عَهدنامه تُرکَمانچای
،، عهدنامه ای که پس از دوره دوم جنگهای ایران و روی میان دو دولت در شعبان 1243/ فوریه 1828 منعقد شد و به موجب ان بخشهای مهمی از قفقاز و اذربایجان از ایران جدا گردید.
مقدمات دوره دوم جنگهای ایران و روس حدود 13سال پس از عهدنامه گلستان به دلیل به توافق نرسیدن نمایندگان روس وایران برای حل اختلافات مرزی اغاز گردید. به طوری که عدم جدیت ایرانیان در این باره باعث بروز تجاوزاتی از طرف روسها شد که منجر به تصرف اغلب دهات و اراضی ایروان که جزو خاک ایران بود ، گردید تا اینکه سردمداران ایران با «تراویچ» که از طرف سردار روس امده بود به مذاکره پرداختند و لحن او را تهدید امیز یافتند. پس در 1240 ق میرزا صادق وقایع نگار را به اتفاق تراویج به تفلیس فرستادند ، تا با سردار روس مذاکره کند ، اما درپی گذشت تراز روسیه ، وقایع نگار که تحقیر نیز شده بود ، بدون نتیجه به ایران بازگشت (وقایع نگار ، 227-2ب29).
با این همه ، تجاوزهای ارتش روسیه به قلمرو ایران ادامه یافت ، چنان که گوگچه توسط آنها در 1241ق تسخیر شد. دولت ایران نسبت به این دست اندازی و بدرفتاری با مسلمانان گوگچه ، شدیداً به دولت روسیه اعتراض کرد (مفتون ، 389). نیکلای ، تزار جدید روسیه هم پرنس منچیکف را به دربار ایران فرستاد ، تا به موضوع رسیدگی نمادی (تاج بخش ، 236) ؛ اما خشونتی که پرنس روس در رفتار و گفتار ومکاتبات خود با ایرانیان به کار برد (اسنادی از روابط .... 323) و نیز اخبار موحشی که از زجر و شکنجه اهالی مسلمان قفقاز به دست روسها میرسید ، باعث بروز هیجان عمومی در تهران گردید (هوشنگ مهدوی ، 127).
در این زمان ، فتحعلی شاه در چمن سلطانیه مجلسی از اعیان وروحانیان و سرداران ایالات و عشایر ترتیب داد تا درباره مقابله با تجاوزها و سلطه جوییهای روسیه تصمیم گرفته شود. در این مجلس تقریباً همه حاضران ، به استثنای چند تن ، بدون در نظر گرفتن شرایط نامطلوب ایران ، معتقد به جنگ و صدور حکم جهاد از طرف علما بودند (سپهر ، ناسخ .... ، 215-216). سردسته مجتهدان و علمایی که فتوای جنگ با روسیه را صادر کردند ، سید محمد اصفهانی بود که بعدها به سید محمد مجاهد معروف شد (بامداد ، 6/20 – 21).
قائم مقام فراهانی که در این انجمن حضور داشت ، از اظهار نظر خودداری کرد و چون فتحعلی شاه جداً از او خواست که رای خود را اعلام نماید ، وی در پاسخ با صراحت به مخالفت برخاست و انگاه کسانی چون معتمدالدوله ، میرزا عبدالوهاب و حایج میرزا ابوالحسن ایلچی وزیر خارجه نیز با جنگ مخالفت کردند ، اما کسی به نظر انهاا وقعی ننهاد (دریاگشت ، 72- 73).
به این ترتیب ، ارتش بار دیگر مجدداً به فرماندهی عالی عباس میرزا ، جنگی را شروع کردند که موقعیت و موجودیت ایران را سخت به خطر انداخت. در همین زمان (1241ق/ 1826م) معاهده ای سری میان دولتهای انگلیس و روسیه منعقد شده بود که دست روسها را برای هر اقدامی در ایران و عثمانی بازمیگذاشت. تشدید تجاوزات روسیه به ایران و واداشتن دولت ایران به مقابله ، از جمله نتایج همین پیمان بود (معاهدات ... ف122).
