است.

مهاجرت از روستاها تحمیلی است


یکی دیگر از ساکنان این روستا با تاکید بر اینکه بسیاری از روستائیان ناخواسته مهاجرت می کنند، تاکید کرد: در صورتی که از روستاها محرومیت زدایی شود به دلیل بافت فرهنگی، معیشتی و اشتغال بسیاری از روستاییان تمایلی به ترک روستا ندارند.

هاشم اصلانی با بیان اینکه بسیاری از مهاجرت های روستائیان تحمیلی است، معتقد است روستای کورعباسلو الگوی رفع محرومیت از روستا است، چراکه موجب شد بسیاری از مهاجر کنندگان مجددا به روستاها بازگردند.

ضرورت مشارکت مردمی در طرح هادی روستایی

«کورعباسلو» رکورددار مهاجرت معکوس در کشور
روستای «کورعباسلو» پس از توسعه

اما از جمله طرح هایی که با هدف محرومیت زدایی از روستاها در دستور کار ادارات قرار گرفته، طرح هادی روستایی است، طرحی که به عقیده مدیر کل بنیاد مسکن استان اردبیل برای اجرا نیازمند اعتبار است.

مطابق با اظهارات احمد حاج علیزاده طرح هادی روستایی تنها در 730 روستای استان اردبیل مطالعه گردیده و در 340 روستا اجرا شده است.

با این وجود تجربه روستاهایی مانند کورعباسلو نشان می دهد می توان زمینه مشارکت مردمی در طرح های دولتی را فراهم کرد و این مشارکت با ایجاد تعامل دوسویه و جلب اعتماد روستاییان و توجه به مطالبات آنها امکان پذیر خواهد بود.

بر اساس آخرین سرشماری سال ۸۵ استان اردبیل دارای یک میلیون و ۲۲۵ هزار و ۳۴۸ نفر جمعیت است که از این تعداد ۵۸٫۴ درصد ساکن مناطق شهری و ۴۱٫۶ درصد ساکن مناطق روستایی هستند، آماری که در سال های نه چندان دور کفه ترازوی آن به سمت روستاها سنگین بود.

در حال حاضر نرخ دقیق میزان مهاجرت از روستاها به شهرها مشخص نیست. موضوعی که با ایجاد حساسیت در به هم خوردن تعادل زندگی شهری و روستایی عیان شده و در صورت توجه به محرومیت زدایی از روستاها می تواند تحت کنترل قرار گیرد.

فرمان شاه طهماسب به والی شهر اردبیل و مردم آن

فرمان شاه طهماسب به والی شهر اردبیل و مردم آن

جابــِر عَناصُری (۱۳۲۴ خورشیدی در اردبیل)

جابــِر عناصری (۱۳۲۴ خورشیدی در اردبیل)

بر روی دیوار جلو بنای اصلی بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در دارالارشاد اردبیل، کتیبه ای نصب شده است که شاید کمتر مورد توجه بازدیدکنندگان و زائران آرامگاه صفوی قرار گیرد. مطالب این کتیبه بر روی سنگی چهارگوش نقر شده است. این کتیبه فرمان شاه طهماسب اول سلطان متعصب صفوی به والی دارالارشاد اردبیل و مردم آن شهر است. این فرمان در ذی حجة الحرام سنه ۹۳۲ هجری توسط شخصی به نام “حسن” بر آن نقر شده است. اردبیل برای خاندان صفوی شهر مقدسی بود که هرگز آنها تنوانستند از ان دیار دل برکنند. قزلباش اردبیل همواره حامی مرشد بزرگ خود بود. مردم اردبیل نیز سخت به اولاد و اعقاب شیخ صفی دل بسته بودند. می گویند مستنمندان اردبیل روزی سه بار از طرف سلاطین صفوی در بقعه شیخ صفی اطعام می شدند، و مسئولان امر هنگام تقسیم فقرا را به بانگ طبل خبردار می ساختند. علاوه بر این هر سال پادشاهان این دودمان هدایای نفیسی به آستانه شیخ الامین الدین جبرائیل (پدر شیخ صفی الدین) واقع در دهکده کلخوران علیا در ۳ کیلومتری شمال اردبیل (این دهکده به کلخوران شیخ معروف است) و بقعه شیخ صفی تقدیم می داشتند و هرگاه فرصتی می یافتند برای زیارت قبور اجداد خود و ادای احترام نسبت به شهیدان چالدران، به اردبیل می امدند و در ضمن به شکایات مردم شهر نیز رسیدگی می کردند تا مبادا والی اردبیل بر احدی از مردم آن شهر پرخاشگری و ستیزه جوئی کند.اردبیل در زمان صفویه لقب دارالارشاد و “دارالامان” یافت. زیرا مدتها بر در آرامگاه شیخ صفی و بقعه شیخ الامین جبرائیل، زنجیرهای بزرگی از چپ به راست آویخته بودند که هر محکومی که دستش به این زنجیرها می رسید و داخل یکی از بقاع می شد از هرگونه گزند و آسیبی در امان می ماند و هیچکس حتی شخص شاه نیز نمی توانست به جان وی قصدی داشته باشد.

