آیا واقعا مرحوم میرزا علی اکبر مجتهد با مدرسه مخالف بود؟ قسمت اول

(این مقاله قسمتی از کتاب تاریخ آموزش پرورش اردبیل می باشد که در جلد دوم آورده شده است و این قسمت در هفته نامه مهد تشیع هم چاپ شده است )

(محمود محمد هدایتی نویسنده کتاب تاریخ آموزش وپرورش استان اردبیل که در 2جلد تالیف شده و به زودی با حمایت اداره کل آموزش و پرورش اردبیل چاپ خواهد شد )

قبل از بررسی زندگانی مرحوم میرزا علی اکبر مجتهد به دست نوشته ای به دستم رسید که خیلی جالب ودر خور توجه بود ، دست نوشته مرحوم مسائلی ، عالمی که همۀ مردم اردبیل وی را خیلی خوب می شناسند وبرای وارد شدن به بحث مدرسه ومرحوم میرزا علی اکبر چند نکته ای را از دست نوشته های مرحوم آیت الله مسائلی که خطاب به مر حوم بابا صفری در مورد کتاب اردبیل در گذر گاه تاریخ می باشد آورده می شود :

«آدمی وقتی این جملات را می خواند احساس می کند که اندکی تعصب وبرافروختگی برنویسنده  آن غلبه داشته وعبارت وجملات متناقضی بر ذهن ایشان خطور داده است . معظم له میرزا علی اکبر با اصل تأسیس فرهنگ ودانش مخالف نبوده بلکه با تشکیل مدارسی که با مبانی دیانت منافات داشته مخالفت می ورزیده است  مرحوم آقا میرزا علی اکبر در کدام تاریخ  ،ریاضیات یا شیمی وفیزیک وتاریخ را محکوم نمود ودر کجا فرموده مردم ، شیمی حرام است ، یا خواندن تاریخ وفرا گرفتن فیزیک وریاضیات خلاف شرع است ، بلی چون گرداننده امور مدرسه در آن زمان در نظر ایشان متهم به فساد عقیده وبلکه متمایل به اجانب وبیگانگان وبعبارت امروزی دست چپی بود از این جهت آنها را طرد می نمود واین است نظریه آقا درباره کسانیکه با آنها روی یک سلسله اختلاف مَسلَکی سرسازش ندارد .

مؤلف در مورد علت عقب ماندگی اردبیل ناشی از کوته فکری ویا عقده قبلی ایشان از  علما مذهبی است وباید بگویم باید دانست ریشه اصلی ترقی وپیشرفت همه جانبه (اخلاقی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، صنعت، عمران ) یک کشوری ویا یک ناحیه وهمچنین برعکس یعنی علت عقب افتادگی مملکتی یا منطقه را از جهات مزبوره در هر زمان ودر هر عصر باید منحصراً از کسانی جستجو کرد که سرنخ نظام اجتماع در تمام شئون زندگی بدست آنها است و به بیان روشن ترقی وانحطاط ملتی و کشوری در هر زمان ودر هر شرایط در دست کسانی است که بر کلیه نظام اجتماعی و اقتصادی وبر تمام ثروت تسلط کامل دارند .

از آقای مؤلف (بابا صفری) که علمای مذهبی را مخصوصاً در اردبیل علت عقب افتادگی قلمداد کرده می پرسم از چندین سال پیش کدام مقامات وگرداننده امور خواستند در کشور ویا نقطه ای از کشور چه اردبیل یا سایر شهر های دور افتاده وفراموش شده در مورد بهداشت یا کارخانه ای صنعتی یا توسعه فرهنگی ویا احداث مؤسسه ای در رفاه مردم قدم مؤثر و مثبتی بر دارند ، ملاّ ها مانع گشتند ویا کدام گرداننده به تسطیح راهها واحداث خیابان ها (بشرط رعایت حقوق مردم ) ویا فرودگاه وسایر آثار ومظاهر ترقی وپیشرفت اقدام نمودند؟ علمای مذهبی جلوگیری نمودند ؟ ویاکدام مخترعی اختراعی کرد ؟علمامذهبی از آن مانع گردید؟