جنگ در 22ذیحجه 11241ق/ 28 ژوئیه 1826م با هجوم حسین خان سردار ، بیگلربیگی ایروان اغاز شد. حسین خان از مرزهایی که در عهدنامه گلستان تعیین ده بود ، گذت و سپاهیان روسی را در هم کوبید و شکستهای بزرگ بر انها وارد کرد (اجلالی ، 27). در پیکارهایی که سپس رخ داد نیز ایرانیان موفق شدندد بیشتر نواحی از دست رفته بر اساس عهدنامه گلستان را بازستانند و روسها با دادن 4 هزار کشته ، شکی و شیروان را تخلیه کردند و اندکی بعد ، لنکران و سالیان نیز آزاد شد (ریاحی ، 237).
بر اثر این شکستها ، تزار روسیه ، یرملف ، فرمانده سپاه قفقاز را برکنار کرد و ژنرال پاسکویچ را به جای اونشاند (عبدالله یف ، 153-154). پاسکویچ بی درنگ حملات تعرضی به قلعه های نظامی ایران را اغاز کرد (شمیم ، 100) واز اواخر سال 1242ق علمیات جنگی به نفع روسیه اوج گرفت و پیشروی روسها اغاز شد. عباس میرزا که با توجه به روند حوادث ، پیش بینی کرد اوضاع برای ارتش ایران دشوار شود ، دستور داد در مناطق مرزی غله انبار گردد (اسناد رسمی ... ، البوم 3 ، برگ 4 ، رمضان 1242)
چند ماه بعد در صفر 1243نیز فتحعلی شاه دستور مشابهیس صادر کرد (همانف البوم ، 3 ، برگ 8 ، با سجع مهر دُرّ دریای خسروی عباس) اما روسها که همچنان پیش می امدند ، به ترتیب بر شهرهای گنجه ، ایروان ، نخجوان و قلعه عباس اباد و قلعه سردار اباد مستولی شدند (نفیسی ، 2/1135-141) .
در 12 اکتبر 1827 ، پاسکویچ ایروان را تصرف کرد و به همین سبب ایروانسکی لقب یافت (افشار یزدی ، 64). در این هنگام ، امیر اصلان خان دنبلی ، حاکم خوی نیز با روسها هم داستان شد و شهر را به تصرف پاسکویچ داد. به دنبال ان ، مرند ، قراچه داغ ، مشکین شهر ، سرابف گرمرود و برخی از محال مراغه نیز از دست ارتش ایران به در رفت (وثوق ، 55-56) و اردبیل هم به تصرف روسها در امد و انان کتب خطی و اشیاء نفیسی را که در ارامگاه شیخ صفی الدین اردبیلی نگهداری میشد ، تصاحب کردند و به مسکو وپترزبورگ فرستادند.
ستاد فرماندهی شاه ایران که تا این زمان در سلطانیه بود ، به محض ورود نیروهای روس به شهرهای شمالی ، به تهران منتقل گردید و منتظر وصول گزارش از عباس میرزا شد (لاچینی ، 17). در این زمان ، نیروهای ایران در دو جبهه قراباغ و ایروان سخت زیر فشار سپاه تزاری قرار گرفته بود. خانها و حکام نواحی به رغم ملیت و پیشینه های تاریخی شان خود را به زیر پرچم روس کشیدند ودر سواحل گرگان ، سرکردگان ترکمان با فرماندهان مستقر در کشتیهای جنگی روس سازش کردند و بر ضد دولت مرکزی سر به طغیان برداشتند (پناهی ، 172).
شاید مهمترنی حادثه در این زمان ، سقوط تبریز بود که بر اثر خیانت به دست روسها افتاد. گرچه به دستور شاه سربازان از نقاط مختلف عازم جبهه های جنگ بودند ، اما شرایط نامطلوب سیاسی و نظامی ایران ، به خصوص تهدید تهران از طرف پاسکویچ ، موجب وحشت شاه ودولتمردانی شد که خود ، خواهان جنگ با روسیه بودندب. بنابراین ، چون روسها توسط الهیار خان اصف الدوله که متهم به خیانت و سازش با روسها بر سر تبریز بود ، پیشنهاد مذاکره و صلح دادند (ورجاند ، 144) ، عباس میرزا پذیرفت وبه بهرانم میرزا ، که گویا در این زمان در حدود خوی بود ، نوشت که خود برای مصالحه به اردوی روسیه خواهد رفت (اسناد رسمی ، البوم 3 ، برگ 50 ، 51). پاسکویچ هم شخصاً از عباس میرزا خواست که جلسه ای با او منعقد کند و قرار مصالحه را بگذارد.
