نام های جغرافیایی دردوره صفوی بر اساس کتب تاریخی
نامهای جغرافیایی معرف فرهنگ و علایق جوامع انسانی و بازتابی از آنها در محیطهای جغرافیایی هستند، در حقیقت جوامع انسانی در انتخاب نام برای پدیدههای انسانساخت و طبیعت ساخت از گنجینههای فرهنگی، تاریخی و باورهای خود وام میگیرند. به ندرت مشاهده میشود که نام مکانی در پشت سر خود فاقد فلسفه وجودی باشد. نامهای جغرافیایی در معرفی فرهنگ، رویدادها و باورهای مردم ساکن در واحدهای مختلف مؤثر هستند که میتوان از آنها به عنوان یکی از کلیدهای کشف واقعیتهای تاریخی مناطق مختلف سود جست. منطقهی آذربایجان هم به عنوان یک منطقه جغرافیایی از این امر مستثنا نمیباشد. این منطقه از نظر مباحث تاریخی برای روشن کردن واقعیتهای فرهنگی و جغرافیایی خود درگیر برخی نظریات متعارض است، نامهای جغرافیایی برای رفع برخی ابهامات و کشف واقعیات تاریخی منطقه میتواند کارایی بسزایی داشته باشد.
نامهای جغرافیایی علیرغم پایداری نسبی تحت شرایطی دچار تغییر و تحول میگردند، برخی از تغییرات مربوط به آوانگاری اسامی میباشد، مانند کلمات آذربایجان و اردبیل که تغییریافتهای از آتروپاتگان و آرتاویل هستند. نوع دیگر از تغییر، تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی هر منطقه صورت میگیرد. بدین ترتیب که گاه در پی تحولات جمعیتی یا سیاسی برخی تغییر نامها به صورت طبیعی و تدریجی صورت میگیرد. با این دسته از تغییرات گاه آوایی و بیشتر مفهومی و زبانی میباشد، اما معمولاً عاری از اجباری خاص بوده و یا دست کم چنین به نظر میرسد مانند بسیاری از نامهای جغرافیایی آذربایجان که در این مقاله بدانها پرداخته خواهد شد. دسته سوم از تغییر نامها، حالت دستوری داشته و از بالا به پایین و تحت تأثیر ایدئولوژیهای سیاسی حاکم و معمولاً به دور از منطق علمی و بدون توجه به پیشینه تاریخی القاء شده و در پی اهداف خاص خود میباشند. مانند تغییرنامهای دوره رضاشاه، از قبیل تغییر نام ارومیه به رضائیه، تیکان تپه به تکاب، دزدآب به زاهدان، استرآباد به گرگان و ... که به خاطر سیاستهای همانندسازی صورت گرفته بود.
صفوه الصفا : نام اصلی کتاب «اُسُس المواهب السنیه فی مناقب الصفویه» میباشد که در زمان صدّرالدین به سال 759 ه.ق توسط یکی از مریدان شیخ صدرالدّین مشهور به ابن بزاز، در قالب حکایتهایی متعدد پیرامون زوایای مختلف شخصیت شیخ صفی به نگارش درآمده است. نویسنده در حین بازگو کردن حکایتها به اسامی جغرافیایی آذربایجان مانند روستاها، کوه و رود و غیره اشاره دارد.
صریحالملک : عنوان دو مجموعه از رونوشتهای اسناد، وقفنامهها و طومارهای مربوط به داراییها غیرمنقول بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی هست که مجموعه اول توسط زینالعابدین عبدی بیگ به دستور شاه تهماسب یکم و دومی به وسیله محمدطاهر اصفهانی در زمان شاه عباس یکم به صورت کتاب تدوین گردیدهاند. این مجموعهها به صورت نسخ خطی و در تعداد محدود در برخی از مراکز مانند کتابخانه ملی، کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه مجلس نگهداری میشوند. این دو مجموعه ضمن معرفی املاک بقعه، به اسامی بسیاری از شهرها، روستاها، رودها، کوهها اشاره داشته، گاه به برخی از تغییرات که نامهای جغرافیایی در طول زمان پیدا کردهاند، به اقتضای بحث پرداخته است.
نامهای کهن جغرافیایی در تبیین جغرافیایی نواحی فرهنگی روشن میشود. زیرا زبان جزء جداییناپذیر فرهنگ گروههای انسانی است و بکارگیری نامهایی برای عوارض جغرافیایی نمیتواند خارج از زبان گروه انسانی باشد. به ویژه که در گذشته این امر نمیتوانست متأثر از سیاستهای رسمی پیاده شده از سوی دولت مدرن و پدیده ارتباطات به مفهوم عصر حاضر باشد، بنابراین نامهای کهن جغرافیایی میتواند به عنوان ابزاری مفید در ریشهیابی و تبیین مسائل و وضعیت نواحی فرهنگی مورد استفاده قرار گیرد.
یافتهها
در بررسیهای صورت گرفته برای شناسایی نامهای جغرافیایی کهن منطقه آذربایجان از برخی منابع تاریخی که به آنها اشاره شد، نامهای تاریخی فراوانی در موارد مختلف مشاهده شده است که از نظر زبانی متفاوت از زبان ترکی و متعلق به زبان کهن و بومی آذربایجان میباشد که در منابع گوناگون به نام آذری، تاتی و فهلوی از آن یاد شده است. در زیر به برخی از این اسامی جغرافیایی که بیشتر متعلق به شرق منطقه آذربایجان میباشند، به تفکیک شهرها اشاره میگردد.
جدول شماره 1 : نام روستاهای اردبیل
نام روستا |
نام روستا |
اسفرنجان |
کرجان- کرجان ایزدی |
سلوت |
سیل کو |
کاریز |
رودجان |
کاری، کارهم |
زره ناس |
اندراب |
داراباد |
برود |
صومعه مظفری |
برور معروف به حسن بارو |
کاخ جران- کاجران |
پنجمرج، پیچ مرج |
انزاب |
دیه خشکرود |
شرفاباد |
نوشنیق |
کشکان |
سها |
کارییم |
کنجوس |
گلمقان |
شهرآوری |
کوران |
ولکجان |
مندنشین مشهور به یوسف انواری |
کَرگان |
کرجان |
الغر، الوجه |
سروشنبد |
خوره شیران در قدیم چهاربود بوده |
درکه سران |
شیران |
ورارجرد |
نودیه- معروف به نوجده نیز بوده |
آتشکده |
سها |
آتشگاه |
سرکجان معروف به دیم |
کافر درق |
مرنی |
ساران کنار |
محمودآباد |
هومن |
نوبرین |
سرخه دیه |
ال معروف به اولجوقاز |
آوژر مشهور به افجور |
کلخوران |
مهماندوست |
کلخوران ویند |
بنان |
رودجان |
باروق، در اسناد قدیمیتر بارد آمده |
چنزاب |
دیکاه |
ژژقین، ججین مشهور به داشکسن |
جراباد مشهور به چلبی بیگ |
پرنیق |
ترکه ده |
درکه سران |
زدر |
نودیه علیا و نودیه سفلی |
کندوان |
سردالو مشهور به بابا نظر |
صدیقه – صدیقه دیه |
داراباد |
رویندزق |
ورارجرد |
شماسبی |
دارمفلس مهشور به قلعه جوق (صریح الملک نسخه دانشگاه تهران) |
نیار |
موجان آبه |