معماری آذری (3)
معماری آذری (3)
دونالد ويلبر، كه درباره معماري اسلامي ايران در دوره ايلخانان كتابي مستقل و جامع تأليف كردهاست، آثار ساختماني اين دوره را مرحلهاي از تاريخ پيوستة معماري اسلامي ايران ميداند كه اَشكال (فُرمهاي) دوره هاي قبل و خصوصيات طرح و جزئيات آنها را منعكس ميسازد (ص 33). به عقيدة وي «فرمهاي معماريِ» بناهاي تاريخي دوره سلجوقي، ميراثي از روزگار ساسانيان است و ويژگيهاي معماري روزگار سلجوقيان و ويرانيهاي هراسانگيز مغولان را پشت سر نهاد و همچنان به جاي ماند و از اين راه خصوصيات اساس گنبد و ايوان براي همة دورههاي بعد تثبيت شد (صص «ژ» ، «س» ، 34). همچنين با نظر او، معماران دوره ايلخاني همه نقشهها و مصالح و روش ساختماني دورة سلجوقي را اقتباس كردند (ص 35). به ويژه اين سخن ويلبر نظر محققاني چون اقبال را دربارة تاثير شكل گنبدهاي چيني بر گنبدهاي دوره مغول (ايلخاني، آذري) يكسره باطل ميسازد: «گنبدهايي كه در اين دوره ساخته شده از لحاظ نسبت و سنت مستقيماً به دورة ساسانيان – با واسطه دوره سلجوقي – ميرسد» (ص 71).
پيرنيا براي رد نظر اقبال و هم نظران او با ارائه شواهدي از آثار بازمانده معماري به بررسي مسأله پرداختهاست. وي اولاّ بناهاي رَبع رشيدي، شنب غازان و دارالشفاي يزد را به سان حلقه هاي مفقودة سلسله بناهاي مراغه تا گنبد سلطانيه ميداند. و مينويسد: اگر اين بناها به جاي ميماند، سير تحول و تكامل سبك رازي (معماري سلجوقي) به آذري آسانتر قابل مطالعه بود. ثانياً«گنبد مدرسة ضيائية يزد را كه به تصريح جامع جعفري، و سال 623 ق/ 1226 م (تاريخ يزد صحيح است نه جامع جعفري، و سال 631، نه 623) ساخته شده و نيز گنبد جليله كرمان و هارونيةطوس را برهاني قاطع بر بيپايگي اين نظر ميداند («سبك شناسي»، 45).
هر چند اصل سخن پيرنيا درست مينمايد و پيش از او ديگر پژوهشگران نيز آن را آشكار طرح و تأييد كردهاند (كونل، 95؛ دوري، 171 – 172؛ ويلبر، «ژ»، «س»، 33 – 35؛ گدار، 431، 433)، ولي پاية استدلال وي سست است، زيرا اولاً به خاك توده هاي به جاي مانده از رَبع رشيدي، شنب غازان و دارالشفاي يزد نمي توان استناد كرد، ثانياّ درست است كه بناي مدرسة ضيائيه بنابر تصريح تاريخ يزد در سال 631 ق/ 1234 م آغاز شده ولي ساختمان آن در سال 705 ق/ 1305 م (جعفري، 117) يا 750 ق/ 1349 م (كاتب، 136) به پايان رسيدهاست. به بيان روشن تر با توجه به تاريخ اتمام بناي مدرسه ضيائيه و گنبد آن عادتاً از آخرين اجزاي ساخته شده يك بناست اين اثر معماري متعلق به دوره ايلخاني (مغول) است نه پيش از آن.
ويژگيها: كونل در گفت و گو از معماري سبك ايراني- مغول مقادير را جدا از مساجد و مدارس و ديگر بناها بررسي كردهاست. به نظر وي سبك مقادير برجي اين دوره همان سبك دوره سلجوقي است، ولي مقادير گنبددار با گسترش و عظمت بيشتري كه مييابند دستخوش تحول ميشوند و به ويژه تأكيد بر جنبه عمودي بنا و گنبد هلالي نوكدار كه بر پاية 8 ضلعي ساخته شده چشمگير است (ص 95). وي سبك مساجد اين دوره را نيز دنباله سبكي ميداند كه در دوره سلجوقيان ابداع شد، با اين تفاوت كه طرح آنها در دوره ايلخاني «با ايجاد 4 ايوان و يك نمازخانه [شبستان] عظيم متصل به آنها تكميل گرديد و گسترش بيشتري يافت» (ص 96). دوري، نخستين نشانة ويژة معماري مغولي را در آرامگاهها نشان ميدهد: «گنبد عظيم دو لايه و محوطه اي كوچك براي مزار» (ص 172).
این موسسه با شماره 341 به ثبت رسیده است و در زمینه تاریخ اردبیل در دوران های مختلف تاریخی فعالیت می کند و مجموعه آثار مکتوب خود را در قالب دفتر با عناوین مختلف جمع آوری و به چاپ می رساند .موسسه ضمن ارائه آثار خود در این وبلاگ جهت دریافت هرگونه کمک های فکری و پژوهشی و عکس و مطالب تاریخی آماده و پذیرای نظرات ارزشمند شما بازدیدکنندگان عزیز بوده همچنین این موسسه آماده هر گونه همکاری در زمینه ارائه خدمات برای پژوهش های تاریخی از جمله اسناد و منابع و عکس های تاریخی و... می باشد. شماره تماس 09149534846 ardabil341@gmail.com