اَردَبیل ، استان ، شهرستان و شهری کهن در شمال غربی ایران .

نام و نام گذاری: این نام  در ماخذ گوناگون به صورتهای اردویل ، (انصاری ، 187؛ حدود العالم ، 158؛ اصطخری ، ، مسالک ... 159؛ لوبرن ، : I/172 شوارتس ،  (1026 ، اَردُبیل (ابوالفدا ، 398؛ سمعانی ، 1/107؛ شوارتس ، همانجا) ، اَردَبیل (ابن خردادبه ، 119-120؛ قزوینی ، 291؛ ابن رسته ، 7/106؛ اصطخری ، المسالک ...  ، 108؛ مقدسی ، 377؛ یاقوت ، 1/197؛ بلاذری ، 455 ، 456؛ ابن فقیه ، 209 ، 210؛ نیز نکـ: بار تولد ، ; 215 لاکهارت ، ; 51 مُرتن ، (31 امده است. اردبیل در منابع ارمنی به صورت آرتاوت[1] و سپس ارتاول[2] (مارکوارات ، (108 امده است. مینورسکی  معتقد است ارته ویت به مرور به اردبیل تغییر شکل یافته است (ص (65

اگر چه «دائره المعارف اسلام» مینویسد: اشتقاق و معنای اردبیل به درستی معلوم نیست .(EI2) اما مینورسکی معتقد است این نام ترکیبی است از اَرِته یا اَرته به معنای مقدس و قانون مقدس و ویت[3] (پارسی میانه) که صورت اوستایی ان وئتی[4] است و به معنای بید یا تنه بید به کار میرود. به این ترتیب او معنای اردبیل را تنه بید یا بید قانون  مقدس دانسته است (ص .(67-68

همو در جای دیگر بِل یا بیل یا ویل را پسوندن بسیاری از  مکانها از جمله انزبیل و خرزویل دانسته است (ص ; 63-64 نیز نکـ:  کسروی ، کاروند ، 292).

لاکهارت در مورد بنای شهر و علت نام گذاری ان از  قول مردمان محلی ، افسانه ای را نقل میکند که بنابر ان در محل کنونی شهر در گذشته دریاچه ای بوده است ؛ به فرمان سلیمان نبی دو دیو به نامهای ارد و بیل ابهای این دریاچه را با حفر دومعبر در شمال شرقی شهر کنونی  خارج ساختند و شهر را در محل دریاچه خشک شده برپا داشتند وبه همین سبب نیز نام این شهر به نام این دو دیو اَردُبیل  خوانده شد (همانجا). حمیری نام اردبیل را ماخوذ از اردبیل بن ارمین میداند ص 26که یاقوت ان را از  قول سمعانی به صورت اردبیل بن ارمینی ابن لنطی بن یونان ذکر کرده است. (1/198؛ نیز نکـ: برهان قاطع ، 1/99؛ شیروانی ، 34).

ظاهراً نام اردبیل ترکیبی است از دو جزء (کسروی ، همان ، 278) اَرد به معنای درستی ، راستی و پاکی (لغت نامه .... ، ذیل ارد ؛ نیز نکـ: ه د ، اردستان) و بیل یا ویل (پسوند مکانی ) به معنای جایگاه (کسروی ، همان ، 300-307) . این ترکیب را به صورتهای ارتاویل (دیباج ، 147؛ صفری ، 1/23) و ارتاویلا به معنای شهر مقدس  (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ...  ف8/22) نیز نوشته اند. نام قدیم اردبیل را باذان فیروز (یاقوت ، همانجا) ، بادان پیروز (فردوسی ، 6/ 48) ، اباذان فیروز (لاکهارت ، همانجا ) ، بادفیروز (دینوری ، 87) ، فیروزگرد (برهان قاطع ، همانجا) واذر بهمن (حکیم ، 50؛ اعتمادالسلطنه ، 1/43) نیز نوشته اند. الئاریوس ظاهراً به خطا نام قدیم اردبیل را ساتراپنه[5] میداند ( ص 119).

استان اردبیل : این استان به 3/18050 کمـ 2 مساحت میان 37 و ' 45 تا 39 و '42 عرض شمالی و 47 و '3 تا 48 و '55 طول شرقی از نصف النهار گرینیچ قرار گرفته ، و محدود است از شمال  و شمال شرقی به جمهوری اذربایجان ، از جنوب به استان زنجان ، از شرق به رشته کوههای تالش و بغرو  استان گیلان و از غرب به استان اذربایجان شرقی (امارنامه ...  ف1 ، 11 ، نقشه) . محدوده استان اردبیل از لحاظ اداری سیاسی شامل 6 شهرستان ، 16 بخش و 62 دهستان است که جمعاً 141625 نفر را در خود جای داده است (آمار نامه ، 47399 ؛ نکـ:  جدول ). این واحد سیاسی ، مطابق تقسیمات کشوری در مهرماه 1372 به عنوان بیست و پنجمین استان کشور تعیین شد (تقسیمات ... 7-8).

ویژگیهای استان اردبیل به تفکیک شهرستانها

شمار سکونتگاهها  جمعیت 1370 ش  میزان رشد سالانه جمعیت 1365

شهرستان

شماربخش

شماردهستان

مساحت کمـ 2

شهری

روستایی

شهری

روستای

 1370ش

اردبیل

4

22

1/5173

4

453

325805

221896

2/2%

بیله سوار

2

4

1945

1

381

13049

42183

7/1%

پارس اباد

2

5

2/1554

2

339

47130

73519

6/4%

خلخال

4

11

7/4037

4

293

36106

107613

8/0%

مشکین شهر

2

12

8/3615

1

297

41114

136036

1/3%

مغان (گرمی)

2

8

5/1724

1

330

25078

72086

3/0%

کل استان

16

62

3/18050

13

2193

488282

653343

2%

استان اردبیل دارای 5/282 کمـ مرز مشترک با جمهوری اذربایجان است که ارتباط کشور با ان جمهوری از طریق این استان در دو نقطه شهری اصلاندوز و بیله سوار برقرار میشود (امارنامه ، 1). این استان به ویژه قسمتهای شرقی آن ، ارتباط اجتماعی ـ اقتصادی قابل توجهی با استان گیلان دارد و از  طریق گردنه حیران در محور اردبیل ـ استارا و با واسطه شهرهای  رشت و قزوین با تهران مربوط میشود . موانع طبیعی موجود در مرز جنوبی استان باعث سختی ارتباط ان با استان زنجان که 5/62 کمـ مرز مشترک دارند ، شده است (همان ، ، 2). بلندترین  نقطه استان اردبیل ، قله سبلان (4844 متر) و پستترین قسمت ان دشت مغان (حدود 100 متر بالاتر از سطح دریا ) است (جغرافیای کامل ، 1/166).

ویژگیهای طبیعی : تشکیلات زمین شناختی استان اردبیل ، جوان وعمدتاً متعلق به دورانهای سوم و چهارم است (مطالعات .... ، 19). در این منطقه از لحاظ سنگ شناختی انواع توف ، شیل و کنگومراهای دوران سوم و همچنین ابرفتها و واریزهای گوناگون دوران چهارم و نیز تشکیلات اتش فشانی کوه سبلان شامل اندزیت ، بازالت وتوف مشاهده میشوند (همانجا). مرتفعات استان اردبیل ، قسمتهای شمالی  کم ارتفاعی ساحل ارس را از قسمتهای جنوبی و جلگه اردبیل جدا می سازد و در اصل ادامه چین خوردگیهای رشته کوههای البرز به شمار می اِید (ختمی ماب ، 7 ، 27) .

استان اردبیل از لحاظ ناهمواری ، به استثنای چند جلگه و دشت مغان ، بیشتر کوهستانی است و ارتفاع متوسط ان به بیش از  1200 متر بالای سطح دریا میرسد (همو ، 13). دشتها و جلگه های استان ساختمانی نسبتاً جوان دارد که غالباً از مواد رسوبی تشکیل شده اند (جغرافیای کامل ، همانجا). این جلگه ها پوششی از خاک کم عمق و سنگریزه دارند ، حال انکه دشتها و اراضی مسطح ، قابل ابیاری است و زیر کشت محصولات آبی سالانه ویا باغهای میوه قرار دارد (مطالعات ، 4). جلگه ها و دشتهای رسوبی و آبرفتی استان با کوهها احاطه شده اند. مهمترین انها دشت مغان است که با شیبی ملایم به کناره های دریای خزر میرسد. در این میان ، جلگه اردبیل مهمترین جلگه استان به شمار میرود (جغرافیای کامل ، 1/170).

مرتفعات استان اردبیل عمدتاً منشا اتش فشانی دارند و 3 رشته کوهستانی را در بر میگیرد: الف ـ رشته کوه ارسباران (قره داغ) که دنباله کوههای آرارات است و تا کوههای تالش در شرق استان امتداد مییابد (همان ، 1/166 ؛ نیز نکـ: ه د ، ارسباران). ارتفاع متوسط این رشته کوه را 2440 متر براورد کرده اند (ختمی ماب ، 8) . ب -  مرتفعات  شرقی که مهمترین انها کوههای تالش است ، با جهتی شمالی ـ جنوبی کشیده شده است و حد فاصل بین استان اردبیل با دریای خزر را تشکیل میدهد (جغرافیای کامل ، 1/168؛ امار نامه ، 6). این رشته کوه در قسمتهای مختلف به نامهای پشتاسرا ، بغرو ، پلنگا نیز نامیده میشود. از قله های این رشته کوه میتوان از  اغ داغ (3322متر ) ، حصار بلاغی ، عجم و شاه معلم نام برد (همانجا).

رشته کوه تالش مانع نفوذ جریانهای باران زای خزری به این استان است ، دنباله کوههای تالش که در قسمت شمالی این رشته کوه با کاهش ارتفاع همراه است (حداکثر تا ارتفاع 2228متر) ، صلوات داغ نامیده میشود. بلندی مرتفعات جنوبی دشت مغان که به کوههای  خروسلو معروف است ، حداکثر به 700 متر میرسد (جغرافیای کامل ، همانجا) . ج ـ مرتفعات مرکزی و جنوبی که مهمترین انها رشته کوه سبلان است ، با جهتی شرقی – غربی از شمال غرب شهر اردبیل اغاز میشود و به واسطه کوه قوشه داغ در جنوب اهر به رشته ارسباران متصل میگردد (همانجا).

رشته سبلان از 3 قله اصلی به نامهای سبلان (4811 متر) ، هرم داغ (4650متر) و کسره داغ (4600متر) تشکیل شده است که سرچشمه رودهای فراوان محلی به شمار میرود (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/20). دهانه توده مخروطی شکل سبلان به صورت دریاچه اتش فشانی بسیار زیبایی است که در تمام سال پوشیده از برق و یخ است ( جغرافیای کامل ، 1/168-169)؛ افزون بر این ، در دامنه های این رشته کوه ، ابهای معدنی فراوانی وجود دارد (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، همانجا).