حیاط مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، 1896 میلادی عکس از فردریش زاره ( از مجموعه کتابخانه عمومی بوستون)

حیاط مجموعه شیخ صفی الدین اردبیلی، ۱۸۹۶ میلادی
عکس از فردریش زاره ( از مجموعه کتابخانه عمومی بوستون)

هنوز هم دراویش اردبیل شبها در آستانه بقعه شیخ صفی بیتوته می کنند و به ذکر می پردازند و طمانینه خاطر می یابند و دل خود را با دل پیر طریقت مربوط می سازند تا از مقید به مطلق روند و کل مطلق را در جزء مقید ببینند و شمائل پیر خود را به خاطر می آورند تا در نتیجه حشر با او در عالم معنی، نفحات الهی به قلبشان وزیدن گیرد و به کمالات ربانی و اصل آیند و همانا پیر طریقت این دراویش شیخ صفی الدین بن جبرائیل است. شاه طهماسب اول نیز برای حفظ و حراست شهر از ظلم حکمرانان و از سوی دیگر برای حفاظت شهر از انجام امور ممنوعه، فرمانی به والی اردبیل و خطاب به مردم آن دارالرشاد صادر کرده و دستور داده است که جمیع مجاوران و زائران و ساکنان از تکالیف غیر مشروعه مصون باشند.

فرمان شاه طهماسب

فرمان شاه طهماسب

در این فرمان احداث شرابخانه و بنگ خانه و معجون خانه و بوره خانه و بیت اللطف را ممنوع ساخته و مستوفیان آن دیار را فرمان داده است که خراجات مردم اردبیل را از دفاتر اخراج نمایند. در این فرمان ریش تراشیدن، طنبور زدن و نرد باختن از محرمات شمرده شده و خلاف کنندگان از مردودین درگاه الهی و بارگاه شاهی محسوب و در سلک اولئک علیهم لعنةالله والملائکة والناس اجمعین قرار گرفته است و در پایان فرمان نهایت افاضت سلطان صفوی به ساکنان اردبیل ابلاغ گردیده است. در زیر عین مندرجات آن کتیبه از نظر خوانندگان می گذرد: “بعد حمدالله و حسن توفیقه چون بمیامن توفیقات صدر نشین اولیاء الله معروفه و برکات تاییدات صاحب تمکین اصفیاء المعین با نوار مهر آثار غره غرای هدایت شعار ولایت دثار نواب اعلی عالی حضرت سلطان السلاطین بالارث و الاستحقاق ظل الله فی الآفاق السطان ابن السلطان ابوالمظفر السلطان شاه طهماسب الصفوی الحسنی بهادرخان خلدالله تعالی ملکه و سلطانه و ابداکرامه و احسانه لامع و هویداست و حظایر فیض مآثر علیه صفیه صفویه تالی مشاهد مقدسه و عتبات سدره مرتبه است همچنانکه در آن روضات منوره عمال از جرئت اظهار بدعت ممنوع شده حکم گشته است که جمیع مجاوران و زایران و ساکنان از تکالیف غیر مشروعه مصون بوده امر خیر اثر فرمان قضا قدر شرف صدور یافت که در دارلارشاد اردبیل ولایت همان قاعده حسنه را منظور داشته… . شلبانی محترفه وهیمه بازار و گوسفند بازار و برنج بازار و پیشکش تمغاوات و محترفه ولایات و رسم الاحتساب طلبی از ساکنان و غیر آنجا ننماید تا بمصدوقه و من دخله کان آمنا مشاهد عالمیان و منظور جهانیان گردد و بعد از شرف توبه نصوح و فتح ابواب نصرت و فتوح بنا بر کمال توجه خاطر انور بترویج شرع مطهر و غایت اهتمام امر بمعروف و نهی از منکر فرمان قضا جریان عزاصدار یافت که در دارالارشاد مذکور و ولایت بدستوریکه در عساکر منصوره ممالک محروسه شرابخانه و بنج خانه و معجون خانه و بوره خانه و بیت اللطف و قمارخانه و قوالی کبوتر بازی منع شد و مستوفیان کرام مال و خراجات آنها را از دفاتر اخراج نموده من بعد اطلاق نمایند و احدی بامر از امور غیر شرعیه مثل ریش تراشیدن و طنبور زدن و نرد باختن و بدعت تعزیت… . وا داشتن و خدمات امردان در حمامت و ارتکاب امور غیر مشروعه اشتغال ننمایند و پیرامون نگردند ضمن دخله بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه و خلاف کننده از مردودین درگاه الهی و بارگاه شاهی خواهد بود و در سلک اولئک علیهم لعنة الله و الملائکة و الناس اجمعین منسلک خواهد گشت و از مرحمت نسبت به سکنه آنجا باهتمام و افاضت و افادت شاهی خلیفه… . امیر معین الشریعة والدین امیر الاوحدی بظهور پیوست بتاریخ شهر حجة الحرام سنه ۹۳۲ کنبه حسن” (۱)   (۱) – برخی از لغات که نیازمند توضیح است در زیر شرح داده می شود. - شلبانی: شل=(بالفتح و تشدبدلام) سبک دوختن جامه را گویند. (فرهنگ آنندراج). - محترفه= (به ضم اول و فتح ثالث و کسر را و فتح فا) پیشه وران و صنعتگران. - محترقه = (به ضم اول و فتح ثالث و کسر را) هم پیشه و صاحب پیشه را گویند. (به فتح را) جای کسب کردن. (فرهنگ آنندراج) - تمغا = داغیکه بر ران اسب یا دیگر مواشی کنند. گویا آن هم مهر است. و باجی را گویند که بر درهای بلاد و معابر تجار از تجار گیرند که مهری از چوب ضبط باج بر اجناس زنند و در ملحقات مهری که بر روی انبار غله و امثال آن زنند. (فرهنگ آنندراج) - قوالی: قوال= مرد زیان آور و بسیار سخن و در عرف مطرب و سرود گوی را گویند. (فرهنگ آنندراج)   *تشکر از عادل حضرتی برای آماده سازی مطلب سایت اردبیل