در این هنگام ، حسین خان سردار به دستور نایب السلطنه ، با توپ و سپهه در دهخوارقان متوقف شد ( اسناد رسمی ، البوم 3 ، برگ 15 ، ربیع الاول 1243) و 500 تفنگچی و شمار بسیاری سوار به سوی خوی و گرگر اعزام کرد (همان ، البوم 3 ، نامه عباس میرزا به بهرام میرزا). از ان سوی ، کلئل مکدانلد ، وزیر مختار انگلیس که به اقتضای مصالح دولت متبوع خود ، مصم شده بود ، مصالحه را تسریع کند ، با عباس میرزا وارد گفتگو شده بود ، مصالحه را به 3 شرط مشروط کرد:
اول اینکه «ما خاک و ملک ندهیم ، در عوض هر قدر گنجایش دارد ، پول نقد و هر جا گرفته اند ، پس بدهند» ؛ دوم اینکه «هر چه دست ماست ، یا در دست انهاست ، به همین حالت بماند تا انقضای مدت متارکه» ؛ و سوم اینکه «هرگاه این دو شق صورت نگیرد ، قرار بدهیم که رودخانه ارس سرحد دو مملکت باشد» (قائم مقامی ، نامه ها... ، 104ف نامه شمـ 11). ضمناً عباس میرزا در نامه ای که باری پاسکویچ فرستاد ، از او برای انکه مصالحه را انسب دانسته است ، قدردانی کرد (همان ، 110).
قائم مقام هم موافقت خود را بااین عبارت که «این مصالحه خیر هر 3 دولت است » ، به مکدانلد اعلام داشت (همان ، 112) ، ولی از قرار معلوم نه نخجوان به عنوان محل مذاکره تعیین شد و نه به 3 شرطی که عباس میرزا نهاده بود ، اعتناد شد. ژنرال روس دهخوارقان (اذر شهر) را به عنوان محل مذاکره تعیین کرد و عباس میرزا ، قائم مقام ، میرزا محمد علی و میرزا مسعود انصاری به انجا رفتند.
پاسکویچ و سایر همراهان او با تواضع به استقبال نایب السلطنه امدند و مذاکرات با حضور هیئت ایرانی و پاسکویچ ، گریبایدوف ، ابرسکف و چند تن دیگر اغاز شد (انصاری ، 68). در این انجمن ، پاسکویچ خواهان واگذاری ایالات ایروان ، نخجوان ، ماکوف طالش و مغان و پرداخت 20کرور اشرفی به روسیه شد (غنی ، 21). پس از مذاکراتی ، پاسکویچ به 15 کرور تومان و تصرف ایالات شمال ارس راضی شد. اما فتحعلی شاه از این پیشنهاد سخت براشفت دستور تجهیز قوا را برای ادامه جنگ صادر کرد (لاچینی ، 17- 18). مکدانلد ، سفیر انگلیسس در تهران ، برای حفظ منافع انگلستات ، به خصوص درهندوستان ، به دربار فتحعلیشاه شتافت و شاه غضبناحک را به پرداخت 10 کرور تومان غرامت راضی کرد (همو ، 18-19).
انگاه به کوشش همو مقرر شد ، دور مذاکرات صلح در قریه ترکمانچای اغاز گردد. از طرف دولت ایران عباس میرزا ، قائم مقام و میرزا ابوالحسن خان وزیر امور خارجه ، و از طرف روسها پاسکویچ و افسران ستاد وی شرکت داشتند. دکتر جان مک نیل ، پزشک سفارت انگلیس نیز به عنوان ناظر در مذاکرات شرکت کرد (هوشنگ مهدوی ، 225).
سرانجام ، پس از مذاکراتی طولانی مبلغ غرامت ، همان طور که مکدانلد قول داده بود ، 10 کرور تومان تعیین شد مقرر گردید که دولت ایران این مبلغ را قبل از امضای معاهده به روسها بپردازد. لازم به توضیح است که طراح و نویسنده پیش نویس قرارداد ترکمانچای گریبایدوف بود (نوایی ، 2/ 271). زیرا ی در مذاکرات ترکمانچای فعالانه شرکت داشت و تمامی شرایط عهدنامه را همانا او تهیه و تنظیم کرده ، و شکل بخشیده بود (عبدالله یف ، 204).