رشته کوه بزغوش در جنوب کوههای سبلان با جهتی شرقی – غربی قسمتی از  جنوب استان اردبیل را تشکیل میدهد  تا دامنه های شرقی سهند در استان اذربایجان شرقی ، جمعاً  به طول 120کمـ امتداد مییابد (جغرافیای کامل ، همانجا) و قوج داغی (2508متر ) از  جمله قله های ان به شمار میرود (فرهنگ جغرافیایی ابادیها ، همانجا).

عرض جغرافیایی نسبتاً بالا ، غلبه رشته کوهها و نزدیکی به منابع بزرگ ابی و همچنین برخورداری از تاثیر توده های مدیترانه ای و نیز توده های سرد سیبری از مهمترین عوامل موثر در آب و هوای استان اردبیل به شمار میرود. اب و هوای این استان را در 3 بخش میتوان بررسی کرد: حوزه های سرد شامل مرتفعات سبلان ، دامنه های کوهستانی و جلگه اردبیل و سرانجام نواحی گرم شامل دشتهای پست و کم ارتفاع مانند دشت مغان (جغرافیای کامل ، 1/170-171).

به سبب تنوع شرایط محیطی ، به ویژه تاثیر مرتفعات ، میزان دما در سطح استان با نوسان همراه است. متوسط حداقل دما در سطح استان در ماه دی 8/7- و متوسط حداکثر آن در ماه تیر 8/25 درجه سانتی گراد است. حداقل مطلق دما در برخی سالها تا 30- درجه سانتی گراد نیز میرسد و دوره یخ بندان حدود 120 روز از سال را شامل میشود (ختمی ماب ، 26).

میزان بارندگی نیز در سطح استان با نوسان همراه است. حداکثر آن در کوههای تالش و حداقل ان در قسمتهای شمالی استان دیده میشود (جغرافیای کامل ، 1/171). متوسط میزان بارندگی سالیانه مطابق داده های ایستگاههای چهارگانه منطقه (نیر ، سرعین ، نمین و اردبیل ) 2/412 میلیمتر است که قسمت بیشتر ان در اواخر زمستان و فصل بهار فرو میریزد و از ان میان سهم ماه فروردین (4/60میلیمتر) قابل ملاحظه است (مطالعات ، 14).

بادهای گوناگون در این استان میوزند که از جمله آنهاست: الف ـ بادشرقی که تقریباً در تمام طول سال میوزد. این باد غالباً حاوی رطوبت است وتاثیر تعدیل کننده بر درجه حرارت دارد و در فصول گرم غالباً موجب ریزش باران و در فصل سرد باعث باریدن برف میشود. ب- بادهای غربی که حاوی رطوبت دریای مدیترانه است و باران از  به شمار میروند. ج – بادهای محلی که مشخصات ویژه ای دارند و در سطح محلی تاثیر میگذارند ، مانند مغان یلی (باد مغان) (جغرافیای کامل ، 1/ 171).

استان اردبیل از نظر منابع آب از استانهای غنی کشور است. وجود کوهها ، مجاورت با دریای خزر و دریافت توده های مرطوب شرقی و غربی در نتیجه ریزش کافی برف و باران به این غنا می افزاید (همانجا). با این همه ، منابع سطحی آب نیازهای گوناگون استان را براورده نمیسازد (مطالعات ، 20). آبهای سطحی استان شامل رودخانه های نسبتاً بزرگ و کوچکی است که بیشتر به حوضه دریای خزر تعلق دارند جغرافیای کامل ، 1/172).

مهمترین این رودخانه ها رود ارس است که مساحت حوضه ابگیر آن 100220 کمـ 2 است (ختمی ماب ، 3) واراضی دشت مغان را ابیاری میکند ؛ نیز قره سو که در محل اصلاندوز ، با نام دره رود که به رودخانه ارس میریزند. از دیگر رودهای قابل ذکر اهر چای است که پس از  پیوستن به قره سو به ارس وارد میشود. دیگر رودخانه های استان اینهاست : اغ چای ، آواری ، مشگین شهر چای ، خیاو چای ، انار چیا و برخی رودخانه های محلی دیگر (همو ، 3- 4). رودخانه های کوچک و بزرگی که از دامنه های غربی کوههای سبلان و بزغوش سرچشمه میگیرند ، از لحاظ ابریز به حوضه ارومیه تعلق دارند جغرافیای کامل ، 1/ 173).

دریاچه های استان اینها ست: دریاچه نئور واقع در 48 کیلومتری جنوب شرقی و دریاچه شورابیل در جنوب شهر اردبیل (همانجا). آبهای زیرزمینی  به ویژه آبهای معدنی استان اردبیل بسیار غنی است. اینگونه چشمه ها در نقاط مختلف به صورت چشمه های آب گرم و آب سرد پراکنده شده اند و غالباً ازانها استفاده درمانی میشود. مانند سرعین ، سردابه ، قتوسویی ، شابیل و جز انها (همان ، 1/176). در این استان بجز سد انحرافی میل مغان ، تاسیسات ابرسانی قابل توجهی برای مهار و بهره گیری از آبهای سطحی وجود ندارد و شیوه های بهره برداری از منابع ابی عمدتاً سنتی است که مسلماً با بهره برداری بهینه از ان منابع ، دهها هزار هکتار از اراضی استان به زیر کشت میتوان برد (همانجا).

با توجه به ویژگیهای محیط طبیعی استان ، خاکهای ان را به 5 گروه تقسیم کرده اند: اراضی بریده شده متشکل از خاکهای آهکی ، آبرفتهای واریزه ای بادبزنی شکل ، دشت آبرفتی دامنه ای ، دشت ابرفتی رودخانه ای و اراضی پست (گزارش ... ، 2-5).

مراتع استان از منابع طبیعی ارزشمندی است که بیشتر ، طایفهه های کوچنده و روستا نشینان دامدار از ان بهره برداری میکنند جغرافیای کامل ، 1/177) . وسعت این مراتع را یک میلیون هکتار برآورد کرده اند که از ان میان 250هکتار را مراتع دشتی و مابقی (75»%) را مراتع کوهپایه ای و کوهستانی تشکیل میدهد (امارنامه ، 240). 40% از این مراتع ، قشلاقی و 60% بقیه مراتع ییلاقی است. همچنین 20% از مراتع استان غنی و نیمی از آنها دارای تراکمی متوسط و مابقی از مراتع فقیر به شمار میروند (ختمی ماب ، 54). انواع گیاهان استپی خاص نواحی کوهستانی ، پوشش گیاهی مراتع استان را تشکیل میدهد که بیشتر از گونه بادام کوهی ، گون و درمنه است.

پوشش طبیعی اراضی کم ارتفاع و پست ، بومادران ، درمنه ، کنگر صحرایی فرفیون ، گاوزبان ، شیرین بیان و خارشتر است (مطالعات ، 22) که بسیاری از آنها کاربرد دارویی و صنعتی دارند (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/21-22). پوشش گیاهی مرتعی استان اردبیل بیشتر در بلندیهای شرقی (تالش) ، سبلان ، ارسباران  بزغوش دیده میشود (جغرافیای کامل ، همانجا). مساحت جنگلهای استان 35950 هکتار است که 6/8م7% ان در منطقه خلخال ( با گونه های غالب ارس ، بنه ، بادام کوهی )  3/8% آن در منطقه اردبیل قرار دارد و ما بقی در سطح استان پراکنده است (امارنامه ، همانجا).

جنگل فندق در 25 کیلومتری شمال شرقی شهر اردبیل قابل توجه است. هر چند گونه غالب ان فندق است ، اما گونه های زبان گنجشک ، گردو ، اقاقیا ، گلابی وحشی ، بلوط ، ممرز و راش در انجا دیده میشود (ختمی ، ماب ، 56).

جانوارن استان اردبیل نیز متنوعند: در قسمتهای جنگلی خرس ، گرگ ، خوک ، روباه ، خرگوش و از پرندگان کبک ، اردک ، غاز وحشی ، قرقاول ، فاخته و مرغ وحشی یافت میشود. پرندگان مهاجر مانندن پلیکان ، فلامینگو و انواع مرغان آبی بیشتر در کنار دریاچه ها و برکه های استان به صورت فصلی اجتماع میکنند. در کوههای استان نیز قوچ و میش ، کل ، بز ، کبک دری ، خرس ، پلنگ ، اهو و عقاب دیده میشود. خزندگانی مانند انواع مارهای سمی و سوسمار در جنگلها و نیز نواحی کوهستانی استان یافت میشوند (جغرافیای کامل ، همانجا).

ویژگیهای اجتماعی -  اقتصادی ک در 1355 ش جمعیت محدوده استان اردبیل 77123نفر بود که 4/73% (570313نفر) ان در نقاط روستایی زندگی میکردند در 1365س جمعیت استان به 1033568نفر افزایش یافت  ، اما نسبت جمعیت روستایی به 61% کاهش پیدا کرد (آمارنامه ، 39). طبق سرشماری 1370ش ، جمعیت استان اردبیل 1141625 نفر بو که 8/42% آن در نقاط شهری و2/56% ان در نقاط روستایی استان زندگی میکنند و مابقی (حدود 1%!) به عنوان غیر ساکن براورده شده است.

در این میان شهرستان اردبیل با 547701 نفر بیشترین ، و شهرستان بیله سوار با 55242 نفر کمترین شمار جمعیت را داشته است (همان ، 39- 44). میزان رشد سالانه جمعیت استان در سالهای 1355- 1365 ش و 1365- 1370 ش به ترتیب 89/2%  01/2% بوده است ، اما در سالهای 1365- 1370ش ، شهرستان پارس اباد با 65/4% و مغان ب 33/0%  به ترتیب بیشترین و کمترین میزان رشد سالانه را داشته اند. (همان ، 39 ، 40).

متوسط جمعیت روستاهای استان 289 نفر بوده است که دراین میان روستاهای شهرستان اردبیل با متوسط جمعیت 490 نفر بیشترین سهم و روستاهای شهرستان خلخال با متوسط جمعیت 60 کمترین سهم را در توزیع جمعیت روستایی داشته اناد (نکـ: جدول) قسمتهای  مختلف استان اردبیل محل ییلاق و قشلاق طایفه های مختلف شاهسون به شمار میرود که از ان میان ، میتوان از طایفه های اجیرلو ، بیگ دیلو ، تکله ، حاجی خواجه لو ، حسینکلو ، تالش میکائیلو ، قوت لار  قوجابیگلو  نام برد (سرشماری اجتماعی ، ایل ایلسون ، 1 ، 13 ، 16).