کشف دیوان شعر 103 ساله در نمین

تصنیف العوام، گنجینه ای ناب از مراثی که بیش از یک قرن ناشناخته مانده بود

حاج آقا بابا بیگ معینی نمینی در حدود سال ۱۲۴۹ هجری قمری/ ۱۲۱۲ شمسی در شهر نمین به دنیا آمد. پدرش فضل الله بیگ نام داشت که از لنکران به نمین مهاجرت کرده و در محله گونئی این شهر سکنی گزیده بود. از شرایط تحصیل وی اطلاعاتی در دست نیست. اهالی نمین ایشان را به عنوان بانی مسجد گونئی ( امام حسین (ع) ) می‌شناسند که در زمان گذشته به نام ( حاجی تکیه سی) معروف بود. عشق ائمه اطهار و بالاخص مولای متقیان علی (ع)  ایشان را به سرودن اشعار مراثی تشویق نموده است.

از حاجی آقا بابا کتاب شعری به نام «تصنیف العوام» که به صورت مراثی سروده شده، به یادگار مانده است که تا کنون ناشناخته مانده بود. خوشبختانه اخیرا با همت یکی از فرهیختگان نمینی بعد از گذشت یک قرن  ناشناخته ماندن به جامعه فرهنگی نمین و ایران معرفی گردیده است. قسمتی از اشعار «تصنیف العوام» در یادداشت های یکی از شاعران گرانقدر نمینی نیز باقی مانده است.

حاج آقا بابا، مردی آگاه و متدین با مهارتی خاص در حرفه تجارت بود. به طوری که لطفعلی خان (سردار محترم) در کارهای تجاری خود با وی مشورت می کرده است.  زمان دقیق آغاز تصنیف های کتاب وی مشخص نیست اما آنچه روشن است پایان سروده های وی منتهی به اواخر عمر ایشان می باشد.

قلی خان فرزند شاعر بعد از فوت پدر و بنا به وصیت ایشان با سپردن سروده های پدر به یک کاتب ماهر، اقدام به گرد آوری آنها در یک  دفتر می کند. حاصل کتابی به قطع رقعی و به خط نستعلیق کاتب محمدعلی موسوی نمینی به سال ۱۳۳۲ هجری قمری می شود.

حاج آقا بابا در اشعارش واقعه کربلا را از زمان وقوع تا پایان به صورت مثنوی سروده و اشعارش بیشتر به فارسی است و فقط ۸۰ بیت آن به زبان ترکی است. در ابتدای کتاب مقدمه ای از کاتب و در انتها چند صفحه ای به صورت نثر آورده شده است.

مرحوم حاجی در سن ۸۰ سالگی در کربلا فوت و در نجف اشرف مدفون گردیده است.

 

برگرفته ای از مقاله یحیی عسگری نمین در نشریه امید اردبیل- شماره۱۸

کد خبر: ۳۷۴۴۴۲
تاریخ انتشار:۰۸ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۷:۳۷-28 January 2014
پژوهشگران تاریخ نمین در مطالعات خود به دیوان شعری در قالب مرثیه با قدمت بیش از یک قرن دست یافته اند که با وجود تاکید شاعر، مجال معرفی و چاپ آن تاکنون حاصل نشده است. دیوانی که در طول این سال ها شاعر آن در زمینه شعری ناشناس اما در زمینه مذهبی و تجاری شهرت عام و خاص بوده است.

به گزارش مهر، حاج آقا بابا بیگ متولد 1212 هجری شمسی در نمین در اواخر عمر به فرزند خود امیر حسین بیگ وصیت می کند که دیوان اشعارش را به خرج خود به دست یکی از خوشنویسان ماهر بسپارد. در این نامه به فرزند تاکید شده ترتیبی اتخاذ شود که زحمات عاشقانه و خالصانه وی به هدر نرود.

تاکید آقا بابا بیگ در خوش خط بودن و ترکیب مناسب صفحات توسط فرزند دیگرش قلیخان اطاعت می شود. تا جایی که دیوان شعری با نام" تصنیف العوام" به دست خوشنویس زبده محمد علی موسوی نمینی در 360 صفحه به خط نستعلیق گردآوری می شود.

با وجود اینکه پایان تحریر کتاب تاریخ 1332 هجری قمری را نشان می دهد، از آن زمان تاکنون گمنامی این دیوان شعر موجب شده است راز حاج آقا بابا بیگ که بعدها به نام معینی شناخته می شد مسکوت مانده و کتاب شاعر تاکنون مجال چاپ نیابد.