فتحعلی شاه با انکه هنوز از پرداخت غرامت ناخشنود بود ، بیدرنگ 6 کرود تومان نقد از خزانه خود فرستاد ، تا معاهده صلح به امضا رسد (غنی ، 22) و ضمناً به عباس میرزا اعلام کرد که باید 5 کرود ان به عنوان انعام ویک کرور به رسم مساعده و وام به روسها تلقی گردد (قائم مقام فراهانی ، 40-41). به هر حال در 5 شعبان 1243ق/ 21 فوریه 1828م عهدنامه ترکمانچای به امضای دو دولت ایران وروسیه رسید. چندعهدنامه جداگانه دیگر نیز برای تفسیر و تتمیم عهدنامه اصلی نوشته و باه ان الحاق شد. مشخصات عهدنامه ترکمانچای و ملحقات ان چنین است:
1. عهدنامه ترکمانچای میان ایران و روسیه ، مشتمل بر یک مقدمه و 16 فصل که به امضای عباس میرزا نایب السلطنه ومیرزا ابو الحسن خان ایلچی ، وزیر امور خارجه ایران رسیده است. اصل دست نویس این عهدنامه به زبانهای روسی و فرانسوی در ارشیو وزارت امور خارجه ایران موجود است. این عهدنامه در همان زمان ، یا مدتی بعد ، توسط میرزا مسعود انصاری گرمرودی ، و بعدها توسط سعید نفیس ترجمه شد.
2. عهدنامه تجارت ، درباره امور بازرگانی ، قضایی (از جمله قضاوت کنسولی یا کاپیتولاسیون) و امور اتباع دو طرف ، شامل 9فصل.
3. عهدنامه تشریفات ایلچیان و سفیران.
4. عهدنامه مربوط به غرامات و سرحدات ، شامل تفسیر فصل ششم و چهارم عهدنامه ترکمانچای مشتمل بر یک مقدمه و 6 فصل و یک نتیجه.
به موجب عهدنامه ترکمانچای ، رود ارس ، مرز میان دو کشور شده ؛ عبور و مرور کشتیهای جنگی در دریای خزر منحصراً به روسیه واگذار گردید؛ دولت ایران ملزم شد از مجازات حکام و امیران ایرانی که به روسها پیوسته بودند ، خودداری کند ، به دولت روسیه اجازه دهد در نقاط شمالی ایران به تاسیس کنسولگری بپردازد ؛ در مقابل ، دولت روسیه سلطنت عباس میرزا و اولاد او را ، پس از فتحعلیشاه به رسیمت شناخت (هوشنگ مهدوی ، 22ث6). با انعقاد این معاهده ، نخستین پایه های قضاوت کنسولی ، توسط یک دولت بیگانه در ایران نهاده شد که پیامدهایی وخیم برای دولت و ملت ایران در برداشت (نفیسی ، 2/182-183). پس از ان ، چند دولت اروپایی دیگر ، به استناد همان معاهده «دول کامله الوداد» محسوب شدند و از هما امتیاز برخوردار گردیدند. کار به جایی رسید که بسیاری از اشخاص منتفذ و ثروتمند ایرانی ، خود را تحت حمایت بیگانگان قرار دادند (تقی زاده ، 29).
مطابق فصل دوم عهدنامه الحاقی (غرامات و سرحدات) ، دولت ایران متعهد شده بود تا 26 رمضان 1243 ، یعنی ظرف مدت 52 روز از انعقاد معاهده ، 8 کرور از 10 کرور غرامت را نقداً بپردازد. پرداخت این مبلغ در این مدت کوتاه برای دولت ایران مقدور نبود. به ناچار مهلت دیگری تعیین شد و مقرر گردید که اگر تا 15 صفر 1244ق ، 8 کرور تومان به تمامی تسلیم روسیه نشود ، تمام ولایت اذربایجان به بطور قطع و دائم از ایران منفصل شود. در همین فصل امده است که اگر دولت ایران 7 کرور بپردازد ، اذربایجان در مدت یک ماه تخلیه ، و به ایرانیان واگذار میشود ، جز قلعه و ولایت خوی که تا پایان وصول کرور هشتم در اختیار ارتش روسیه باقی می ماند (عهدنامه غرامات و تخلیه سرحدات ، فصل 3).