بیش از  47% از جمعیت استان اردبیل کمتر از 15 سال داشته اند که این نسبت در میان جمعیت شهر نشین و غیر شهر نشین استان به ترتیب 6/45%  1/48% بوده است (آمارنامه ، 43 ، 44). همچنین 2/25% از کل جمعیت استان را جمعیت فعال تشکیل میداد که از  ان میان 1/89% شاغل و مابقی (9/10%) غیر شاغلند (همان ، 60). نسبت اشتغال نیز  در میان جمعیت شهری  غیر شهری به ترتیب 4/88% و 5/89% بوده است (همان ، 63 ، 64). توزیع شاغلان استان در گروههای عمده شغلیدر 1365 ش چنین بوده است: کشاورزی و شاخه های وابسته 1/40% ، صنعت 6% ، ساختمان 4/16% و خدمات عمومی و اجتماعی 2/20% (همان ، 70).

مطابق اما ر1372 ش در این استان 1466دبستان ، 415 مدرسه راهنمایی ، 100 دبیرستان  و12 هنرستان و دبیرستان خدمات وجود داشت (همان ، 89). علاوه بر این ، در سال تحصیلی  1372 – 1373 ش در سطح استان 9 مرکز تربیت معلم ، یک مجتمع آموزش عالی با 1189 دانشجو و یک دانشگاه علوم پزشکی با 123 دانشجو وجود داشته است (همان ، 131 ، 133 ، 137). استان اردبیل در 1372 ش دارای 10 بیمارستان ، 11زایشگاه ، 89 مرکز بهداشتی – درمانی و 308 خانه بهداشت بوده است (همان ، 168).

شهرستان اردبیل: این شهرستان با1/ 5173 کمـ 2 مساحت محدود است از شمال و شمال شرقی وغربی به جمهوری اذربایجان و شهرستان مشگین شهر ، از شرق به استان گیلان ، از غرب به اذربایجان شرقی و از جنوب به شهرستان خلخال  و اذربایجان شرقی ، شهرستان اردبیل دارای 4 بخش (مرکزی ، هیر ، نیر و نمین) و 22دهستان است که مجموعاً 4 شهر و 453 آبادی روستایی را در بردارد و 1370 ش ، 94647 خانوار در این شهرستان زندگی میکردند ، مرکز ان شهرستان ، شهر اردبیل است (همان  ، 9 ، 11 ، 14 ، ، 38).

ویژگیهای طبیعی: شهرستان اردبی لدر منطقه ای کوهستانی قرار گرفته و از  غرب به واسطه کوهای اتشفشانی سبلان و از شرق توسط کوههای تالش (بغرو داغ) احاطه شده است ( فرهنگ جغرافیایی ابادیها ، 8/ 20 ؛ جغرافیای کامل ، 1/191)م جلگه اردبیل با حدود 900 کمـ 2 وسعت (تصویر وضعیت .... ، 5) عمدتاً از مواد دامنه ای و رسوبی (مطالعات ، 11) با ضخامتی بین 100 تا 120 متر ، تشکیل شده است (تصویر وضعیت ، همانجا) وبه واسطه تغذیه طبیعی مناسب ، دارای  ذخایر غنی آبهای زیرزمینی است (ختمی ماب ، 35).

آب و هوای شهرستان اردبیل را سرد و نیمه مرطوب شمرده اند که در ارتفاعات سبلان بر میزان رطوبت و سرما – نسبت به جلگه – افزوده میشود حداقل و حداکثر مطلق درجه حرارت در این شهرستان به ترتیب 26- 38 درجه سانتی گراد و متوسط بارندگی سالانه آن 5/ 364 میلیمتر است. (مطالعات ، 12- 13) ؛ بیشترین و کمترین مقدار باران سالانه به طور متوسط به ترتیب در ماه فروردین (4/60میلیمتر) و ماه تیر (5/6میلیمتر) فرو میریزد. (همان ، 14).

مهمترین رودخانه جاری در این شهرستان قره سوست که از  چشمه های متعدد حاصل از دامنه های جنوبی کوههای سبلان و دامنه شمال غربی کوههای بزغوش تشکیل میشود (ختمی ماب ، 3؛ تصویر وضعیت ، 4). این رودخانه با جهت شرقی ـ غربی بخشهای شمالی شهرستان اردبیل را ابیاری میکنمد و در کوجیق به اهر چای میپیوندد (فرهنگ جغرافیایی ابادیها ، 8/19) و به نام دره رود به رودخانه ارس فرو میریزد (تصویر وضعیت ، همانجا) .

ایلخی چای ، حاجی محمد چای و رود خلیفه از شاخه های اصلی قره سو به شمار میروند (مطالعات ، 20) بالخلو (بالخلیف یا بالیق لی ، بالیغ لی ) چای پس از قره سو ، مهمترین رودخانه این شهرستان است که از  دامنه های جنوبی کوههای سبلان و دامنه های شمال غربی رشته کوه بزغوش سرچشمه میگیرد و پس از عبور ازشهر اردبیل ، در محل انزاب به قره سو میپیوندد (ختمی ماب ، 31 ؛ تصویر وضعیت ، همانجا) دیگر رودخانه های این شهر که عمدتاً محلی هستند ، اینهاست: نمین ، سولا ، قوری چای ، هیر چای ، نیر و همچنین نشئه رود ، هفت بلوکل ، بیله درق ، کمال اباد ، علی درویش ، اردیموسی ، سرعین و ساری دره (همان ، 4- 5؛ ختمی ماب ، 4 ، 32).

آبهای معدنی شهرستان اردبیل نیز نه تنها در سطح منطقه ، بلکه در سرتاسر کشور شهرت دارد. عمده ترین اینگونه آبها در شهرستان اردبیل اینهاست: بیله درق (بیله دره) ، سرعین ، سردابه ، قتورسویی در دامنه کوههای سبلان ؛ بوسلو و شقزیچ در دامنه کوههای بزغوش ؛ و خلخال سویی و مشه سویی در دامنه کوههای تالش (باغرو ، بغرو) که به ویژه برای معالجه بیماریهای پوستی از این آبها سود میبرند. (جغرافیای کامل ، همانجا). از میان اینگونه آبهای معدنی ، سرعین واقع در 10 کیلومتری اردبیل ، متشکل از 10 چشمه معدنی که مهمترین آنها گاومیش گلی است ، اهمیت فراوانی دارد (تصویر وضعیت ، 6).

افزون بر رودخانه های و چشمه ها ، شهرستان اردبیل دارای دریاچه هایی است که نئور معروفترین آنهاست. این دریاچه در 48 کیلومتری جنوب شرقی شهر اردبیل (به سمت خلخال) در ناحیه ای کوهستانی واقع شده است که در فصل کم آبی به دو قسمت تقسیم میشود. مساحت این دریاچه به 62/3 میلیون مـ 2 میرسد و متوسط عمق ان 3 متر است. اب این دریاچه برای پرورش ماهی قزل الا بسیار مناسب است (همان ، 5).

دریاچه شورابیل برای معالجه بیماریهای پوستی و روماتیسمی مورد استفاده قرار میگیرد (خاماچی ، 172). بجز اینها ، دهانه توده مخروطی شکل کوه سبلان به صورت دریاچه بسیار زیبایی است که اطراف ان در تمام طول سال پوشیده از برف و یخ است (جغرافیای کامل ، 1/68- 169).

پوشش گیاهی شهرستان اردبیل را گل بنفشه ، شیرین بیان ، گون ، بومادران ، گل بابونه ، گاوزبان و پونه که بیشتر مصرف دارویی دارند ، تشکیل میدهد. همچنین درختانی مانند ازگیل ، زبان گنجشک ، زالزالک ، فندق ، افرا ، بلوط ، راش و ممرز در انجا دیده میشود ، بجز اینها ، پوشش مرتعی غنی در این شهرستان  وجود دارد (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/20). کل ، روباه ، گراز ، خرس ، شغال و گرگ و همچنین کبک ، تیهو ، بلدرچین و عقاب از جانوران و پرندگان وحشی  این شهرستان به شمار می آیند (همانجا).

ویژگیهای اجتماعی – اقتصادی: در 1355 ش جمعیت شهرستان اردبیل 378413 نفر بود که 2/41% ان در شهرها و 8/58% در روستا زندگی میکردند ، در سا ل1365 ش جمعیت این شهرستان به 502405 نفر رسید و نسبت جمعیت شهر نشین به 7/58% افزایش یافت. این روند رشد ادامه یافت و جمعیت این شهرستان در 1370 ش به 547701 بالغ شد که 5/59% ان در شهرها زندگی میکردند (امارنامه ، 39). در مقابل ، متوسط جمعیت روستاهای اردبیل  556 نفر (حدود 87خانوار) بود که نشانگر بعد نسبتاً بالای خانوار (حدود 6 نفر) در آّبادیهای این شهرستان است (همان ، 54).

همچنین نرخ رشد سالانه جمعیت شهرستان در طی سالهای 1355- 1365 ش و 1365- 1370 ش به ترتیب 8/2% و 2/2% بوده است (همان ، 47). در 1370 ش از کل جمعیت این شهرستان 8/33% شاغل بوده اند که این نسبت در نقاط شهری و روستایی به ترتیب 33، و 35، بوده است ، نیز 9/4% کل جمعیت فعال بیکار بوده اند (همان ، 79).

اردبیل پیوسته و به ویژه از اغاز شکلگیری دولت صفوی محل زندگی طایفه های کوچنده بوده است. یکی از طایفه های مهم در دوره صفوی طایفه شیخاوند بود. اهمیت این طایفه تا بدانجا بود که حاکم اردبیل غالباً از میان سران آنها انتخاب میشد (فلسفی ، 3/ 102). شاه عباس اول اخرین بازمانده سارن این طایفه ، ذوالفقار خان ، را که حاکم شهر بود ، کشت و قصر او را نیز متصرف شده ، کاخ شاهی نامید (همانجا).

از جمله ایلهای اطراف اردبیل از یورتچی (هزار خانوار ) ، فولادلو (هزار خانوار) ، خامس لو (300خانوار) ، تکله (500خانوار ) ، رضا بک لو (500 خانوار) ، تالش میکائیلو (600 خانوار) ، اینانلو (300 خانوار) و طوایف دیگر نام برده اند (کیهان ، ، 2/106 ؛ نی نکـ: کریمی ، 144). امروزه ایل شاهسون و طایفه مستقل فولادلو که به ترتیب 1104 و 73 خانوار ییلاق نشین و 84 و 73 خانوار قشلاق نشین هستند. مهمترین  عشایر کوچرو شهرستان اردبیل به شمار میروند (سرشماری اجتماعی ، اذربایجان شرقی ، 17).