دیوان مراثی در مقام سالار شهیدان

تصنیف العوام با مدح و ثنای خداوند آغاز می شود و به غیر از 80 بیت شعر که به زبان ترکی است، مابقی اشعار به زبان فارسی است. در دیباچه این دیوان مراثی آمده است:

کنم ابتدا من زحمد و ثنا                       که معبود واحد بود بی فنا

نه جسم و نه جوهر نه بر کنه او            خیالی رسد من کنم گفت او

بهر چه تصور کنم من تمام                    زغیر از تصور شود والسلام

کشف دیوان شعر 103 ساله در نمین

بخشی از صفحات دیوان مراثی حاج آقا بابا بیگ

بعد از دیباچه شاعر واقعه کربلا را از زمان وقوع تا پایان به صورت مثنوی سروده و در اشعارش ارادت به فرزند پیامبر را تاکید و ظلم وارده بر سالار شهیدان را نکوهش کرده است.

چو شاهین فتاده به دام بلا                عجب تنگ شد عرصه کربلا

گرفتند دورش ولی کرکسان               شهید بلا را ندادند امان

به عقیده پژوهشگر تاریخ نمین یکی از دلایل تاکید شاعر به گردآوری اشعار و نظم و نسق دادن به آن ارادات وی به ائمه اطهار بوده است.

یحیی عسگری نمین تاکید کرد: به دلیل همین ارادت است که شاعر کتاب خود را همچون دینی به دین و عقیده به دست فرزند سپرده و تاکید می کند تا در حفظ آن تلاش شود.

سرنوشت نامشخص کتاب کشف شده

این محقق که با مراجعه به بازماندگان حاج آقا بابا کتاب شعر وی را مطالعه کرده است، تصریح کرد: با این وجود کتاب تاکنون چاپ نشده و به دست فراموشی سپرده شده است.

وی با بیان اینکه قرار بود کتاب را خودم تصحیح و چاپ کنم، ادامه داد: با این وجود خانواده شاعر از چاپ آن منصرف شده و نسخه اصلی کتاب را پس گرفتند.

عسگری نمین با بیان اینکه نسخه اصلی کتاب دست یکی از افراد خانواده شاعر بوده تاکید کرد که این دیوان به عنوان میراث ادبی و فرهنگی نمین باید چاپ و منتشر شود.

اشعاری که نقل محافل بود؛ اما شاعر و دیوان ناشناس

به گفته عسگری نمین  بعد از کشفی نمینی که در قرن هفتم هم عصر با صدرالدین موسی از نوادگان شیخ صفی الدین اردبیلی می زیسته است، مراثی مکتوب در نمین ثبت نشده است.

وی معتقد است بعد از دیوان کشفی مراثی آقا بابا بیگ در این قالب شعری در نمین باب شده و به دلیل سادگی و در عین حال خلوص اشعار در حیات و بعد از مرگ شاعر در محافل مذهبی و نوحه خوانی مورد استفاده قرار می گرفته است.

به طوریکه میرزا یوسف عبداللهی نمین، میرزا یونس و میرزا رفیع از اشعار این شاعر و دیوان در محافل مذهبی استفاده می کردند، تا جایی که به دلیل گمنامی نویسنده و عدم چاپ کتاب در برخی مواقع شاعر و یا مداح شعر را به نام خود منتسب می کرده است.

کشف دیوان شعر 103 ساله در نمین
تصویری از جلد دیوان کشف شده "تصنیف العوام"

"تکیه حاجی" یادگار شاعر گمنام در نمین

با وجود اینکه احوال شاعر در چاپ کتاب رعایت نمی شود، حاج آقا بابا بیگ شهرت تجاری و مذهبی ویژه ای در نمین داشته است. بطوریکه تکیه "گونئی" با نام تکیه امام حسین (ع) را پایه گذاری کرده و تا به امروز نیز این تکیه در بین مردمان ساکن در نمین به تکیه حاجی معروف است.

علاوه بر این پرداختن به تجارت و شراکت کاری با لطفعلی خان یا سردار محترم از بانیان مدارس نمین موجب شده بود چهره این شاعر چه در حوزه تجارت و چه در مذهب و فرهنگ ماندگار شود.

شعرایی که مهر بی مهری خورده اند

عسگری نمین معتقد است  ادبیات شعری نمین چهره های شاخصی دارد که آنطور که باید و شاید معرفی نشده اند.

به گفته این محقق تا قبل از دهه 50 می توان چهره هایی مانند میرزا یونس محمد زاده نمینی، مطلعی نمین، میرزا یوسف عبداللهی نمین، سید ناصر مبصری نمین، سید مسعود اسبقی نمین، میر عباسقلی مبصرالسلطنه، شهاب آذرتاش، آقا میرزا فرج الله مغانی نمینی و هارون شفیقی عنبران را نام برد.

وی تاکید دارد که در مقایسه با وسعت، امکانات و جمعیت نمین شهر نخبه پروری بوده و تعداد شعرای فاخر این شهرستان قابل توجه است.

این نویسنده که در گردآوری اشعار سید ناصر الدین مبصری نمین و سید مسعود اسبقی نمین در کتب منفصل همت کرده، معتقد است در جمع آوری اشعار شعرای نمین بی مهری صورت می گیرد.