پس از انکه فتحعلی شاه به ناچار 6 کرور اشرفی از خزانه خود به اذربایجان فرستاد ، برای تهیه دو کرور باقی مانده و تخلیه سراسر اذربایجان از قوای بیگانه ، عباس میرزا نایب السلطنه ، به سبب پریشانی اوضاع و خالی بودن خزانه اذربایجان ، سخت به زحمت افتاد (قائم مقامی ، «مسئله ...» شمـ 1/273) و حتی بیمار شد. پاسکویچ به درخواست او ، پیش از وصول بقیه غرامت ، تبریز را در 6 رمضان 1243تخلیه کرد و عباس میرزا در خانه خود مقام گرفت (همو ، نامه ها ... ، 255- 259). وی در تبریز ، سرانجام یک کرور فراهم کرد و به روسها پرداخت و شهرهای اذربایجن یک پس از دیگری ، جز خوی تخلیه شد (جهانگیر میرزا ، 13- 114).
برای تهیه کرور هشتم به ناچار پای انگلستان به میان امد (قائم مقامی ، «مسئله» ، شمـ 1/ 274) ، زیرا به موجب فصلهای 3 و 4 عهدنامه ای که میان ایران و انگلیس در 1229ق منعقد شده بود ، در صورت بروز جنگ میان دولت ایران و یک دولت اروپایی ، مشروط بر انکه ایران جنگ را اغاز نکرده باش ، دولت انگلستان متعهد میشد با فرستادن سپاه و تجهیزات جنگی به ایران کمک کند ، یا سالی 200هزار تومان وجه نقد به دولت ایران بپردازد (محمود ، 1/201). ولی دولت انگلستان در این زمان به ان بهانه که ایران جنگ را اغاز کرده است ، نخست از اجرای این تعهدات سر باز زد و چون عباس میرزا برای تهیه کرورد هشتم دچار تنگنا شد ، مکدانلد از موقعیت استفاده کرد و اعلام داشت که 200هزار تومان به دولت ایران پرداخت میشود ، به ان شرط که فصلهای 3 و4 معاهده لغو گردد (معاهدات.... ، 124).
عباس میرزا به ناچار پذیرفت و مکدانلد نیز ان مبلغ را به فتحعلی شاه داد و شااه ان را برای عباس میرزا فرستان ، عباس میرزا کتباً از شاه سپاسگزاری کرد و ضمناً اظهار داشت که 166 هزار تومان هم خودش به سختی فراهم کرده است و هنوز برای تکمیل کرور هشتم و نجات خوی باید 150 هزار تومان دیگر هم تهیه کند (نامه عباس میرزا.... ). از همین سند پیداست پولی که از طرف سفیر انگلستان و توسط شاه به دست عباس میرزا رسیده مبلغ 16 هزار تومان کمتر از مبلغ مقرر (200 هزار تومان) بوده است ، و نمی دانیم ان مبلغ را مکدانلد نداده ، یا شاه از ان برداشته بوده است.
به هر حال ، هنوز تمام هشتمین کرور پرداخت نشده بود که در 14 صفر 1244 ، امبورگر ، نماینده دولت روس در اذربایجن ، کتباً خبر ورود گریبایدوف ، اولین وزیر مختار روسیه در ایران ، بعد از جنگ ، را به وزیر خارجه ، میرزا ابوالحسن خان ایلچی اطلاع داد و خواستانر اجرای تشریفات لازم برای استقبال از گریبایدوف شد وضمناً درخواست کرد که دولت ایران «هر چه زودتر امر کرور هشتم ومتعاقب ان تخلیه خوی را فیصله دهند» (اسناد رسمی ... ، البوم 6 ، برگ 2).