شهرستان اردبیل از لحاظ توانمندیهای طبیعی ، از همه مهم تر مراکز کشاورزی کشور به شمار می رود (جغرافیای کامل ، 1/191). خاک مناسب و منابع آب نسبتاً کافی از موجبات رونق کشاورزی و باغداری در منطقه است و اساس اقتصاد اردبیل بیشتر بر فعالیت کشاورزی و دامداری استوار است. آب مورد نیاز آبیاری در این شهرستان ، علاوه بر رودخانه ، از چاههای عمیق و چشمه سارها تامین میشود (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/20- 21). در فاصله سالهای 1355- 1364ش ، 564 حلقه چاه عمیق و نیمه عمیق در دشت اردبیل حفر شده است که بیش از 90% آن (512 حلقه) مربوط به سالهای 1362- 1364ش بوده است.

امروزه 1764 حلقه چاه در این شهرستان آمار برداری شده که 682 حلقه آن عمیق بوده است. عمق این گونه چاهها از 5/23 تا 185 متر است (ختمی مآب ، 35) و میزان آبدهی آنها از 9/5 تا 310 متر مکعب در ساعت در نوسان است. 24 حلقه از کل چاه های منطقه برای تامین آب آشامیدنی آبادیهای روستایی و 14 حلقه برای تامین آب شهر اردبیل اختصاص دارد و از بقیه در کشاورزی بهره برداری میشود (همو ، 36).

وجود 412189 راس گوسفند و بز و 122684 راس گاو و گاومیش نشانگر اهمییت دامداری در این شهرستان است (فرهنگ روستایی ، 160). سطح کلی اراضی آبادیهای روستایی این شهرستان 172284 هکتار است که 4/37% از آن به صورت آبی و ما بقی به شکل دیمی بهره برداری می شود (فرهنگ اقتصادی ، «ح»). غلات از محصولات عمده این شهرستان است تا جایی که به ترتیب 50538 هکتار و 21778 هکتار از اراضی ، زیر کشت گندم (8/30% آبی) و جو (1/26% آبی) قرار دارد.

دیگر محصولات کشاورزی شهرستان اردبیل اینهاست: چغندرقند (284 هکتار) ، حبوبات (10136 هکتار) ، نباتات علوفه ای (25526 هکتار) و سیب زمینی (12488 هکتار). سیب درختی و محصولات جالیزی نیز از دیگر تولیدات کشاورزی این شهرستان به شمار می رود (همان ، «و- ز»). علاوه بر فعالیت های یاد شده ، پرورش طیور و زنبور عسل در آبادی های این شهرستان رواج دارد (فرهنگ روستایی ، 136).

صنایع شهرستان رونق چندانی ندارد. صنایع دستی رایج در آبادیهای روستایی شامل: قالی بافی ، بافت گلیم و جاجیم ، شال بافی و سفالگری است. قالیچه تقش قوبای اردبیل معروف است. صنایع کارخانه ای در این شهرستان عمدتاً شامل صنایع مواد غذایی و شیمیایی است (خاماچی ، 176). محصولات دامی این شهرستان شامل: گوشت ، پوست ، پشم و لبنیات است و نیز تولید عسل در این شهرستان رونقی بسزا دارد و طایفهه های شاهسون در تولید این نوع فرآورده های سهمی ارزنده دارند (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/21).

در گذشته زبان رایج در این منطقه ، مانند بیشتر شهرها آذربایجان گویش آذری (ه م) بوده است که به مرور – به ویژه در دوره صفوی- فراموش شده ، و جای خود را به ترکی داده است (کسروی ، آذری 24000 ، جم). دین ساکنان شهرستان ، اسلام و مذهب ایشان بیشتر شیعه (اثنا عشری) و برخی نیز شاعفی یا حنفی هستند (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/20).

در شهرستان اردبیل 474 دبستان ، 156 مدرسه راهنمایی و جمعاً 40 دبیرستان و 5 هنرستان وجود دارد (آمار نامه ، 89). بجز اینها ، در این شهرستان 4 بیمارستان عمومی (457 تخت) ، 2 مرکز بهداشت ، 29 مرکز بهداشتی- درمانی و 100 خانه بهداشت دایر شده است (همان ، 168).

منطقه اردبیل از نظر سیاحتی دارای توانمندیهایی است که نباید  نادیده گرفت. گذشته از چشمه های معدنی ، اثار قدیمی بسیاری دز این شهرستان وجود دارد ؛ از جمله: بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی (نکـ: دنباله مقاله ) ، مقبره شیخ امین الدین جبرائیل در کلخوران مربوط به نیمه اول سده 10 ق ، مسجد جاعه کلخوران (دوره قاجاریه) ، گنبد (برج) شاطری در قریه صومعه (مسیر اردبیل ـ مشگین شهر) مربوط به نیمه اول سده 8 ق و مقبره چلبی اوغلو مربوط به سده 8ق (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، 8/21 ؛ نیزنکـ: شهر اردبیل در همین مقاله).

شهر اردبیل : مرکز استان و شهرستان اردبیل و یکی از کهنترین و درعین حال مهمترین شهرهای ایران ، اردبیل در 48 و 17 طول شرقی و 38 و 15 عرض شمالی قرار گرفته است (فرهنگ جغرافیایی ایران ، 4/12) و متوسط ارتفاع ان از سطح دریاف 1100 متر است ، کوه سبلان در غرب ان و رودخانه بالخلو در جنوب و جنوب شرقی  شهر قرار دارد. (دیباج ، 147؛ لاکهارت ، .(51

تاریخچه و جغرافیای تاریخی: بر پایه اثار بازمانده از گذشته ، اردبیل را از شهرهای باستانی ایران دانسته اند اثار و اشیا متعلق به سده 15 تا 12 ق م در نمین (مشکور ، نظری به ... 67) و دو سنگ نبشته اورارتویی بافت شده در دامنه های جنوبی کوه سبلان بخط میخی (همو ، «دو سنگ نبشته ... » ، 584) ، بر قدمت این شهر و ناحیه پیرامونی آن تاکید دارد. علاوه بر این گفته اند که زرتشت ، اوستا را در بالای کوه سبلان نوشته است (به اذین ، 2400؛ لاکهارت ، .(52

همچنین گفته شده است که زرتشت کتاب خود را در کوهی از کوههای اردبیل فراهم آورد (میر خواند ، 1/132؛ نیز نکـ:  شهرستانی ، 1/42) ونیز خبر داده اند که زرتشت در اغاز کار در اردبیل دعوت به دین خود کرد (هفت کشور ، 89؛ نیزنکـ: شهرستانی ، 1/42 ) و نیز خبر داده اند که زرتشت در آغاز کار در اردبیل دعوت به دین خود کرد  (هفت کشور ، 89؛ نیزنکـ: میرخواند ، 1/131). با این همه ، فقدان اطلاعات و شواهد کافی چگونگی شکل گیری اولیه این شهر را با ابهاماتی همراه ساخته است. وجود اخبار گوناگون در مورد بانی این شهر به این ابهامات دامن میزند.

اردبیل در زمان اشکانیان و در میان شهرهای اذربایجن ، جایگاه ویژه ای داشت. نوشته اند قهرمان اذربایجان به نام رهام که از پهلوانان و از نژادکیان بوده ، در این دوره از اردبیل برخاسته بود (به اذینف 2421 نیز نکـ: 231 – 238). به این ترتیب ، بنای شهر اردبیل رابسیار کهنتر از  زمان ساسانی باید دانست (لاکهارت ;(51,  اما مورخان و جغرافی نویسان اسلامای غالباً بنای این شهر را به فیروز ساسانی نسبت دادده اند (یاقوت ، 1/ 198؛ قزوینی ، 291). دینوری خبر میدهد که فیروز پسر یزدگرد در اذربایجان شهری ساخت و ان را باد فیروز خواند که همان اردبیل است (ص 87). صاحب مجمل التواریخ نیز مینویسد که پیروز در اذربایجان شهرها کرد که اشتقاق هم از نام خود دارد (ص 71). فردوسی نیز (6/48) بنای این شهر را به این پادشاه نسبت میدهد و میگوید:

دگر کرد بادان پیروز نام                            همه جای شادی و ارام و کام

که اکنونش خوانی همی اردبیل                   که قیصر بدو دارد از داد میل

برخی ماخذهای بنای شهر اردبیل را به سایر پادشاهان نسبت  داده اند ، از جمله حمدالله مستوفی ان را به کیخسرو پسر سیاوش منسوب میداند (ص 92). بر اساس روایتی ، به هنگام کشاکش کیخسرو با فریبرز پسر کیکاووس بر سر پادشاهی ، کیخسرو همراه با گودرز ، بمهن دژ را که قلعه ای در کوه سبلان بوده است ، فتح کرد و در همان زمان شهر اردبیل را بنیاد نها (شیروانی ، 34؛ نیزنکـ: فردوسی ، 2/ 272- 276؛ میرخواند ، 1/ 126- 127). براساس این داستان گویا بهمن دژ که نقطه مرکزی ناحیه بوده ، جای خود را به شهر اردبیل داده است. هر چند فردوسی خبر میدهد که کیخسرو پس از  فتح دژ بهمن ، اتشکده اذرگشسب را در انجا برپاساخت (2/ 277). ظاهراً بر همین مبنا نام قبلی اردبیل را آذر بهمن نیز دانسته اند (حکیم ، 15؛ اعتماد السلطنه ، 1/ 43).

اردبیل در سده ها ی4 تا 6 م از سوی هونها که هر چند گاه یک بار به ایران میتاختند ، آسیبها دید ، از آنجا که پیروز ساسانی خرابیهای اردبیل را که بر اثر خشکسالی و حملات هونها ایجاد شده بود ، ترمیم کرد و ظاهراً دیواری به دور شهر کشید ، بنای ان را به او نسبت داده اند (به اذین ، همانجا).

بیش از دوره اسلامی ، به نوشته استراین ، اذربایجان دارای دو مرکز اصلی بود: یکی از  دو مرکز گنجک (به ارمنیی گنزک) بود که همان تخت سلیمان امروزی است ؛ اما نام دیگر در جغرافیای استرابن از قلم افتاده است در دوره اسلامی این دو مرکز را شیز و اردبیل خوانده اند (مارکوارت ، .(108

مارکوارت خبر میدهد که اردبیل بدون شک مرکز تابستانی اذربایجان بوده است. همو مینویسد: اگر چه اردبیل مرکز اقامت مرزبان بوده ، اما در منابع کهن ارمنی از ان نامی برده نشده است (همانجا)و به هر حال از اواسط تا اواخر دوره ساسانی ، اردبیل به تنهایی مرکز (کرسی) اذربایجان به شمار میرفت (به اذین ، همانجا) و سکه های دوره پارتی  ساسانی در این منطقه با علامت «ار» یا «ارت» ضرب میشده است است. (ترابی ، 2/9-10).