اگر جلو ترقی را دراردبیل علمای مذهبی در اثر سوء تبلیغ گرفتند .در سایر نقاط وشهر های  مملکت کدام موانعی بود که از مظاهر ترقی وصنایع وفرهنگ وغیره جلوگیری کرد؟

پس با این محاسبه باید از کسانی سراغ علت عقب ماندگی را گرفت که با عنوان تصّدی امری از امور تنها به منظور سود شخصی میلیاردها ثروت از بیت المال مسلمین واموال عمومی را تصاحب کردند واگر یک سوم آن را درراه پیشرفت امور مملکت در کلیه جنبه ها ودر تمام نقاط صرف می گردید البته کاملاً کفایت می کرد ویا از علمامذهبی که تنها هدفشان استقلال وعظمت وترقی همه جانبه مسلمین بوده است وبس وکوچکترین اعتنائی بمال دنیا نکردند وهرگز در فکر سود شخصی نبودند ودر مواقع خطر نیز سینه های خود را هدف بلاها کردند  ودر کمال شهامت وحیرت زندگی چند روزه دنیای پست را بر آوردند ورفتند وبالاخره حضور حضرت حق کامیاب گشتند؟

 اگر سوءتبلیغات علما مذهبی بنابر فرض غلط وباطل مؤلف در عقب ماندگی کشوری یا ناحیه ای تا به این اندازه مؤثر است پس چرا سوء تبلیغات علمای مسیحی در کشور های مترقی اروپا وغیره مانع پیشرفت وترقی آنها نگردید ، در صورتیکه علمای مسیحی دانشمندان طبیعی وصاحب نظران علمی خود را منسوب بکفر وزندقه و  بعضاً محکوم به زندان وقتل می کردند . پس اروپا وغیره بایستی فعلاً در دوره  نهایت عقب ماندگی بسر می بردند ، نگارنده چنین احساس میکند که نسبت عقب ماندگی اردبیل سوء تبلیغات علما مذهبی مانند سایر تبلیغات بیگانگان از الهامات استعمارگران وعمّال یغماگرانها است .>>

کتبه العبد الفانی محمدبن الحمید اردبیلی الشهیر بالمسائلی

فی بیستم جمادی الاول 30/2/55   / 1396  ه. ق دست نوشته مرحوم مسائلی

نفوذ معنوی میرزا علی اکبر مرحوم در میان مردم با عث شده بود که منافع بعضی به مخاطره بیفتد وحکم جهاد آقا میرزا علی اکبر علیه بلشویکها  باعث شد که تبلیغ منفی علیه میرزا علی اکبر حتی بعد از  فوت ایشان هم درمیان مردم عادی از بین نرود ولی اسناد تازه یافت شده در مورد مرحوم میرزا علی اکبر ومدارس جدید این تبلیغ منفی   علیه مرحوم را خنثی می کند .برای مثال برای اینکه ثابت شود مرحوم میرزا علی اکبر مجتهد با مدارس جدید مخالف نبوده بلکه سعی وتلاش داشته است این مدارس بر اساس اصول اسلامی اداره شود این تلگراف جوابیه مخبر السلطنه والی آذربایجان ) است به رئیس فرهنگ وقت اردبیل که عیناً در ج می شود :

((از تبریز به اردبیل 6 میزان 1299 رئیس اداره معارف تلگراف شما در خصوص شاگردان مدارس ملاحظه شد لازم است در خدمت حضرت مستطاب ملا ذالا نام حجت الاسلام آقای آقا میرزا علی اکبر مجتهد دامت برکاته از نسبت های اداره معارف داده لذا برائت حاصل نمائید .آنوقت مدارس را باز کنید اولین شرط مدارس حفظ اصول اسلامی است وبحضرت معظم له اینطور معلوم شد که از این مسئله غفلت می شود ونباید بشود .                                                                                   

                                                                                                             - مخبرالسلطنه -

در حالی که با توجه به گزارشهاو نامه ها ی که به مرکز فرستاده می شود اغلب در نحوه گزارش وبیان مسائل تناقضاتی وجود داشت ولی با شناخت کامل مخبرالسطنه والی آذربایجان از مرحوم میرزا علی اکبر وعلم براینکه میرزا نیز تابع آراء مراجع نجف بود ، مخبر السطنه طی تلگراف بالا دستور مذاکره با آقا شده تا رفع شبه شود طبق  اسناد تازه یافت شده مرحوم میرزا علی اکبر نیز طی مراسله ای به رئیس ایالتی معارف چنین می نویسد :