چنین به نظر میرسد که مقداری از این وجه تا رجب 1244 پرداخت شد ، زیرا به ایران فرصت داده شد که در 13 رجب 50 هزار تومان و در 20 رجب 100 هزار تومان پرداخت کند ، تا خوی تخلیه شود (قائم مقامی ، «مسئله» ، شمـ 1/277-279). در 13 رجب 50 هزار تومان پرداخت شد ، ولی دولت نتوانست 100 هزار تومان دیگر را تهیه کند ؛ تا در محرم 1245 به ناچار مقداری از جواهرات سلطنتی به ارزش 125هزار تومان ، به عنوان وثیقه 100هزار تومان کسری کرور هشتم ، به روسها سپرده شد و خوی تخلیه گردید (همان ، شمـ 2/280-281).
مطابق اسنادی که مورد بررسی قرار گرفته است ، چنین به نظر میرسد که مقرر گردیده بود 50 هزار از اخرین 100 هزار کرور هشتم به صورت نقد ، و50 هزار تومان بقیه به صورت غله پرداخت شود (اسنادی از روند ... ، شماره های 51 ، 59 ، 74). اما مسلم است که تا شوال 1245ف هنوز دولت ایران 50 هزار تومان بدهکار بود و بخشی از جواهرات هنوز در رهن روسیه قرار داشت ، زیرا در این تاریخ فتحعلیشاه فرمان داد تا پول پرداخت و جواهرات از رهن روسیه بیرون آورده شد (همان ، ص 88-89).
به دنبال ان ، در ربیع الاول 1246 ، عباس میرزا به آقا محمد حسن خزانه دار دستور داد که مبلغ 27341 تومان و 3 هزار دینار ، باقی مانده وجه کرور هشتنم را که قمست عمده را فتحعلی شاه داده و مقداری نیز از وجوه اذربایجان و بابان ، قسمتی هم از وجوه مساعده بوده است ، تحویل روسها دهد و جواهرات شاه را از رهن بیرون آورد و توسط خسرو میرزا به دربار ونزد شاه ارسال دارد (همان ، ص 54-55 ، 272). باید گفت در همین سال ، یک کرور از غرامت ایران به روسیه ، توسط تزار روس ، و در پس سفر هیئتی از ایران به روسیه برای ابلاغ تاسف دولت ایران از قتل گریباید بخشیده شد وکل مبلغ غرامت به 9 کرور کاهش یافت (نوایی ، 2/273؛ قائم مقام فراهانی ، 46؛ تاج بخش ، 261؛ قائم مقامی ، «نکاتی...» ، 274).
در 1251ق ، دولت ایران به سبب تحمل مخارج سنگین مراسم اولین سالگرد سلطنت محمد شاه ، تقاضای مهلت بیشتری برای پرداخت اخرین کرور یا کرور نهم کرد. ظاهراً دولت روسیه پذیرفت وموعد پرداخت به اول محرم 1252موکول شد. ولی چون زمان پرداخت نزدیک شد ، دولت ایران اعلام کرد مبلغ 125 هزار تومان را در تاریخ تعیین شده ، وبقیه را طی 18 ماه اینده میپردازد (اسناد روابط .... ، در دوران فتحعلیشاه ... ، شمـ 20). دولت روسیه این درخواست را نیز توسط نامه ای که سیمونیچ ، وزیر مختار وقت روسیه در ایران برای میرزا مسعود انصاری ، وزیر خارجه وقت نوشت. قبول کرد (اسناد رسمیم ، البوم 7 ، ص 5 پشت صفحه).
با این همه ، تمام این مبلغ در دوره محمد شاه پرداخت نشد و تا دوره پادشاهی ناصرالدین شاه و صدارت میرزا اقاخان نوری دولت ایران هنوز 330 هزار تومان بدهکار بود. در این زمان چون جنگهای کریمه اغاز شد ، دولت روسیه از بیم نزدیک شدن ایران به دولت عثمانی ، با ایرانیان به مذاکره برخاست و معاهده ای سری میان دو دولت منعقد شد (18 محرم ، 1271ق 21 سپتامیر 1854) که مطابق فصل 3 این معاهده ، دولت روسیه از بقیه کرور نهم ، یعنی از 330 هزار تومان دیگر به طور قطع صرفنظر کرد (قائم مقامی ، «مسئله ...» شمـ 2/227).