اردبیل به هنگام فتح آذربایجان به دست مسلمانان ، همچنان پایتخت این منطقه و مقر مرزبان ان بود (بلاذری ، 455؛ شوارتس ، .(1027 بلاذری درباره فتح اذربایجان و اردبیل اخبار گوناگونی نقل میکند. از جمله اینکه حذیقه بن یمان با فرمان ولایت اذربایجان از سوی عمر بن خطاب از نهاوند به اردبیل امد. مرزبان اذربایجان در مقابل او سپاهی از شهرهای منطقه گرد اورد و چندی به مقاومت پرداخت ، اما سرانجام موافقت کرد با شرایطی از جمله پرداخت 800 هزار درهم و پیشگیری از خون ریزی ، تسلیم شود.

بدین سان اردبیل به دست حذیفه به صلح گشوده شد در این هنگام ، اگر چه شهر اردبیل آرام و مطیع ماند ، اما مردم پیرامون ، سر به شورش گذاردند (ص 455- 456) همو گزارش میدهد که عمر پس از  عزل حذیفه ، عتبه بن فرقد سلمی رابه جای وی والی اذربایجان کرد و او شورش مردم در اطراف اردبیل را فرو نشاند (ص 456).

سال فتح اردبیل را به تفاوت در 20 و 22 ق نوشته اند (همانجا). یعقوبی فتح اذربایجان را در 22ق و به دست مغیره بن شعبه ثقفی و در زمان خلافت عثمان میداند (ص 41؛ نیزنکـ: بلاذری ، همانجا). همو خراج انجا را سالانه کم و بیش 4 میلیون در هم ذکر میکند (همانجا).

در زمان خلافت حضرت علی (ع) ولایت اذربایجان نخست با سعید بن ساریه خزاعی و سپس با اشعث بود. به دستو اشعث بن قیس کندی ، مسجدی در اردبیل بنا شد که بعداً توسعه یافت (شوارتس ، همانجا). همو علاوه بر اسکان گروهی از اعراب و سربازان در اردبیل (همانجا) ، جماعتی از اهل عطا یعنی کسانی را که احکام دین میگفتند و از بیت المال مستمری دریافت میداشتند ، در این شهر منزل داد (صفری ، 1/27). به این ترتیب ، عشیره های عرب در شهر اردبیل و پیرامون ان ساکن شده ، اراضی حاصلخیزی را متصرف شدند و حتی کشاورزان و زمین داران پیشین را رعایای خود ساختند. (همو ، 1/ 29).

در اوایل سده 2 ق کشمکشها  وبرخوردهایی میان تیره های مختلف مستقر در اذربایجان و به ویژه مرکز ان (اردبیل) در گرفت که به خسارایت در منطقه و شهر اردبیل منجر شد (همو ، 1/30-31). علاوه بر این در 112 ق خزرها از ناحیه الان هجوم اوردند و اردبیل را گشودند (طبری ، 7/70؛ ابن اثی رف 5/159) و تاراج کردند و همه مردان بالغ شهر را کشتند و زن و فرزندان آنان رابه اسیری بردند (صفری ، 1/ 131؛ به اذین ، 246).

در 201 ق بابک به پیشوایی خرم دینان رسید و در اردبیل و حوالی ان حدود 22 سال به مبارزه با دولت عباسی پرداخت (همانجا) . در 22ث0 ق نبردی میان بابک و افشین در ارشق (ه م ) رخ داد که متعاقب ان بابک به مغان (موقان) گریخت و از انجا به شهر خود (بذّ) رفت (طبری ، 9/13-14) و سرانجام در 22ق شکست یافت (صفری ، 1/39). پس از شکست بابک ، به واسطه اهمیت ارتباطی اردبیل (شوارتس ، .(1029

خلیفه معتصم دستور داد که پایگاههای خراب شده میان زنجان واردبیل دوباره برپا شوند تا انتقال کالاها و مواد غذایی به اردبی از نو امکان پذی رشود (همو ، ; 1028 میر خواند ، 1/467).

حدود 50 سال پس از شکست بابک  خرم دین ، محمد بن ابی الساج در اذربایجان حکومتی پدید اورد (صفری ، 1/42؛ ترابی ، 2/12). مرکز این حکومت نخست مراغه بود (هب اذین ، همانجا) و سپس در 304 ق به اردبیل انتقال یافت  (شوارتسف .(1030 در 307ق ، یوسف بن ابی الساج در اردبیل و به دست مونس خادم دستگیر شد (مسعودی ، 3/310-311 ؛ کسروی ، شهریاران ... ، 66)  واز این پس اگر چه فرزندان ابی الساج در اردبیل و به دست مونس خادم دستگیر شد (مسعودی ، 3/310- 311؛ کسوری ، شهریاران ... ف66) و از این پس اگر چه فرزندان ابی الساج تا 325 ق در اردبیل ، بردع و مراغه حکمرانی میکردند (هب اذیر ، ترابی ، همانجاها) ، اما خود را تابع بغداد میدانستند (صفری ، همانجا).

یعقوبی (د 284ق) اردبیل را یکی از کوره های 12 گانه اذربایجان میخواند و فاصله ان تا زنجان را 4 منزل بر میشمارد (ص 41). در مقابل  ، این رسته اذربایجان را دارای 5 کوره دانسته ، اردبیل را اولین کوره انجا مینامد (7/106).

در 326ه ق لشکری ، پسر مردی گیل به سوی اذربایجان که در ان زمان در دست دیسم بن شاذلویه کرد بود ، روی اورد. دیسم نیز با سپاهی از کردان و دیگران به مقابله با او برخاست ، طی دو ماه ، دو بار جنگ در گرفت که در هر دو جنگ دیسم شکست یافت  لشکری بر سراسر اذربایجان ، بجز شهر اردبیل  ، دست یافت. اردبیلیان به وعده های صلح لشکری اعتماد نکردند و به دفاع از شهر پرداختند. دیسم نیز با گروههایی از کردان و سالوکان (صعلوکان = دزدان و راهزنان) به نزدیکی اردبیل امد و به کمک اردبیلیان داخل شهر ، لشکری  را شکست داد و او ناچار به موغان (مغان) فرار کرد (کسروی ، شهریاران ، 68- 69).

اما لشکری دیگر بار دیسم را شکست داد و در اذربایجان به حکمرانی پرداخت (همان ، 69- 70) کسروی از انجا که ابوعلی مسکویه صریحاً از فتح اردبیل نام نمیبرد ، تردید دارد که در این باره اردبیل به چنگ لشکری افتاده باشد (همان ، 70 ، حاشیه 1).

در 331 ق مرزبان بن محمد بن مسافر سلار به سبب اینکه مردم اردبیل از دیسم در برابر او حمایت کرده بودند ، دستور داد تا حصار شهر را ویران ساختند ، از این رو مردم به کوه و بیابان پناه بردند و شهر و نواحی اطراف دچار هرج و مرج شد (ابن حوقل ، 2/334).

اصطخری ، در 346 ق اردبیل را هنوز بزرگترین شهر اذربایجان و مرکز ولایت میخواند (مسالک ، 159). طول وعرض شهر در این زمان دو سوم فرسنگ در دو سوم فرسنگ بود (همانجا). هر چند ابن حوقل (2/334-335) در همین دوره مینویسد: اردبیل امروزه فرسوده است و آبادی و رونق تجارت سابق را ندارد ، با این همه ، اصطخری ان را «جایی پرنعمت» می خواند که در ان زمان دارای با رویی با 4 دوازه بوده است (همانجا ؛ نیزنکـ: حدود العالم ، 158).

ابن حوقل خود ضمن بیان چشمه های جاری و چاههای آب شیرین اردبیل ، گزارش میدهد که در این شهر عسل ، گردو ، روغن ، مویز و همه خوردنیها در حد رایگان ، ارزان است (2/335). ابودلف در 341ق از آبهای معدنی اردبیل و پیرامون ان سخن میگوید که در درمان جرب مورد استفاده بوده است (ص 46) اصطخری مینویسد : «این حدود همه زبان تازی و پارسی دارند و مردمان اردبیل زبان ارمنی میدانند» (همان ، 160).

 در اواخر عهد سلجوقیان  که همزمان با قدرت یافتن گرجیان بود ، اردبیل از حملات انان خسارت فراوان دید (هب اذین ، 248؛ ترابی ، 2/18-19) ؛ در این حملات اردبیل غارت شد و گفته اند که در این میان 12 هزار نفر از ساکنان ان کشته شدند (لاکهارت ، .(52

پس از  مدت کوتاهی ، در 618 ق مغولان به اردبیل هجوم اوردند (حمیری ، 26) و نه تنها مردم شهر ، بلکه ساکنان روستاها و شهرکهای ان را نیز به قتل رساندند (لاکهارت ، همانجا ، کسروی ، کاروند ، 139).

یاقوت حموی که ظاهراً درست پیش از این رویداد ، شهر اردبیل را ترک کرده بود ، خبر میدهد که میان مغولان و مردم اردبیل 3 بار جنگ در گرفت ک در دو جنگ اول به واسطه مقاومت اهالی ، مغولان کاری از پیش نبردند ، اما درجنگ سوم مغولان بر شهر چیره شدند و «کسی از اهالی را زنده بر جای نگذاشتد ، مگر انان را که پنهان شده بودند »(1/198). همو خبر میدهد که پس از  این هجوم ، شهر وضعی رقت بار پیدا کرد و تقریباً به صورت خالی از سکنه درامد (همانجا).

اگر چه یاقوت مینویسد اردبیل یک بار دیگر وضع پیشین خود را بازیافت ، اما شواهد حاکی از ان است که این شهر که تا اغاز سده 7 ق / 13 م در نهایت آبادی بود ، به واسطه تاخت وتاز گرجیان و مغولان و همچنین زمین لرزه هایی مکرر ، از رشد و توسعه بازماند و روی به ویرانی نهاد (دیباج ، 148). تا جایی که در اغاز سده 8 ق به شهری کوچک و تا حدودی به دور از مسیر پر رونق بازرگانی ، بدل شده بود (سیوری ، 2). حمدالله مستوفی در 740 ق توابع اردبیل را 1000 پاره دیه و حقوق دیوانی ان را 85 هزار دینار ذکر است (ص 92-93).

در دوره ایلخانان اگر چه تبریز ، به عنوان شهر مهم اذربایجان ، رو به رشد بوده و از لحاظ سیاسی جایگزین اردبیل به شمار می امد ، اما اردبیل نیز به عنوان دارالارشاد هنوز از جایگاهی خاص برخوردار بود. نوشته اند که تیمور مزارع و روستاهای  در اطراف اردبیل خرید و وقف مزار شیخ صفی کرد و ضمن بخشودن مالیات اردبیل به خاندان صفوی مزار شیخ صفی را محل بست و تحصن شناخت (مینورسکی ، 224). نیز نوشته اند که خواجه علی نواده شیخ صفی جایگاهی روحانی نزد تیمور داشت. همو از تیمور آزادی اسرای ترک را درخواست کرد و با اجابت این درخواست ، ترکان ازاد شده از مریدان خواجه شدند (کمپفر ، 22- 23 ؛ لاکهارت ، 53 ؛ سیوری ، 12). ظاهراً اینان همان کسانی هستند که اوبن از انان به عنوان  اسیران ترک اسکان یافته در جلگه اردبیل یاد میکند (ص 134)؛ لاکهارت ایشان را افرادی میداند که بعداً از  شاه اسماعیل جانبداری نمودند (همانجا).