مطالبه ای که با وجود اهمیت آن از سوی شهروندان نمینی به نظر می رسد مورد غفلت واقع شده است.خبرگزاری مهر اردبیل

عزیز سیگاری به آرزویش رسید


عزیز سیگاری به آرزویش رسید 

مرحومه سیمین دانشور نویسنده بزرگ کشورمان قبل از فوت می گفت آرزو دارم هنگام نوشتن یک رمان عاشقانه بمیرم و به آرزویش رسید و مرحوم عزیز سیگاری نیز حتما آرزو داشت در کلاس درس و نه در  بستر بیماری فوت نماید و به آرزویش رسید ومرحوم  هنگام تدریس ریاضی به کلاس اولی ها روی صندلی می نشیند  وسرش روی شانه هایش می افتد و در روی صندلی کلاس فوت می نماید ، به نقل از دخترش حتی بعد  فوتش موبایلش اس ام اس دریافت می کرد و شاگردانش بودند که پیغام داده بودند تا چهلم معلممان سیاه پوش خواهیم بود.

 وقتی به حیاط مدرسه جعفری اسلامی وارد می شدی تنها صدای آقای سیگاری بود که با آن صدای رسا به بچه ها درس یاد می داد و دیگر این صدا خاموش شده است و پارچه سیاهی روی در مدرسه زده اند ((غمگینانه به سوگ نشسته ایم ))

عزیز سیگاری معلمی که نزدیک به پنجاه سال فقط در کلاس اول ابتدایی تدریس کرده بود دیروز به آرزویش رسید و در کلاس درس جان به جان آفرین تسلیم نمود معلمی که نمودی از یک معلم دلسوزی که شاگردان زیادی را تحویل جامعه اردبیل نمود و هر کس در مدرسه جعفری اسلامی درس خوانده بود حتما با معلمی بلند قد و گندمین و لبخند به لب را شاهد بود و هر کس شاگرد آقای سیگاری شده بود همه آرزو داشتند که همیشه قد استوار آن معلم اول استوار باشد ولی این دنیای ابدی نیست و همیشه پرونده انسانهای خوب زود بسته می شود و عاقبت این معلم اول من و امیر حسین به آرزوی قلبی خود رسید و در کلاس درس مدرسه جعفری اسلامی فوت نمود . روحش شاد 

موسی اصغر زاده (خیاطی یگانه محل تولد فرهنگ اردبیل )

خیاطی که فرهنگ عامیانه مردم اردبیل را گرد آورد/ 22 سال تلاش حمایت نشد
اردبیل با قدمت بیش از پنج هزار سال و با برخورداری از تاریخ و تمدن غنی؛ مهد هنر و هنرمندانی بوده که برخی از آنان بدون اینکه شناخته شوند در بین مردم زیسته اند و البته بسیاری نیز بی مهری دیده اند، یکی از این افراد خیاطی به نام موسی اصغرزاده است که توانسته پس از 22 سال فرهنگ شفاهی و عامیانه مردم این سرزمین را گردآوری کند.

به گزارش خبرنگار مهر از اردبیل، در کوچه "فانتازیا" واقع در محله قدیمی پیر عبدالملک اردبیل مغازه خیاطی واقع شده که با دقت بیشتر می توان تلی از کتاب تازه چاپ و صدها اثر هنری و ادبی را در آن مشاهده کرد. بسیار بیشتر از سفارشات لباس هایی که باید برای مشتریانش بدوزد.

خیاطی "یگانه" از آن دست مغازه هایی است که در کنار قدمت بیش از نیم قرن موجی از هنر و ادب را در خود جای داده است.

موسی اصغر زاده صاحب این مغازه خیاطی متولد 1309 شهرستان مشگین شهر است. اما در سال 1328 با ترک دیار آباء و اجدادی خود، سکونت دائمی خود در اردبیل را آغاز می کند.

تشویق مجری برنامه رادیویی برای تدوین کتاب

این پیرمرد 84 ساله که دارای مدرک سیکل بوده و گفتنی های بسیار از فرهنگ مردم اردبیل دارد، در سال 43 با راهنمایی "انجوی شیرازی" مجری برنامه فرهنگ مردم در رادیو ایران به نگارش کتابی در خصوص فرهنگ شفاهی مردم اردبیل تشویق می شود.

اما زمانی که این هنرمند تصمیم به گردآوری فرهنگ شفاهی و عامیانه مردم خود می کرد، گمان نمی برد که در چاپ این کتاب دست حمایتی از سوی هیچ یک از دستگاه های فرهنگی استان دراز نشود.

بطوریکه تلاش 22 ساله نویسنده در تدوین این کتاب در نهایت با هیچ یک از شعارهای حمایت از نویسندگان و حفاظت از فرهنگ عامیانه تطابق نیافت و موسی اصغر زاده سال های بسیاری برای چاپ کتاب خود پشت در بسته ادارات به انتظار نشست.

کتابی که در طول حیات نگارش و چاپ خود نگرش مدیران فرهنگی به یکی از مهمترین ضروریات مردم شناسی یک منطقه را بیان کرده و با زبان بی زبانی از عمر طولانی گذشته بر چاپ خود شکوه می کند.