آقای رئیس معارف مستحدثه

تربیت مدارس علوم دینه وظیفه اراذل ناس  این بلد نیست  تا اینکه برای خودشان اسباب مداخل نمایند انشاا...  تعالی داعی چنانچه خدمت ذی شوکت حضرت مستطاب عالی آقای مخبر السطنه دامت شوکته  نوشته ام مدرسه درطبق قوانین شرعیه ترتیب داده خواهد شد که به هر دو علم معاد ومعاش مفید بوده باشد .

                                                                                                       -   کتبه علی اکبر -

 در بین این  اسناد نویافته مقاله بسیار جالبی وجود دارد که درسال 1325 در مجله خواندنیها شماره 47 سال ششم شماره مسلسل 198 به نقل از شماره 156 تهران مصور با عنوان رضا شاه ومجتهد اردبیلی چاپ شده است وبا خواندن این مقاله می توان به تفاوت بین روشنفکران ومیرزا علی اکبر پی برد.

مقاله چنین شروع می شود:

در پنج کیلومتری خارج شهر اردبیل در جاده تبریز صفوف دانش آموزان ونظامیان با پرچم ها وتجهیزات معمولی خود بنظر می رسد هوا بر حسب تصادف بسیار خوب وآفتابی است ودومین بار است که اعلیحضرت   فقید قبل از رسیدن بمقام سلطنت از پادگان شهر اردبیل ومردم این سامان دیدن می کند .

مدیر دبستان وناظم آن در این روز قیافه خنده آوری پیدا کرده بودند آقا مدیر با قد بلند خیلی میل داشت که زمامدار کشور پس از ابراز تفقد نسبت بدانش آموزان وابراز ملاطفت درباره کودکان با او دست داده ویا لااقل چند دقیقه با او جلوی مردم صحبت نماید ریخت ناظم از آن یکی خنده آورتر بود ودر یک روز تشریفاتی رسمی دستکش سفیدی بدست کرده ودو سه حلقه انگشتر قیمتی خود را نیز روی دستکش به انگشت کرده بود با اینکه هیچوقت عینک نمیزد عینک پنسی  به چشم وتعلیمی کوتاهی دردست گرفته وروی هم رفته قیافه ای بخود گرفته بود که با وضع صفوف ولباس دانش آموزان وهیئت حاضرین  وسادگی شخص سردار سپه واطرافیانش اصلاً تناسب نداشت این یکی هم مانند مدیر مدرسه شاید میل داشت که سردار سپه را با برق جواهرات خود مجذوب ساخته ویا لااقل خود را مورد توجه قرار دهد ولی سردار سپه از آنهائی نبود که به این قبیل پیرایه ها و جلافت های بی منطق اهمیت دهد به این جهت پس از پیاده شد در جلو محلی جهت پذیرائی آماده شده بود کمترین اهمیتی به مدیر وناظم که خود را در صفوف جلو جا کرده بودند نداده وتنها از حال میرزا علی اکبر مجتهد معروف سوال کرد .

ساعت 6 بعداز ظهر (همین روز ) یکی از روزهای بهار سال 1302 بود رئیس الوزراءو فرمانده  کل  قوای ایران به آقا پیغام می دهد که قصد دارد خدمت آقا برسد میرزا علی اکبر درجواب می گوید من با خدا مشورت خواهم کرد اگر اجازه داد هیچ اشکالی ندارد وگر نه از ملاقات ایشان معذور خواهم بود .

اتفاقاً هنگام مشورت با خدا یعنی مراجعه (به قرآن ) استخاره بد آمد ومجتهد اردبیلی برخلاف پیش بینی رئس الوزراء  اجازه نداد شخص اول مملکت  بدیدن ایشان برود .