پس از انقلاب اکتبر ، با انک تروتسکی ، وزیر امور خارجه دولت روسیه شوروی ، در یادداشت مورخ 27 ژانویه 1918به دولت ایران ، تمام معاهدات منعقده میان روسیه تزاری و دولت ایران را لغو کرد ولی اهمیت این یادداشت ، به سبب اشفتگی احوال ایران و فقدان حکومتی مققدر و اگاه به منافع ملی درک نشد و مورد توجه و استقبال اولیای دولت ایران قرار نگرفت. ایرانیان متوجه ان زمانی شدندکه برای استیفای حقوق خود و لغو ان قراردادهای مذلت بار بسیار دیر شده بود. پس از جنگ جهانی اول ، کوششهایی برای الحاق مجدد خاک قفقاز به ایران صورت گرفت و هیئتی از بادکوبه به تهران امد و با اعضای دولت ایران درباره شهرهایی که بر اساس دو عهدنامه گلستان و ترکمانچای ضمیمه خاک روسیه شده بود ، به گفت و گو نشست و راجع به چگونگی پیوستن انها به ایران به رایزنی پرداخت.
اما کوشش نمایندگان دولت ایران در کنفرانس صلح و روسای (ژانویه ، 1919 ) در این باره ، به دلیل مخالفتها و کارشکنیهای دولت اشغال قفقاز توسط بلشویکها ، موضوع الحاق مجدد ان نواحی به ایران به طور کلی کنار گذاشته شد.
در سال پس از استقرار شوروی ، دولت ایرانی علیقلی انصاری ، مشاور الممالک ، را برای انعقاد پیمانی با ان دولت ، بر پایه مواد 16 گانه ای که تروتسکی و چیچرین درباره ایران پیشنهاد کرده بوددند و نیز انچه دولت انقلابی روسیه قبلاً درباره نقض عهدنامه ترکمانچای گفته بود ، مامور کرد. این پیشنهادها به اجمال مواردی چون فسخ تمام قرضهای ایران به حکومت تزاری ، فسخ همه امتیازاتی که پیش از این به حکومت روسیه و یا اشخاص تبعه روس از طرف دولت ایران داده شده بود ، همچین لغو کاپیتولاسیون را در برداشت (اسناد روابط... ، از دورۀ ناصر الدین شاه .... ، شمـ: 162- 163).
سرانجام در تاریخ 26 فوریه 1921م/8 اسفند 1299 ، یعنی 5 روز بعد از کودتای رضاخان سردار سپه ، «عهدنامۀ مودت بین ایران و دولت شوروی روسیه» مشتمل بر یک مقدمه و 26 ماده در مسکو امضا شد. بر اساس مادۀ اول این عهدنامه ، دولت شوروی به سیاست جابرانۀ امپریالیستی روسیه در ایران خانمه می دهد و قراردادهایی که دولت امپراطوری سابق یا اتباع روس با دولت ایران منعتد کرده بودند ، از درجه اعتبار ساقط می داند (ذوقی ، 532- 542).
این عهدنامه در 23 آذر 1300 به امضای موتمن الملک (حسین پیرنیا) ، رئیس مجلس شورای ملی رسید و در 25 جمادی الاول 1340ق/4 بهمن 1300ش ، احمد شاه قاجار بر آن صحه گذاشت (راهنما... ، 203- 204) و بدین ترتیب ، فصل جدیدی در رابط میان ایران و شوروی گشوده شد.