پیرمرد 80 ساله ای که 1100 صفحه تایپ کرد

موسی زاده به یاد دارد که به پیشنهاد رئیس وقت دانشگاه آزاد اسلامی در سال 65 به دنبال چاپ کتاب مورد نظر می رود. و پس از ناکامی در چند مرحله  راضی به ارائه آن بدون ذکر نام نویسنده به نشر فارابی؛ می شود و از این رواست که نویسنده از حال و روز رفته بر کتاب شکایت می کند.

موسی زاده در گفتگو با خبرنگار مهر تصریح کرد: بعد از این اتفاق کتاب چندین بار بازبینی شد، در سال 80 کتاب را با وجود کهولت سن شخصا تایپ کرده و صرفا صفحه آرایی آن را به فرد دیگری واگذار کردم.

وی با اشاره به اهمیت این کتاب در حوزه فرهنگی مردم و اینکه اولین کتاب در این زمینه بوده که در اردبیل گردآوری می شده است، ادامه داد که اداره ارشاد استان اردبیل هم از چاپ کتاب به بهانه کمبود اعتبار سر باز زد.

چاپ کتاب با وام بانکی

عمر چاپ کتاب بیش از اینها به درازا می کشد و با واگذاری کتاب به میراث فرهنگی و تشکیل سه هیئت بازنگری مجوز صادر می شود.

خوشحالی چاپ کتاب قبل از آنکه تن رنجور نویسنده را التیام بخشد با بد قولی میراث فرهنگی ملغی شده و نهایتا در سال گذشته نویسنده با دریافت وام بانکی خود اقدام به چاپ کتاب می کند.

دوره دو جلدی کتاب "فرهنگ عامیانه دارالارشاد اردبیل" در هزار و 100 صفحه در حالی متولد می شود که بازار کتاب جایگاهی برای آن تعریف نکرده و نویسنده اقدام به فروش تکی و در بیشتر مواقع هدیه کتاب به دوستان و آشنایان می کند.

به گفته موسی زاده هزینه 150 میلیون ریالی چاپ کتاب توسط هیچ دستگاهی حمایت نشد و هنوز مبلغ خرید 150 جلد کتاب از سوی اداره ارشاد استان اردبیل با گذشت چندین ماه پرداخت نشده است.

این نویسنده در ابتدای کتاب نوشته است "تقدیم به پیر سپید موی تاریخ، شهر دارالارشاد اردبیل" تا بنوعی دین خود را به شهر پنج هزار ساله ادا کرده و نیز بی مهری های برخی را با مهر پاسخ گفته باشد.

کتاب فرهنگ عامیانه دارالارشاد اردبیل در جلد اول به شیوه حیات، سنن و رسوم اردبیل و در جلد دوم به بایاتیلار (دو بیتی که هر بیت آن چهار مصرع است)، مثل لر (مثال ها) و چیستان ها پرداخته است.

موضوعاتی که برگرفته از تجربه سینه به سینه و مجموعه ای از فرهنگ غنی این منطقه بوده و با در نظر گرفتن سواد سیکل نویسنده به طرز موجزی جمع‌آوری شده است.

موسی زاده کتب دیگری در خصوص مدارک شیعه و تحقیقی در ضرب المثل های ترکی، فارسی و عربی در هزار و 400 صفحه به رشته تحریر در آورده که سرنوشت متمایزی به نسبت چاپ این کتاب نداشته است.

چنانچه اصغر زاده عنوان می کند که به دلیل عدم حمایت های لازم اینبار کتاب خود در زمینه شیعه را از طریق پست به بیت رهبری و به خدمت مقام معظم رهبری ارسال و در نامه ای که نوشته اشاره کرده که هزینه چاپ این کتاب را ندارد.

باز هم بی مهری؛ اینبار به اولین تکم خوان اردبیل

وی که در زمینه حوزه هنری و نمایشی از جمله کنده کاری، مجسمه سازی، عروسک سازی، تکم گردانی و... نیز تبحر ویژه ای داشته و آثار بسیاری زیبایی را خلق کرده است، از بی مهری های روا شده به خود در این حوزه نیز می گوید.

موسی زاده برای اولین بار در سال 43 آیین باستانی "تکم گردانی" را معرفی کرده و در تلویزیون تهران آن را اجرا می کند. همچنین در سال 76 برای اولین بار در افتتاحیه نمایش عروسکی در تالار وحدت، آیین تکم گردانی توسط این هنرمند معرفی و اجرا می شود.

موسی زاده علاوه بر ساخت تابلو و صورتک های چوبی یکی از اولین سازندگان تکم در اردبیل بوده و نمونه هایی نیز به موزه های کشور ارسال کرده است.

باید گفت که دارالارشاد اردبیل چشم چراغ هایی از فرهنگ غنی در بطن خود دارد که هنوز نتوانسته است دین آنها را ادا کند. همانطوریکه روزگار بر یادگار فرهنگی و هنری این پیرمرد سفید موی خوش نبخشیده تا این هنرمند نیز در زمانه خود ناشناس بماند.

.......................