میرزا علی اکبر مرحوم با چنین مردم تملق گو مبارزه می کرد نه با علم و تعلیم و تربیت جدید از جمله علمای بزرگ است که هرگز حاضر نمی شد با سلاطین و مسئولان حکومتی دیدار کند . ))

مرحوم اردبیلی همواره در حفظ شئون و شعائر اسلامی کوشا بوده و در ترویج دین مبین اسلام آنی غافل نبوده و در تلگرافی که مرحوم میرزا علی اکبر در فاجعه وهابیه نسبت به بقاع متبرکه ائمه بقیع داشته و حکومت حاکمه را وادار به این امر می نماید که روز شنبه شانزدهم صفر( 14 شهریور ماه 1304 ) را روز تعطیل و عزای عمومی اعلام نمایند .  می توان هوشیاری و آگاهی وی را دریافت .

تلگراف :

حضور مبارک اعلیحضرت سلطان المسلمین ایده الله عزوجل بحسن نیته لنصرة دینه بعزه و جلاله و کبرئه و عظیمته تدین بدین اسلام اسباب مدد غیبی بوده و موجب غلبه برادیان باطله ملل خارجه میباشد ، ولی مسلمین حرمت اسلام را نگه نداشته زن و مرد از شعائر اسلام بی رغبت بوده ، رغبت تام و تمام بقواعد خارجه رسانیده اند ، حتی اینکه اولاد خودشانرا بقواعد خارجه تربیت می نمایند که علت تامة  تبدیل اسلام بکفر است کمال قال الله عزوجل :

الم تر الی الذین بدلوا نعمت الله کفرو واحلو اقومهم دار البوار جهنم یصلونها وبئس القرار ، لهذا خارجه هم بتوهین دین مبین جرئت نموده آثار قبور منوره ائمه طاهرین را صلوات علیهم اجمعین محو نموده با خاک یکسان نموده اند ، از جمله فتن آخر الزمان بوده ، از علائم ظهور حضرت صاحبب الامر عجل الله فرجه پس در دفع این ظلم عظیم باید منتظر ظهور آنحضر ت صلوات الله وسلامه وعلی آبائه الطاهرین بوده باشیم .

ولی تقدیرات از لیّه الهّیه جل جلاله بمقتضای آیه کریمه  قل اللهم مالک الملک یوتی الملک من یشاءوینزع الملک ممن یشاءاسباب سلطنت وریاست را ترویج داده قواعد خارجه را مرتفع دارند حفظ ناموس ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین وبوعده الهیه جل جلاله ولینصرن الله من ینصره ان الله لقوی عزیز، اعتماد کامل  نموده با سؤال و جواب دولتی اقدامات کامله بفرمائید بدوام عزت دنیویه ونیل سعادات ابدیه اخرویه از محضر کبریائی جل جلاله ، مأجور ومسرور بوده بتجدید آبروی اسلام نتیجه عظیم ازاین سلطنت خواهید فرمود. واگر اعداء دین مبین را که خارج از عقاید اسلامیه بود، شغل آنها اغواءمسببین است بحال خود واگذاشته از حفظ ناموس شرع مبین تغافل    فرمائید عزت پنج روزه منقضی قبل سابقین بتأسف منتهی خواهد بود .

چون تکلیف این پیرمرد تبلیغ احکام الهی جَلَّت عظیمته است لهذا با عطاعت مالک یوم الدین جل جلاله دعوت نمود . وقال الله ومن احسن قولا مُهِن  دعا الی الله و هو محسن والامر الیکم فا نظروا ماذا تأمرون والله خبیر بما تعملون وما علی الرسول الا البلاغ

                                                                                                                                        «علی اکبر »

 

پاسخ رئیس الوزراء به نامه مرحوم میرزا علی اکبر مجتهد درباره تخریب بقیع توسط وهابیون:

از تهران به اردبیل :عموم حکام ایالات وولایات ومأمورین دولتی به موجب اخبار تلگرافی از طرف طائفه وهابی ها اسائه ادب به مدینه منوره شده ومسجد اعظم اسلامی را هدف تیر توپ قرارداده اند  دولت از استماع این فاجعه عظیمه بی نهایت مشوق ومشغول تحقیق وتهیه اقدامات مؤثره می باشد . عجالتاً با توافق نظر حُجَج الاسلام مرکز تصمیم شده است که برای ابراز احساسات وعمل سوگواری وتعزیه داری یک روز تمام مملکت تعطیل عمومی شود لهذا مقرر میدارم عموم حکام ومأمورین دولتی در قلمرو مأموریت خود با اطلاع آقایان علماءاعلام هر نقطه به تمام ادارات دولتی وعموم مردم این تصمیم را ابلاغ روز شنبه شانزدهم صفر (14 شهریور ماه 1304 ) را روز تعطیل وعزاداری اعلام نمایند .

