حسین جلائی دموکرات اردبیلی

حسین جلائی فرزند ابراهیم در سال 1282 شمسی در اردبیل در یک خانواده کفاش به دنیا آمد. او به مانند بسیاری از همسالان خود در کودکی و اوایل جوانی با محرومیت شدیدی روبرو بوده است علی رغم این محرومیت ها امکان آن را می یابد که مدتی در مدرسه به تحصیل بپردازد.

بعد از ترک تحصیل مجبور می شود در مشکین شهر مغازه کوچک بزازی دایر کند. و از این راه امرار معاش می کرده است.

جلائی به خاطر خط خوب و شیوا بودن بیان و انشاء مطلب در بین اهالی مشکین شهر و اهالی روستاهای اطراف به فرد خوش قلم مشهور می شود و از زبان آنان به نوشتن عریضه و شکایات به مقامات می شود و همین امر باعث می شود با وضع معیشت و محرومیت توده های روستایی آشنا شود.

او در نامه ها و شکایات که از زبان مردم می نوشت از خود سری و غارتگری های خوانین و مباشرین آنها داد سخن می داد.

بالاخره رفت وآمد زیاد مردم به مغازه وی مقامات محلی را به شک می اندازد و از طرف فرمانده هنگ مشکین شهر حسین خدیوی تعقیب و حبس می گردد.

بعد از مدتی حبس به بیله سوار تبعید می شود او در تبعید با نوشتن نامه و شکایات به حبس و تادیب خود اعتراض می کند، اما هیچ جوابی نمی گیرد او در بیله سوار نیز به فعالیت در بین روستاییان می پردازد و از نزدیک به وضعیت معیشتی آشنا می شود.

او در سال 1310 با حکم قانون ماده سیاه رضا خانی به هشت ماه زندان در تبریز محکوم می شود و بعد از آن به دادگاه نظامی فرستاده می شود اما در دادگاه نظامی تبرئه می شود.

بعد از 1320 وارد حزب توده ایران می شود، مسوول تشکیلات کمیته حزبی مشکین شهر انتخاب می شود با تشکیل فرقه دموکرات در سال 1324 به فرقه ملحق می شود و به یکی از فعالین پرشور نهضت 21 آذر تبدیل می شود.

بعد از تشکیل حکومت ملی پیشه وری به خاطر تجربه و سابق فعالیت وی عضو انجمن محال انتخاب و هم زمان معاون صدر تشکیلات در مشکین شهر را بر عهده می گیرد.

در سال 1325 او همزمان با حمله قشون شهر دستگیر شده و تحت حفظ به زندان اردبیل منتقل می گردد و مدتی بلاتکلیف در زندان بسر می برد، در سال 1326 از زندان اردبیل ماموران به دستور دادستان وی را از زندان به قصد دادگاه بیرون می برند و در در راه دادگاه در روبروی باغ ملی آن روز اردبیل عده ای اوباش و چاقوکشان رژیم به سرکردگی رسول صمیمی علی رغم حضور مامورین شهربانی و در حالی که حسین جلایی دستبند به دست داشت به وی حمله کرده و با چاقو به قتل می رسانند.

بعد از این واقعه رسول صمیمی را به اتهام قتل حسین جلائی دستگیر می کنند و در دادگاه جنایی تهران محاکمه می کنند ولی رای دادگاه جنایی چنین بود:( فرد مقتول حسین جلائی معاون صدر تشکیلات فرقه دموکرات مشکین شهر بوده و بدین لحاظ می شود از عمل قاتل چشم پوشی کرد.)

این حکم باعث می شود که رسول صمیمی بیشتر مورد تشویق دادگاه قرار گیرد و غارت و چپاول که در مدت حمله به خانه های مردم و مغازه های آنان مرتکب شده بود و اموال و اشیاء را که غارت کرده بود به او بخشیده شود و در مقابل به هفت سال حبس محکوم کرد که آن هم با عف ملوکانه بخشیده می شود.