عظمت خانم كه بود؟
در سريال هاي مربوط به ميرزا كوچك، عظمت خانم را بانويي مقتدر كه عقابي بر شانه اش نشسته نشان مي دهند. در همه كتاب هايي كه مربوط به حوادث جنگل است عاقبت غمبار ميرزا با نام عظمت خانم پيوند مي خورد. او كيست و در كجاي تاريخ اين سرزمين ايستاده است كه تاريخ نويس مرد نه قدرت حذف اش را دارد نه شهامت نقل اش را؟
به سراغ عظمت خانمي ديگر مي روم. نوه دختري عظمت خانم است؛ خانم پروين اميراحمدي، كه نام عظمت را در گوشش خوانده اند تا نام عظيم اين بزرگ زن در خاطره هاي آيندگان ماندگارتر شود. خانم اميراحمدي بانويي با ابهت، پرصلابت و بزرگوارند، نشان از عظمت خانم فولادلو دارد اما هيچ عكسي از عظمت خانم برجاي نمانده است تا بدانيم ايشان كدام خصوصيت و كدام خطوط چهره آن بانوي مقتدر را به ارث برده است اما براي نشان دادن چهره عظمت خانم با صبر و شكيبايي به عقب برمي گردد.
از تاريخ و تاريخچه خانوادگي شان كه مستقيماً از زبان مادرشان خانم گوهرتاج و نيز از بزرگان فاميل شنيده اند برايم سخن مي گويد: براي معرفي عظمت خانم بهتر است از مادرش شروع كنيم. مادر عظمت خانم نازلي خانم نام داشته كه باسواد و اهل مطالعه بوده و آنچه نه تنها براي آن دوران بلكه در حال حاضر نيز باعث تعجب خواهد بود اين است كه نازلي خانم هفت بار شتر كتاب با خود در كنار جهيزيه اش به خانه شوهر آورده است. عظمت خانم دست پرورده چنين زني بوده است و در روستاي كرندق خلخال به دنيا آمد. به همراه پسران ايل گاه در مكتبخانه ايل و گاه با معلم سرخانه، درس خواند و با جورق بيگ، رئيس 32 طايفه شاهسون آذربايجان، ازدواج كرد و با اين ازدواج رياست شاهسون به عظمت خانم واگذار شد. جورق بيگ به دستور دولت قاجاريه كشته شد و چهار پسر و يك دختر از وي برجاي ماند. به رسم ايل، عظمت خانم با حسين علي خان ملقب به سالار ايران ازدواج كرد كه برادر همسر مرحومش بود و گوهرتاج دختر ديگري بود كه با ازدواج دوم به دنيا آمد.
خانم اميراحمدي مي گويد: همسر دوم عظمت خانم هم جايگاه وي را محترم داشته و تصميمات مهم ايل نيز بر عهده ايشان بوده است. قدرت و تدبير و مديريت او در كمتر مردي وجود داشته است. روابطش به سران حكومت و سران قبايل ديگر محدود نمي شد بلكه به دولت هاي خارجي نيز فهمانده بود كه بايد قدرتي به نام قدرت عشاير ايران را به رسميت بشناسند.
دولت هاي همسايه مثل روسيه و عثماني نيك مي دانستند كه عظمت خانم در تصميمات مهم كشور نقشي بيش از يك رئيس قبيله دارد و دولت هاي وقت نيز با روي كار آمدن متوجه عظمت خانم مي شدند و روي مساعدت هاي او حساب مي كردند.
در اينجا بايد خاطرنشان كنم كه در آن زمان مملكت به شكل ملوك الطوايفي اداره مي شد و همه سران قبايل و حاكمان مناطق در چرخش امور كشور دخيل و موثر بودند. اما به گفته خانم اميراحمدي نفوذ عظمت خانم بيشتر و موثرتر از بقيه بوده است. وي به مناسبت روي كار آمدن دولت هاي وقت به رسم تبريك و تاييد هدايايي به دربار مي فرستاد و اين رسم تا دربار تزار روس گسترده بود و نيز هدايايي از همسر تزار به نام عظمت خانم به ايران فرستاده مي شد. آنها به خوبي به قدرت وي در منطقه واقف بودند.