به این ترتیب ، اردبیل در این زمان رونق گذشته خو را از  سر گرفت میرخواند از اواخر سده 9 ق خبر میدهد که اردبیل «ملجأ و مأمن اشراف طوایف انسان» بود ورد مقبره شیخ صفی روزانه افراد بسیاری اطعام میشدند (7/446). این اقدام تا مدتی دراز در عهد صفویان ادامه داشت ، تاورنیه  گزارش میدهد که برای اطعام مساکین 25 تا 30 اجاق بزرگ در مطبخ خانه مقبره تعبیه شده بود (ص 75) واعتماد السلطنه مینویسد ، روزانه تا هزار نفر اطعام میشدند (1/42)

شاه اسماعیل صفوی قیام خود را از اردبیل اغاز کرد. او در محرم 905 که هنوز بیش از  13 سال نداشت ، با عده ای از پیروان خود به اردبیل امد (به اذین ، 254). پیروان او بیشتر از طایفه های ترک زبان از جمله استاجلو ، شاملو ، تکلو ، ورساق ، روملو ، ذوالقدر ، افشار و قاجار بودند که استقرار انان در اردبیل و اطراف ان در گسترش زبان ترکی بیتاثیر نبوده است (کسروی ، آذری ، 23). اسماعی در 906 ق برای گرفتن انتقام پدر به شیروان حمله برد و به زودی شیروان تا بندر باکو را متصرف شد (به اذین ، همانجا) و سپس تبریز را پایتخت خود ساخت و در آنجا تاجگذاری کرد (رُهربرن ، 7 ؛ دیباج ، 149).

 در همین زمان  تشیع مذهب رسمی کشور شد (به اذین ، همانجا) حال انکه پیش از ان مردم اردبیل شافعی مذهب بودند ، صاحب جهانگشای خاقان مینویسد ، «مردم اکثر  بلاد اذربایجان از طوایف سنی و نصرانی» بودند و «مذهب بحق ائمه اثناعشر مخفی بود» (ص5).

در زمان شاه طهماسب اول ، پایتخت از تبریز به قزوین انتقال یافت (رهربرن ، 8) ، اما باز هم اردبیل اعتبار و اهمیت خود را محفوظ نگاه داشت (دیباج ، همانجا). شیروانی 0ص 35) مینویسد: اردبیل حدود 20 سال دارالارشاد بود (نیزنکـ: جهانگشای خاقان ، همانجا). همواره مرکز تجمع صوفیان به شمار میرفت ، علاوه بر این ، اردبیل در این دوره در شمار شهرهای مقدس شیعیان بود و نوشته اند که کمابیش همانند نجف ، مشهد و کربلا مورد احترام بوده است. (دلاواله ، 367؛ فلسفی ، 3.101؛ به اذین ، 261).

شاه عباس اول در اواخر شعبان 1014 فرمانی صادر کرد و بر دارالامان بودن شهر اردبیل (وبقعه شیخ صفی) تاکید کرد (فلسفی ، 3/102). در این زمان بر در ارامگاه شیخ صفی زنجیرهای بزرگی از چپ به راست و از بالا به پایین اویخته بودند. هر فرد مورد تعقیبی که دستش به این زنجیرها میرسید ، یا میتوانست خود را به درون محوطه بقعه بیندازد ، از هر گونه اسیبی در امان بود (دلاواله ، 369؛ تاورنیه ، 74؛ فلسفی ، 3/101).

در این زمان در شهر اردبیل دکانها و کاروانسراهای متعددی وجود داشت و شهر دارای چندین دروازه بود که دروازه های رئیس سعد ، نوشهر ، اسفریس ، و مقابر از ان جمله بودن (صفری ، 1/112؛ به اذین ، 255). تاورنیه اگر چه شهر را در این زمان شهری متوسط میمشارد اما به واسطه موقعیت بازرگانی ان  ، از شهرهای  مهم کشور به حساب می اورد (ص 73ف 76؛ نیزنکـ: دلاواله ، 367). تاورنیه  همچنین در کنار ذکر کاروانسراهای شهر ، از کاروانسرایی زیبا در کنار میدان (عالی قاپو) خبر میدهد (ص 74).

الئاریوس در اواسط سده 1 ق ضمن تاکید بر حاصلخیزی خاک و ابادانی دهکده های پیرامونی شهر ، ان را کمی بزرگتر از شماخی میداند و اضافه میکند که شهر حصار ندارد و خانه های ساخته شده از گل و خشت ، هر کدام دارای باغ میوه است ، چنانکه شهر اردبیل از دور همچون جنگلی به نظر می اید. (ص 121ف 122).

در 1140 ق ترکهای عثمانی اردبیل را به اشغال خود در اوردند (به اذین ، 270) ، اما در 1143 ق به دست نارد آزاد شد (همانجا).

اردبیل که در زمان صفویه شهری نسبتاً آباد بود ، از ان پس اهمیت خود را از دست داد (شیروانی ، 34؛ طاهری ، 105). دلاواله مینویسد ک در اردبیل به جز مقبره شاه صفی چیز قابل توجه دیگری وجود ندارد (ص 369). به دنبال جنگهای ایران و روسیه (1242-1244ق/ 1826- 1828م) ، اردبیل در اغاز سال 1244ق  توسط پاسکویچ تصرف شد و قسمت اعظم کتابخانه بقعه شیخ صفی بعنوان غنیمت به سن پترزبورگ  انتقال یافت (بارتولد ، ; 217 لاکهارت ، ; 56 کیهان ، 2/167). در میان این کتابها ، برخی نسخه های نادر و ارزشمند وجود داشته است (بارتولد ، همان جا).

لاکهارت خبر می دهد که پیشنهاد انتقال کتابها توسط سنکووسکی شرق شناس روسی صورت پذیرفت (همان جا) و ظاهراً این کار پیش از انعقاد عهدنامه ترکمانچای به انجام رسید (به آذین ، 275). عباس میرزا به سرپرستی یکی از همراهان ژنرال گاردان (سفیر ناپلئون در ایران)(اعتمادالسلطنه ، 1/40) قلعه اردبیل را تا نیمه خراب کرد و «قعله دیگری بر گرد آن برآورد و خندق و خاکریز به طریق قلاع» برپا داشت (هدایت ، 10/64).قعله اردبیل اگرچه از نظر وسعت به پای قلعه عباس آباد (در کنار رود ارس در نخجوان) نمی رسید ، اما از آن محکمتر بود (همانجا). این قلعه پاسدار خانه و برجهای دیده بانی ، خندق و پلهای متحرکی به سبک قلعه های اروپایی داشت (طاهری ، 217).

شهر اردبیل در دوره قاجاریه رونق و شکوه گذشته را باز نیافت (نفیسی ، 2/167)  و وسعت ان به حدود یک سوم وسعت شیراز میرسید. دیوار گلی پیرامون شهر ویران ، با ردیفی از اجر پوشیده و برجها و استحکاماتش فروریخته بود (طاهری ، همانجا). افزون بر این ، شهر در 1252ق دچار طاعون شد و جمعیت ان بسیار کاهش یافت (همو ، 143).

اردبیل در این دوره دارای 6 محله و 84 مسجد بود که هر محله کلانتری خاص داشت (اوین ، 137ف 139)؛ در این زمان همه چیز در اردبیل تحت الشعاع بقعه شیخ صفی قرار داشت (همو ، 143). اوبن مینویسد: پیش از انکه شهر به انبار کالاهای بازرگانی روسی بدل شوده ، هیچ علت وجودی یا منبع عایدی برای اردبیل متصور نبود (همانجا) ، همو رشد و توسعه اردبیل را در این زمان مدیون دو عامل تجارت و مذهب میداند (ص 135).

جمعیت این شهر در زمان حدود 60هزار نفر بود و 12 کاروانسرای شهر مرکز عمده تجاری و محل استقرار تاجران مسلمان شهر به شمار میرفت که در کنار ایشان گروهی از ارمنیان اردبیل (20 خانوار) ظاهراً به طور گروهی از تبریز به اردبیل امده و مطابق آیین خود در این شهر کلیسا و مدرسه ای دایر کرده بودند (همو ، 1335-136). یهودیان اردبیل را حدود 30هزار نفر دانسته اند که کنیسه ای نیز برای خود برپا داشته بودند (اوبن ، 137).

در همین زمان ، بجز عامل تجارت و مذهب ، رشد شهر اردبیل تا حدی نیز مدیون جذب جمعیت شهرها و روستاهای  پیرامونی خود بوده است. چنانکه اوبن خبر میدهد ، عده ای از اطراف و از شهرهایی مانندن خلخال و مشگین و حتی تبریز و همچنین چادر نشینان اسکان یافته ، به شهر اردبیل وارد شده بودند (ص 137).

اردبیل در جنبش مشروطیت سهم قابل توجهی داشت. با پیش امدن استبداد صغیر ، روسها که با خلع محمدعلی شاه مخالف بودند ، رحیم خان (رئیس طایفه چلبیانلو ) را در قراجه داغ با پول و سلاح مجهز کردن و او با کمک سران طوایف شاهسون و در دفاعی از  محمد علی شاه ، شهر اردبیل را محاصره کردند در این زمان ستارخان برای کمک به ازادی خواهان به اردبیل امده بود (به اذی رف 276) و باقر خان ، در دفاع از شهر و مقابله با ایشان ، همراه عده ای از مجاهدان (1500 سوار) به یاری ستارخانا از تبریز به قصد اردبیل ، به سراب امد. حاج صمدخان نیز از مراغه به انجا شتافت و ازتهران نیز یپرم خان و سردار بهادر با 300 سوار بختیاری و 150 نفر از  مجاهدان برگزیده و 100 نفر قزاق به سوی اردبیل روان شدند (کسروی ، تاریخ ...  ف2/95).

هنگام خروجی این عده از تهران ، اردبیل سقوط کرد و به دست شاهسونها افتاد (همانجا) که پیش از  ان آبادیهای پیرامونی شهر را غارت کرده بودند (همان ، 2/97ف به نقل از گزارش رسمی روسیه). متعاقب ان روسیه شماری سرباز و قزاق به سوی اردبیل فرستاد ، سواران شاهسون و قره باغ پس از  تصرف شهر ، دست به تاراج بازارها وتیمچه ها وکاروانسراها زدند ون همه را بجز حجره های متعلق به روسها و بستگان  ایشان به یغما بردند (همان ، 2/98).