گزارش و عکس:

محمد میرزایی ناطق - ونوس بهنود

میرجوادی هنرمندی مردمی

میرجوادی هنرمندی مردمی و ناشناس/ 

تصویری از تابلو قدیمی استاد میرجوادی


اصغرزاده در کنار تابلو نقاشی میرجوادی که هم اکنون در یکی از موزه های فرانسه می باشد


گزارش: ونوس بهنود

مایش "قصه دخترک و جنگل زیبا"

نمایش "قصه دخترک و جنگل زیبا"، به نویسندگی پرهام دلدار و کارگردانی حسن شیخ زاده، از 1 بهمن ماه در تالار فدک اردبیل روی صحنه می رود. 


به گزارش دریافتی سایت ایران تئاتر، داستان این نمایش، که ویژه کودکان و خانواده هاست و از سوی گروه تئاتر "عنوان" برای اجرای عمومی آماده شده، درباره دخترکی است که هنگام رفتن پیش پدرش، در جنگل گم می شود و ماجراهایی با حیوانات جنگل برای او اتفاق می افتد. 
در این نمایش موزیکال و کودکانه بازیگرانی چون آرمان دانشور، پریسا صدایی آذر، فاطمه موفق، سعیده افخمی، امیر‌عباس علیرضایی، حبیب اکبری جدی، نسترن فتحی، نیما فتحی، سعید عنایتی، فرید محمدی، رضا پزشکی، مهدی قبادی، نادر محمدی شیشه‌گران و احمد رستمی ایفای نقش می کنند. نمایش "قصه دخترک و جنگل زیبا" به تهیه کنندگی محمدباقر نباتی مقدم و از سوی گروه تئاتر "عنوان" تولید شده و نهادهایی چون شهرداری اردبیل، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن هنرهای نمایشی استان اردبیل در اجرای آن همراهی می کنند. 
دیگر عوامل این نمایش عبارت اند از: دستیاران کارگردان: امیر عاقل‌زاده و آرمان دانشور، منشی صحنه:  جلال عزیزی، طراح صحنه: حسن شیخ‌زاده، طراح لباس: نسیم نادری، طراح نور: رامین فرزانه، طراح آفیش و بروشور: مهران رجبعلی‌زاده، طراح گریم: شاهد مجتهدزاده اردبیلی، آهنگساز: احمد جعفرپور، تنبک‌نواز: عزیز دانش تیموری، ساخت عروسک: داور نجفی، عکاس: نیما وقری مقدم، روابط عمومی: میترا شاهین، تبلیغات و اطلاع رسانی: مهدی جهاندیده، امور بازرگانی: بابک روغنی.
"قصه دخترک و جنگل زیبا" از 1 تا 10 بهمن ماه ساعت 16:30 در تالار فدک با بلیت 5  هزار تومان به صحنه می رود. 


خانه مناف زاده؛ اعجاز معماری اردبیل/

استانها > شمال > اردبیل
گزارش تصویری و تشریحی مهر؛
خانه مناف زاده؛ اعجاز معماری اردبیل/ شکنجه گاهی که هنرپرور شد
خانه های تاریخی بخشی از هویت فرهنگی و اجتماعی هر منطقه ای است، چنانچه کوچه رحمانی واقع در محله سرچشمه به عنوان یکی از محله های مرکزی و قدیمی شهر اردبیل؛ میزبان خانه ای است که با حدود یک قرن قدمت، قصه گوی داستان هایی از تاریخ این شهر و مردمان آن است.

به گزارش خبرنگار مهر در اردبیل، در سال 1350 هجری قمری مصادف با 1309 هجری شمسی معمار حاج محمد علی معماری به خواست حسین قلی صادقی خانه ای را در مرکز شهر اردبیل به مساحت هزار و 303 متر مربع احداث کرد که نه تنها در شیوه معماری و ساخت بلکه در استقامت زبانزد مردم شهر شد.

خانه ای که در پهلوی اول به تنها خانه کوشک مانند اردبیل شهره شد و تا مدت ها بخشی از تاریخ جامعه شناسی و مردم شناسی این شهر را در خود ساکن کرد.

حسین قلی صادقی که نزد برخی از شهروندان با نام فامیلی صادقین شناخته می شود پس از مدتی حیات در این خانه ترک منزل کرده و خانه را ابتدا به بهداری و سپس به بانک ملی اجاره داد.

وقتی پای ساواک به خانه باز شد

به لحاظ قرار گرفتن در بخش مرکزی حیاط – باغ  این خانه حالت کوشک مانند دارد. اختلاف سطح بین سمت شمالی و جنوبی معادل گامهای 9 پله، موجب شده که نمای جنوبی یک طبقه و شمالی دو طبقه به نظر برسد. این خانه کوشک که پلان مستطیلی دارد با هره چینی آجری دوال بندی و طرح و نقوش هندسی در نما، تزیین شده است.

به دلیل همین ویژگی طبقه اول از یکسو به مانند زیر زمین و از سوی دیگر خانه به مانند طبقه همکف شناخته می شود.

وقتی بانک ملی اجاره خانه را به سازمان امنیت یا ساواک سابق واگذار می کرد، به عقیده برخی همسایه ها این ویژگی مورد استفاده ساواک برای شکنجه زندانیان بود.

بطوریکه یکی از همسایه های این خانه تاریخی به یاد دارد که زندانیانی به این خانه آورده شده و تا مدت ها در همان جا حبس می شده اند و تاکید داشت که به دلیل نوع ساختمان این خانه و معماری ویژه آن؛ صدای شکنجه به گوش نمی رسید.