مآخذ: جلالی ، فرزام ، بنیان حکومت قاجار ، نظام سیاسی ایلی و دیوان سالاری مدرن ، تهران ، 1373ش؛ اسناد رسمی وزارت امور خارجۀ ایران ، اسناد آلبوم شده؛ اسناد روابط ایران و روسیه از دورۀ ناصر الدین شاه تا سقوط قاجاریه ، به کوشش فاطمه قاضیها ، تهران ، 1380ش؛ اسناد روابط ایران و روسیه در دورۀ فتحعلی شاه و محمد شاه ، به کوشش فاطمه قاضیها ، تهران ، 1380ش؛ اسنادی از روابط ایران با منطقه قفقاز ، تهران ، 1372ش؛
اسنادی از روند اجرای معاهدۀ ترکمانچای ، به کوشش فاطمه قاضیها ، تهران ، 1374ش؛ افشار یزدی ، محمود ، سیاست اورپا در ایران ، ترجمۀ ضیاءالدین دهشیری ، تهران ، 1358ش؛ انصاری ، مسعود ، سفرنامۀ خسرو میرزا به پطرزبورگ ، تصحیح فرهاد میرزا معتمدالدوله ، به کوشش محمد گلبن ، تهران ، 1349ش؛ بامداد ، مهدی ، شرح حال رجال ایران ، تهران ، 1371ش؛ پناهی سمنانی ، قائم مقام فراهانی چهرۀ درخشان ادب و سیاست ، تهران ، 1376ش؛
تاج بخش ، احمد ، سیاست های استعماری روسیۀ تزاری ، انگلستان و فرانسه در ایران ، تهران ، 1362ش؛ تقی زاده ، حسن خطابه ، تهران ، 1338ش؛ جهانگیر میرزا ، تاریخ نو ، به کوشش عباس اقبال آشتیانی ، تهران ، 1337ش؛ دریاگشت ، محمد رسول ، قائم مقام نامه ، تهران 1377ش؛ ذوقی ، ایرج ، تاریخ روابط سیاسی ایران و قدرتهای بزرگ ، تهران ، 1377ش؛ راهنما و مشخصات معاهدات دو جانبۀ ایران با سایر دول ، تهران ، 1370ش؛
ریاحی ، محمد امین ، سفارت نامه های ایران ، تهران 1368ش؛ سپهر ، محمد تقی ، ایران در جنگ بزرگ ، تهران ، 1362ش؛ همو ، ناسخ التواریخ ، دوره کامل قاجاریه ، به کوشش جهانگیر قائم مقامی ، تهران ، 1337ش؛ شمیم ، علی اصغر ، ایران در دوره سلطنت قاجار ، تهران ، 1371ش؛ عبدالله یف ، فتح الله ، گوشه ای از مناسبات روسیه و ایران و سیاست انگلستان در ایران ، ترجمه غلامحسین متین ، تهران ، 1356ش؛ غنی ، قاسم و عباس اقبال آشینانیس ، «غرامات معاهده ترکمانچای و جریان پرداخت ان» ، یادگار ، 1323ش؛ س1 ، شمـ 2 ؛
قائم مقام فراهانی ، ابوالقاسم ، منشات ، به کوشش فرهاد میرزا معتمدالدوله ، تهران ، ارسطو ؛ قائم مقامی ، جهانگیر ، «مسئله غرامات جنگ دوم ایران وروسیه » ، بررسیهای تاریخی ، 1353ش؛ س 9 ، شمـ 1 ، و 2؛
همو ، نامه های سیاسی و تاریخی سیدالوزراء قائم مقام فراهانی ، تهران 1358ش؛ همو ، «نکاتی درباره قتل گریبایدف» ، بررسیهای تاریخی ، 1348ش ، س4 ، شمـ 5 6 ؛ لاچینی ، ابوالقاسم ، احوال و دستخطهای عباس میرزاقاجار نایب السلطنه ، تهران ، 1326ش؛ محمود ، محمود ، تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس ، تهران ، 1378ش؛ معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه ، به کوشش غلامرضا طباطبایی ، تهران ، 1373ش؛
مفتون دنبلی ، عبدالرزاق ، ماثر سلطانیه ، به کوشش غلامحسین صدری افشار ، تهران ، 1351؛ نامه عباس میرزا به فتحعلی شاه ، موجود در بایگانی شخصی نوش افرین انصاری ؛ نفیسی ، سعید ، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر ، تهران ، 1372ش؛ نوایی ، عبدالحسین ، ایران و جهان ، تهران ، 1369ش؛ وثوق ، علی ، عبرت نامه روشنددلان ، تهران ، 1358ش؛ ورجاوند ، پرویز ، ایران و قفقاز ، تهران ، 1378ش؛ وقایع نگار مروزی ، میرزا صادق ، اهنگ سروش (تاریخ جنگهای ایران و روس ) ، گرداورنده : حسین آذر به کوشش امیر هوشنگ اذر ، تهران ، 1369ش؛ هوشنگ مهدوی ، عبدالرضا ، تاریخ روابط خارجی ایران ، تهران ، 1349ش؛