                                                                                                «ریاست عالیه کل قوا ورئس وزراء رضا »

موسوی ننه کرانی درکتاب اردبیل ودانشمندان می نویسد :

مرحوم (آقا) باتمدن جدید مخالف نبود بلکه با شرایط و تبلیغات تمدن جدید مخالف بودند نه در اصل واساس دانش و فرهنگ زیرا کسب دانش من المهد  الی اللهد سفارش شده وآن مرحوم مربی دانش آموزان ودانشجوبود ومدرسه درغایت دقت و افاقت وزیبائی احداث نمود. تا بحال باقی است وبلکه جامعه نظر مرحوم مجتهد حفظ اصول اسلام بود در  مدارس ای بسا مجریان امور یا طراحان حفظ اصول اسلامی را مراعات نکنند در نتیجه انحراف شاگردان مدارس از شاه راه هدایت است .

آقای صدوقی سها در کتاب تدوین الاقاویل فی مشیخة  الاردبیل  مخالفت آقا میر زا علی اکبر با معارف نور ا بر گرفته از کتاب خود مرحوم آورده و می نویسد : البعث صفحه 444 « فی بینی نگه نداشته است دین اسلام را دراین عصر میشوم مگر اقامه ی عزل در ایام عاشورا درتمامی بلاد مسلمین وهجوم زوار از بلاد به زیارت قبر منور ومطهر مقدس آن حضرت ... والا هجرت به قبة الاسلام نجف اشرف به جهت تحصیل علوم ربانی دراین زمان مبدل شده است به هجرت به بلاد کفر وتحصیل علوم خارجه وکذالک مدارس ومکاتب تعلیم وتعلم احکام دین اسلام در بلاد مسلمین برداشته شد (اوچ قول ) کفره را مدرسه نامیده در بلاد مسلمین طایفه ظلاله ... رواج داده اطفال مسلمین را به قواعد کفره لباساً ولساناً و هیئة و (رفتاراً وکرداراً ) »

آقای  صدوقی سها در صفحه 60 تدوین الا قاویل می نویسد :

(گویا تکفیر طالب اوف نیزکه خود در نامه ای مورخ به 16 شعبان 1325 به حاجی امین الدوله بدان تعریض کرده است  بدین گونه «اگر)« اگر نوشتجات بنده معنی داشت مشایخ محترمه چنان سرزده تکفیرم   نمی کردند  » و آقای فتحی  توضیح می دهد که منظورش تکفیری است که مرحوم حاجی میرزاعلی اکبر اردبیلی مجتهد منتفذ وقت  دراردبیل آزاد کرده بود (برگ عیش ، طهران ،1347و صفحه 11  )

برهمین مبنی بوده است یعنی مخالفت آقا با معارف نو وترویج او «طالب اوف »از آن . (تدوین الاقاویل ص60)    مرحوم میرزا علی اکبر مجتهد فردی بود که مخالفت خود را آَشکارا وبدون ترس ابراز می کرد ولی نگرانی اصلی وی از کسانی بود که به مبانی اعتقادی اسلام پایبند نبودند ودر مدارس اردبیل تدریس می کردند وآقا علاوه بر اینکه بصورت علنی مبارزه می کرد برای جلوگیری از نفوذ بیش ازحد بابیت ،  سختگیری در مدارس اردبیل خود مدرسه ای بنام محمدیه را تأسیس ومیرزا حمید آموزگار مدیر آن نمود واز سوی دیگر آثار خود را به سه زبان ترکی ، عربی و فارسی می نوشت که در میان  این آثار می توان به اثر ارزشمند وی عمود النور اشاره کرد که به زبان فارسی نوشته شده است وموضوع این کتاب در رد فرقه ثلاثه شیخیه بابیه وصوفیه بود و بخش دیگر کتاب در مورد کیفیت تعلیم وتعلم دین اسلام نوشته شده است . (این کتاب توسط محمود ومحمد هدایتی تصحیح وآماده چاپ می باشد  .)