آجر و خاکی که زلزله را رسوا کرد

رئیس هیئت مدیره موسسه مطالعات و تدوین تاریخ اردبیل ویژگی منحصر به فرد این خانه را استقامت آن می داند و یادآور می شود که اساس این خانه از آجر و خاک بوده و در ساخت آن از سیمان استفاده نشده و در مقایسه با خانه های تاریخی اردبیل جزو نمونه های منحصر به فرد محسوب می شود.

محمود محمد هدایتی با اشاره به معماری اصیل و قدرت بنا با وجود گذشت 100 سال از قدمت آن افزود: این خانه در طول عمر نزدیک به یک قرن خود حتی زلزله شش ریشتری اردبیل را پشت سر گذاشت.

وی در بیان تاریخ شیرین و تلخ این خانه ارزشمند که پس از واگذاری به حوزه هنری به مکانی برای هنرمندان استان تبدیل شده است، تصریح کرد: بعد از حضور موقت سازمان امنیت این خانه در اختیار خانواده مناف زاده قرار می گیرد.

دعوای همسایه بهانه ثبت ملی

وی تاکید کرد: در سال 1354 هجری شمسی خانواده مناف زاده در این خانه تاریخی ساکن می شود و مناف زاده ها این خانه را از صادقی که در واقع پدر زن یکی از برادرانشان بود، خریداری می کنند.

در عین حال اختلاف نظر با همسایه در خصوص مالکیت و بهسازی خانه بهانه ای می شود تا در غفلت میراث فرهنگی، مناف زاده ها این خانه را با هدف حفظ از تغییرات احتمالی به ثبت ملی برسانند.

این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شماره ۷۴۰۱ به ‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در نهایت در سال 82 به قیمت نازلی به حوزه هنری استان فروخته می شود.

مالکیتی که کارشناسی نبود/ خانه مناف زاده نیازمند توجه

خانه مناف زاده هم اکنون در اختیار حوزه هنری اردبیل قرار داد. با وجود اینکه به نظر می رسید ثبت ملی این اثر تاریخی بتواند شدت گزندهای مختلف به آن را به حداقل برساند در مقایسه با وضعیت این ساختمان در ده سال اخیر نتایج مثبتی حاصل نمی شود.

یک کارشناس میراث فرهنگی معتقد است واگذاری خانه های تاریخی به دستگاه اداری و تغییر کاربری به استفاده اداری موجب تخریب جدی ساختمان و از بین رفتن اثر تاریخی می شود.

فاطمه خداپناه تاکید کرد: تاثیری که این تغییر کاربری برای خانه مناف زاده به همراه داشته در طول دهه های قبلی حیات این خانه تجربه نشده است.

وی با بیان اینکه زمانی در این خانه درختان متعدد و بالغ بر هزاران شاخه گل لاله پرورش داده می شد، ادامه داد: با این وجود دستگاه اداری بعد از سکونت پوشش گیاهی هر دو حیاط اصلی و خلوت خانه را به حداقل رساند.

این کارشناس خانه های تاریخی افزود: علاوه بر این تغییر در معماری داخلی ساختمان و مناسب سازی برای استفاده اداری، حجم قابل توجه مراجعه ارباب رجوع و احتیاط حداقلی در نگهداری یکی از شاخص ترین آثار تاریخی اردبیل موجب شده خانه مناف زاده با صدمات جبران ناپذیری مواجه شود.

تغییر کاربری خانه های تاریخی یکی پس از دیگری

این اظهارات درحالی قابل تامل می شود که پس از گذشت 10 سال از سکونت حوزه هنری، این نهاد به بهانه قدمت، عدم امکان مرمت و غیرقابل سکونت بودن؛ این خانه را ترک و در ساختمان جدید اسکان یافت.

بطوریکه طی سال های گذشته مدیر کل حوزه هنری استان اردبیل بارها خواستار تکمیل مجتمع هنرهای دینی استان – که بالغ بر 9 سال ساخت آن طول کشید- و نقل مکان بخش اداری حوزه هنری به این ساختمان شده بود.

این تاکیدات تا جایی ادامه یافت که بالاخره ساختمان جدید تکمیل و این سازمان اوایل سال جاری بخش اداری خود را به ساختمان جدید منتقل کرد.

البته این جابه جایی خبرهای مثبتی برای دوستداران آثار تاریخی بویژه خانه های تاریخی نداشت، چراکه حوزه هنری این ساختمان را به مرکز آموزش خود تبدیل کرد تا همچنان مورد استفاده شدیدتر قرار داشته باشد.

خانه مناف زاده یکی از خانه های تاریخی اردبیل است، خانه ای که با وجود ابهت، عظمت و شکوه معماری و تاریخی از درهای کوتاه با هدف ترویج فروتنی و تواضع برای ساکنان برخوردار بوده و هم اکنون در وضعیت نامناسبی نگهداری می شود.

به عقیده کارشناسان تغییر کاربری خانه های تاریخی در اردبیل در حالی رواج یافته که این موضوع نیازمند بازبینی و برخورد حرفه ای با نحوه نگهداری میراث تاریخی و معنوی آیندگان است.

.......................................

گزارش و عکس: ونوس بهنود