با افزایش شمار سپاهیان روسیه ، اردبیل در این زمان به صورت یکی از  کانونهای سپاهی نشین روسیه در امد (همان ، 2/98- 99). یکی از تلگرافهای انجمن ولایتی اردبیل در آن زمان حاکی از آن بود که «اشرار.... بازار ، دکاکین و کارانسراها و بیوتات حتی ملحقات بقعات متبرکه و مساجد ]را[ به یغما ]بردند[ ... ویرانی اردبیل نه به حدی است که به شرح و بسط گنجد»(«اوضاع اردبیل»). تلگراف انجمن ولایتی آستارا نیز از ظلم و ستم و غارتی که بر مردم اردبیل تحمیل شده است ، خبر می دهد (همان جا).

یپرم خان برای سرکوبی عشایر مهاجم به اردبیل آمد و اگرچه آنان را شکست داد و تنی چند از سران ایشان را به اسارت گرفت (صفری ، 1/300- 302) ، اما با وجود روسها که حامی عشایر بودند ، رهایی کامل شهر ممکن نشد. روسها که در آغاز به بهانه حفاظت از اتباع روسی به اردبیل آمده بودند ، خود از هر گونه تعدی به مال و جان اهالی شهر کوتاهی نمی کردند (همو ، 1/307 ، 314 ، 328). اخبار جنگ بین الملل اول در 1332ق در اردبیل منتشر شد.

در این زمان حدود 3 هزار سرباز روس نیز نظر ژنرال فیدارف در اردبیل مستقر بودند (همو ، 1/338)؛ در همین زمان بود که برخوردهایی میان فرقه دموکرات که از نو سازمان یافته بود و اتحاد اسلام که در اردبیل نمایندگی داشت ، رخ داد و موجب نابسامانیهای تازه ای در شهر شد (همو ، 1/342ف 351- 352) و خشکسالی همراه با کمبود مواد غذایی به این گونه نابسامانیها دامن زد (همو ، 1/358- 359). به دنبال آن ، سربازان عثمانی به اردبیل وارد شدند و مدتی را در این شهر گذراندند (همو ، 1/374- 377).

پس از انقلاب اکتبر ، در 1339ق/1920م عده ای قفقازی به عنوان بلشویک به اردبیل وارد شدند ، ولی تنها چند روزی در آن جا اقامت گزیدند و هنگام مراجعت مورد حمله یکی از  طوایف شاهسون قرار گرفتند و عده ای از ایشان کشته شدند و اسلحه آنان به دست این طایفه افتاد (همو ، 1/387). شاهسون ها با حمله های گاه به گاه خود پیوسته موجب نا امنی شهر اردبیل می شدند ، اما پس از این سال ها و به تضعیف و دستگیری سران ایشان ، شهر اردبیل از یورشهای آنان برای همیشه در امان ماند(همو ، 2/5- 7).

در همین سالها (1307ش) نخستین خیابان در اردبیل به عنوان محور اصلی شهر احداث شد (همو ، 2/14- 15) و اردبیل به عنوان شهری امروزی رو به رشد نهاد و به واسطه استقرار بر سر راه بازرگانی تبریز- آستارا- لنکران ، فعالیت تجاری قابل توجهی داشت. در 1305ش حجم واردات این شهر 10 هزار تن و صادرات آن که عمدتاً خشکبار ، قالی و پشم بود ، به 5700 تن می رسید (کیهان ف2/167).

ویژگی های اجتماعی- اقتصادی: در آذر ماه 1319 شهر اردبیل 12738 خانوار (63406 نفر) جمعیت داشت (جغرافیا و اسامی .... سیزده ، سی و دو). میزان رشد جمعیت این شهر در دوره های پس از آن شدت گرفت ، تا جایی که در سالهای 1345 و 1355ش جمعیت این شهر به ترتیب به 14585 خانوار (83596 نفر) و 25322 خانوار(147865 نفر) رسید (آمارنامه ، 50).

شهر اردبیل در مهر 1365 دارای 50987 خانوار معمولی ساکن (281302 نفر) و 7 خانوار دسته جمعی با 671 نفر جمعیت بود (سرشماری عمومی ، 18) و نسبت جنسی در این شهر 108 (نفر مرد در مقابل 100 زن)بوده است. با توجه به اینکه 4/46% از این عده کمتر از 15 سال سن داشته اند (همان جا) ، می توان جمعیت این شهر را اصولاً جمعیتی جوان به شمار آورد.

این واقعیت که حدود 30% از جمعیت این شهر در سایر نقاط ، به ویژه در نقاط روستایی ، متولد شده اند (همان جا) ، می توان رشد جمعیت این شهر را در کنار رشد طبیعی ، معلول مهاجرتهای روستایی- شهری به حساب آورد. مطابق همین داده ها ، از 2213452 نفر جمعیت 6 ساله و بالاتر این شهر ، 5/59% با سواد بودند که این نسبت در میان مردان 7/71% و در بین زنان 46% بوده است. همچنین از 186938 نفر 10 ساله و بیشتر این شهر ، 3/32% شاغل ، 1/6% بیکار(جویای کار) و مابقی عمدتاً محصل و خانه دار بوده اند.

علاوه بر این ، 8/9% ، 3/10% و 1/22% از شاغلان این شهر به ترتیب در گروه های عمده کشاورزی ، صنعت و ساختمان به کار مشغول بودند (همان جا). در همین سال ، خانوارهای معمولی ساکن در شهر اردبیل در 42575 واحد مسکونی معمولی ، 5 چادر و 79 آلونک زندگی می کردند (همان ، 19).

رد 1370 ش جمعیت شهر اردبیل 57111 خانوار (311023نفر) بود. جمعیت این شهر در دوره زمانی 1345 تا 1365 ش  با نرخ رشد سالانه قابل توجهی روبه افزایش نهاد. این رشد در سالهای 1345 – 1355 ش و 1355-1365 ش به ترتیب 9/5%و 56% در سال بود ، حال  انکه در دوره 1365- 1370 ش این رشد به حدود 2% رسید (آمارنامه ، همانجا) که بطور نسبی نشانگر  کاهش شدید نرخ رشد سالانه جمعیت این شهر است.

اردبیل آثار تاریخی ارزشمندی دارد که بیشتر مربوط به دوره صفویه است. کهنترین بنای تاریخی  اردبیل ، جمعه مسجد است که بنای اولیه ان از  دوره سلجوقی است. این مسجد از 3 قسمت تشکیل شده است : رواق که در حال حاضر به صورت مسجد تیرپوش در امده ؛ گنبد و مناره که قسمتی از ان به فاصله کمی از مسجد برجای مانده است (فرهنگ جغرافیایی ابادیها ، 8/23). محل اولیه این مسجد را اتشکده قدیم شره دانسته اند (صفری ، 2/176). گفته اند که این مسجد در واقع به جای مسجدی که اشعث بن قیس کندی در 35 یا 36 ق در این شهر ساخته بود ، بنا گردیده است (نکـ: همو ، 2/181؛ برای اگاهیهای بیشتر ، نکـ: ه د ، مسجد جمعه اردبیل).

مسجد جامع اردبیل از  دیگر مساجد شهر است ک در اصل بنای آن به دوره صفویه باز میگردد و بعدها بازسازی شده است. این مسجد دارای طاق نماهای گچی مقرنس کاری شده و طلایی رنگ است (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، همانجا).

بازار اردبیل در قالب مجموعه ای مرکب از عناصر مختلف (تیمچه ، سرا ، حمام ، مسجد و ... ) در میان شهر در طرفین خیابان اصلی قرار گرفته است. اگر چه این بازار در سده های 7 و 8ق رونق فراوانی داشت وبخش مهمی از ان در دوره های بعد ، از موقوفات بقعه شیخ صفی به شمار می امد  ، اما بنای کنونی ان عمدتاً متعلق به دوره صفوی است (مخلصی ، 51). قسمت عمده این بازار به سبب احداث خیابان در سالهای اخیر ، تخریب شده و ارتباط قسمتهایی از ان با هسته مرکزی از میان رفته است. (همو ، 51-52).

امامزاده صالح موسوم به اوSTRONGغلان امامزاده سی درنزدیکی میدان شیخ صفی الدین و همچنین قیز امامزاده سی در کنار مسجد جامع میر صالح مجتهد از مکانهای مقدس این شهر است (صفری ، 2/190-191). بقعه امامزاده صالح در اصل شامل مسجد و مقبره یا است. مجموع بنا شامل رواق ، حرم ، صحن و مسجد است و نمای جنوبی ان مرکب از  ایوانی باطاقی نیم گنبد و تزیینات کاشیکاری است (مخلصی ، 56).

بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی از جالبترین بناهای این شهر به شمار میرود ، تا جایی که آن را در میان بناهای مذهبی منحصر به فرد دانسته اند (دیوری ، .(223 مجموعه بنا که در واقع کار سلاطین مختلف دوره صفویه است ، بنحوی بارز در اطراف بقعه شکل گرفته اند (شراتو ، .(121 بنای اولیه بقعه رابه زمان حیات شیخ صفی منسوب و آنرا خانه مسکونی او دانسته اند (خلخالی ، 397). بقعه دارای دو گنبد است: یکی بر فراز مقبره شیوخ و شاهزادگان مدفون در این محل ،  از نظر ظرافت در مبنت کاری اهمیت خاصی دارد (فرهنگ جغرافیایی آبادیها ، همانجا).

شاه طهماسب این مجموعه بناها را که به صورت نامنظم  پراکنده در اطراف بقعه برپا شده بودند ، سامان داد و به صورت مجموعه ای یکدست و هماهنگ دراورد (پوپ ، .(III/1177-1178 از جمله هدایای شاه عباس اول به بقعه ، مجموعهع ظروف چینی و کتابهای فارسی ارزشمندی بوده است (مرتن ، 35 و حاشیه 32). کتابخانه این بقعه در 1244 ق/ 1828 م توسط پاسکویچ روسی غارت شد (نکـ: فلسفی ، 3/109).

مسجد ومدرسه علوم دینی میرزا علی اکبر واقع در میدان ساعت اردبیل از دیگر بناهای قابل توجه شهر به شمار میرود. بنای مسجد به ابعاد 24  30 متر و دارای 30 ستون در 5 ردیف است. در ضلع شرقی صحن مسجد ، حجره های مدرسه علوم دینی در دو طبقه ساخته شده است  (مخلصی ، 64).

کلیسای مریم مقدس در کوچه ای موسوم ب ارمنستان واقع در محله گازران یا اونچی میدان (همو ، 59) ظاهراً همان است که تاورنیه در اواسط سده 17 م از ان یاد کرده است (ص 74). این بنا که اکنون متروکه است شکل مستطیل دارد و قسمت داخلی ان مرکب از فضایی است مربع شکل با 4 درگاه بلند و طاقی جناقی که بر روی ان گنبد آجری به صورت چتری قرار گرفته است. (مخلصی ، همانجا).

شهر اردبیل دارای چند پل قدیمی است که از ان میان میتوان به پل هفت چشمه (داش کسن ) ، مربوط به پیش از صفویه ، پل سه چشمه (پیر مادر یا پیر علمدار) ، مربوط به اوایل دوره صفوی ، و پل پنج چشمه ، احتمالاً متعلق به دوره صفوی اشاره کرد (همو ، 46-49).

اردبیل را شاید بتوان نخستین شهر ایران دانست که اب ان از طریق لوله کشی تامین میشده است. اینکار ظاهراً به دوره صفویه باز میگردد. سرچشمه اب در یکی از مرتفعات جنوب غربی شهر به نام قره بایر (10 کیلومتری اردبیل ) قرار داشت و اب انجا از طریق  لوله های سفالی (تنبوشه) به قطر 30 سانتی متر به شهر وارد میشد (صفری ، 1/5). رشته قناتی نیز به شهر اردبیل وارد میشد که به دوره صفویه متعلق بود و به نام قنات «اهل ایمان» شهرت داشت  اب ان به مصرف شرب کسانی میرسید که در بقعه شیخ صفی اطعام میشدند (همو ، 1/6). اب این قنات تا 116 ش جاری بود (همانجا).

شماری از علما و بزرگان به شهر اردبیل منسوبند (نکـ: یاقوت ، 1/198). اعتماد السلطنه از میان علمای معروف این شهر از مقدس اردبیلی یاد میکند. (1/43).

ماخذ:

امار نامه استان اردبیل (1372ش) ، سازمان برنامه و بودجه استان اردبیل ، تهران ، 1374ش؛ ابن اثیر الکامل ؛ ابن حوقل ، محمد ، صوره الارض ، لیدن ، 1939 م؛ ابن خردادبه ، عبیدالله ، المسالک  الممالک ، لیدن ف1889 م؛ ابن رسته ، احمد ، الاعلاق النفیسه ، لیدن ، 1891م؛ ابن فقیه ، احمد ، مختصر البلدان ، لیدن ، 1302ق ؛ ابودلف ، مسعر ، سفرنامه ، به کوشش مینورسکی ، ترجمه ابوالفضل طباطبایی ب تهران ، 1342ش؛ .

ابوالفدا ، تقویم البلدان ، پاریس ، 1840 م؛ اصطخری ، ابراهیم ، المسالک و الممالک ، دمشق ، 1381ق / 1961م؛ همو ، مسالک و ممالک (ترجمه فارسی )ف تهران ، 1347 ش ؛ اعتمادالسلطنه ، محمد حسن ، مراه البلدان ، به کوشش ، عبدالحسین نوایی و هاشم محدث ، تهران ، 1367ش؛ الئاریوس ، ادام ، سفرنامه ، ترجمه احمد بهپور ، تهران ، 1363ش؛

انصاری دمشقی ، محمد ، نخبه الدهر ، به کوشش مرن ، لایپریگ ، 1923م؛ اوبن ، اوژن ، ایران امروز ، ترجمه علی اصغر سعیدی ، تهران ، 1362ش؛ «اوضاع اردبیل» ، ایران نو ، تهران ، 1327ق/ 1909م ، س 1 ، شمـ 72؛ برهان قاطع ، محمد حسین بن خلف تبریزی ، به کوشش محمد معین  ، تهران ، 1362ش؛ بلاذری ، احمد ، فتوح البلدان ، به کوشش عبدالله انیس الطباع ، بیروت ، 1407ق/ 1987م ؛ به اذین ، داریوش ، «اردبیل» ، مجموع سخنرانیهای  ششمین کنگره تحقیقات ایرانی ، تبریز ، 1355ش؛

تاورنیه ، سفرنامه ، ترجمه ابوتراب نوری ، تهران ، 1336ش؛ ترابی طباطبایی ، جمال ، اثار باستانی اذربایجان ، تهران ، 1355ش؛ تصویر وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و اعتبارات شهرستان اردبیل ، سازمان برنامه و بودجه تهران ، 1370 ش؛ تقسیمات کشور جمهوری اسلامی ایران ، وزارت کشور ، تهران ، 1372ش؛ جغرافیا و اسامی دهات کشور ، وزارت کشور ، تهران ، 1329ش؛ جغرافیای کامل ایران ، وزارت اموزش و پرورش ، تهران ، 1366ش؛ جهانگشای  خاقان ، به کوشش الله دتا  مضطر ، اسلام اباد ، 1968م؛

حدود العالم ، به کوشش محمد علی صوتی و جمشید کیانفر ، تهران ، 1366ش؛ حمدالله مستوفی ، نزهه القلوب ، به کوشش محمد دبیر سیاقی ، تهران ، 1336ش؛ حمیری  ، محمد ، الروض المعطار فی خبر الاقطار ، به کوشش احسان عباس ، بیروت ، 1980 م؛ خاماچی ، بهروز ، فرهنگ جغرافیایی اذربایجان شرقی ، تهران ، 1370ش؛ ختمی ماب ، محمد و ناصر ایرانی راد ، مقدمه ای برشناخت امکانات توسعه کشاورزی شهرستان اردبیل ، سازمان برنامه و بودجه ، تهران ، 1370ش؛

خلخالی ، عبدالرحیم ، «بقعه شیخ صفی» ، ارمغان ، تهران ، 1350 ش ، س 7 ، شمـ 1 دلاواله ، پیترو ، سفرنامه  ، ترجمه شعاع الدین  شفا ، تهران ، 1348ش؛ دیباج ، اسماعیل ، «بناهای تاریخی باقی مانده در  اردبیل» ، بررسیهای  تاریخی ، تهران ، 1347ش ؛ س 3 ، شمـ 1؛ دینوری ، احمد ، اخبار الطوال ، ترجمه کیکاووس جهانداری ، تهران ، 1349ش ؛ سرشماری  اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده  (1366 ش) ، نتایج تفضیلی ، استان اذربایجان شرقی ، مرکز امار ایران ، تهران ، 1367ش؛

سرشماری اجتماعی ـ اقتصادی عشایر کوچنده ، (1366ش) ، نتایج تفصیلی ، ایل ایلسون (شاهسون) ، مرکز امار ایران ، تهران ، 1368 ش ؛ سرشماری عمومی نفوس و مسکن (1365ش) ، نتایج تفصیلی ، شهرستان اردبیل ، مرکز امار ایران ، تهران ، 1367ش؛ سمعانی ، عبدالکریم ، الانساب ، حیدر اباد ، 1382ق/ 1962م؛ سیوری ، راجر ، ایران عصر صفوی ، ترجمه احمد صبا ، تهران ، 1363ش؛

شهرستانی ، عبدالکریم ، المللو النحل ، قاهره ، 1387ق/ 1968 م ؛ شیروانی ، زین الدین ، حدائق السیاحه ، تهران ، 1348ش/ 1389ق؛ صفری ، بابا ، اردبیل در گذرگاه تاریخ ، تهراان ، 1350- 1353ش؛ طاهری ، ابوالقاسم ، جغرافیای تاریخی گیلان ، مازندران و اذربایجان ، تهران ، 1347ش؛ طبری ، تاریخ ، فردوسی ، شاهنامهف به کوشش ژول مل ، تهران ، 1353ش؛ فرهنگ اقتصادی دهات و مزارع ، استان اذربایجانشرقی (1) ، جهادسازندگی ، تهران ، 1363ش؛

فرهنگ جغرافیایی ابادیهای کشور ، سازمان  جغرافیایی نیروهای مسلح ، تهران ، 1371ش؛ فرهنگ جغرافیایی ایران ، دائره جغرافیایی ستاد ارتش ، تهران ، 1371ش؛ فرهنگ روستایی (1365ش) ، کل کشور ، مرکز امار ایران ، تهران ، 1369ش؛ فلسفی ، نصرالله ، زندگانی شاه عباس اول ، تهران ، 1345ش؛ قزوینی ، زکریا  ، آثار البلاد واخبار  العباد ، بیروت ، 1404ق/ 1984م؛ کریمی ، بهمن ، جغرافی مفصل تاریخی غرب ایران ، تهران ، 1316ش ؛ کسروی ، احمد ، اذری یا زبان باستان اذربایجان ، تهران ، 1309ش؛ همو ، تاریخ مشروطه ایران ، تهران ، 1355ش؛ همو ، شهریاران گمنام ، تهران ، 1357ش؛ همو ، کاروند ، به کوشش یحیی ذکاء ، تهران ، 1352ش؛

کمپفر ، انگلبرت ، سفرنامه ، ترجمه کیکاووس جهانداری ، تهران ، 1360ش؛ کیهان ، مسعود ، جغرافیای مفصل ایران ، تهران ، 1311ش؛ گزارش خاک شناسی نیمه تفصیلی منطقه اردبیل ، موسسه خاک شناسی وحاصل خیزی خاک وزارت کشاورزی ومنابع طبیعی ، تهران ، 1355ش؛ مخلصی ، محمد علی ، فهرست بناهای تاریخی اذربایجان شرقی ، تهران 1371ش؛ مسعودی ، علی ، مروج الذهب ، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید ، قاهره ، 1967م؛ مشکور ، محمد جواد ، «دو سنگ نبشته اورارتویی از اذربایجان» ، راهنمای کتاب ، تهران ، 1345ش؛ س 9 ، شمـ 6؛

همو ، نظری به تاریخ اذربایجان واثار باستانی ، وجمعیت شناسی ان ، تهران ، 1349ش؛ مطالعات ارزیابی منابع وقابلیت اراضی منطقه اردبیل ، ورازت کشاورزی ، تهران ، 1368ش؛ مقدسی ، محمد ، احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم ، لیدن ، 1906م؛ میرخواند ، محمد ، روضه الصفا ، تهذیب و تخلیص عباس زریاب خوبی ، تهران ، 1373ش؛ مینورسکی ، ولادیمیر ، سازمان ادرای حکومت صفوی ، ترجمه مسعود ، رجب نیا ، تهران ،  13343ش؛ نفیسی ، سعید ، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران ، در دوره معاصر ، تهران ، 1342ش؛ هدایت ، رضاقلی ، روضه الصفای ناصری ، قم ، 1339ش؛ هفت کشور ، یا صورالاقالیم ، به کوشش منوچهر ستوده ، تهران ، 1353ش؛ یاقوت ، بلدان ، یعقوبی ، احمد ، البلدان ، بیروت ، 1408ق/ 1988م؛



[1] - Artavet

[2] - Artavel

[3] - vet

[4] - vaetay

[5] - Satrapene